در اسلام مشروعیت حکومت الهی و تحقق آن وظیفه مردم است/ مردم در پیدایش و تثبیت حکومت نقش موثر دارند
به گزارش گروه سیاسی «تیتریک»، در دیدگاه اسلامی همه هستی مخلوق خدا و تحت کنترل و اداره اوست، مالک حقیقی همه جهان خداوند است به تبع حکم و حاکمیت نیز باید برای او باشد و کسی حق تصرف در چیزی را خارج از اراده خداوند ندارد.
هیچ کس حق حاکمیت و حکومت بر دیگری را بدون اجازه خدا ندارد و بر این اساس حاکم باید از جانب او نصب شود، خداوند حاکم بر کل هستی است و کسانی به اذن او واسطه خواهند بود و حکم او را اجرا خواهند کرد.
این مقدمه مبنای اصلی مشروعیت در اسلام است، تا اینجا بحث اختلاف نظری دربین مذاهب وجود ندارد و همه متفق اند که حکومت پیامبر اعظم مشروعیت خود را دقیقاً از خداوند گرفت و آن حضرت منصوب پروردگار بود و رای و نظر مردم نیز در این مسئله هیچ تاثیری ندارد.
شیعیان پس از این معتقداند که سلسله امامت نیز با نصب خداوند انجام شده و نه صرف جانشینی و نظر پیامبر(ص)، یعنی خداوند تکلیف حکومت بعد از نبی اکرم(ص) را نیز مشخص کرده و آنرا از از طریق وحی به آن حضرت ابلاغ نموده است، بر این اساس مبنای مشروعیت حکومت امامان نیز الهی و تحت عنوان نصب خاص انجام گرفته است.
دیدگاه اهل سنت در این زمینه متفاومت است، البته آنها نیز در مشروعیت حکومت پیامبر و نصب خاص ایشان از طرف خداوند اشتراک دارند، اما حکومت های بعد از حضرت محمد(ص) را بر پایه سه نظریه مشروع می دانند: اول: اجماع مسلمانان براى حكومت يك فرد؛ دوم: نصب توسط خليفه قبلى. سوم: تعيين اهل حلّ و عقد( مقصود اين است كه اگر بزرگان مسلمانان اجماع كنند و كسى را براى حكومت معيّن نمايند، حكومت او مشروعيت خواهد داشت).
تمام ادله روایی و کلامی شیعه برای حکومت بعد از پیامبر اکرم(ص) دلالت بر نصب حاکم توسط خداوند و ابلاغ آن توسط پیامبر(ص) دارد و این از جمله اعتقادات قطعی شیعیان است.
اما سوالی که اینجا مطرح می شود این است که نقش مردم در حکومت چیست؟ در پاسخ باید گفت که نقش در قالب مردم مفهوم تحقق و عینیت بخشیدن نمود پیدا می کند، حاکم اسلامی مشروعیت خود را از خداوند می گیرد اما تحقق حکومت وی در واقع امر چگونه باید باشد؟
برای تحقق یک حکومت مشروع و قانونی راه هایی متصور است؛ استفاده از قهر و فشار و تحمیل به مردم، قانع و همراه کردن بخشی کوچکی از مردم که حوزه اثر و نفوذ بالایی دارند، همراهی اکثریت جامعه
طبیعتاً استفاده از قوه قهریه برای حاکم اسلامی جایز نیست چرا که بر خود مشروعیت هم لطمه میزند و از طرفی همراهی بخش کوچکی از مردم نیز لوازمی نیاز دارد که شایسته این حکومت نخواهد بود، تنها راه باقی مانده همراهی و همدلی اکثریت جامعه برای تحقق امر حکومت است، حالتی که دقیقاً برای پیامبر اکرم(ص) در مدینه و امام علی(ع) پس از قتل خلیفه سوم بوجود آمد.
با این توصیف نقش مردم در حکومت مشروعیت بخشیدن نیست چرا که مشروعیت از جانب خود خداوند اعطا می شود و مردم به حاکم مشروع جامه عمل می پوشانند و اگر این عمل از سوی مردم صورت نگیرد دقیقاً فردی که مشروعیت حکومت از سوی خداوند دارد در عمل حاکم نخواهد بود مانند ائمه ی بعد از امام علی (ع).
اگر جامعه نخواهد و اقدام نکند، هیچ لطمه ای به مشروعیت او وارد نمی شود و فقط در جامعه حضور داشته و حکومت وی دایر نمی شود.
مشروعیت با آرای مردم ایجاد نمی شود بلکه با حکم و اذن الهی خواهد بود و در عین حال هیچ گونه اجبار و تحمیلی هم وجود نخواهد داشت، زیرا توسل به قوه قهریه و اجبار در حکومت اسلامی جایز نیست؛ مردم در پیدایش و تثبیت حکومت نقش موثر دارند چه حکومت پیامبر(ص) و امامان و چه حکومت فقیه.
انتهای پیام/