- کاریکاتور/ تاج شاهی بزرگتر از قد و قواره چارلز سوم و کامیلا
- کاریکاتور/ ترامپ خطرناکتر از همیشه!
- افزایش ۸۰ درصدی تلفات نوجوانان و جوانان آمریکایی/ قاتلانی از نوعِ سلاح گرم تا سرطان + فیلم
- ویتامینی که مغز را جوان می کند/ بهترین راه برای اصلاح خلق و خو
- وقتی تنش میان ابرقدرت ها تشدید می شود/ تبدیل کلمات به عمل؛ بدترین سناریوی جهان
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20
بین الملل "تیتر1"/ وبلاگ آمریکایی تحلیل می کند:
تصمیم شوم ترامپ در مورد سرزمین های اشغالی
اسرائیل پس از اشغال بقیه فلسطین در سال 1967، مناطق قابل توجهی از سرزمین فلسطینی (از جمله بیش از 24 روستای فلسطینی) را به هم پیوند داد و تمامیت ارضی غرب و شرق را به عنوان اورشلیم بزرگ دانست و با سماجت آن را سرمایه جدایی ناپذیر ابدی خود اعلام کرد.
در حالی که همه ما از شنیدن مانترای (مجموعهای از کلمات و آواهایی که با آهنگ خاصی به دفعات تکرار میشود) بیش از حد استفاده شده "این پایان روند صلح است" خسته شده ایم، تصمیم ترامپ در واقع می تواند برای هر گونه راه حل مذاکره برای درگیری های اسرائیل و فلسطین، منجر به شکست شود.
در وهله اول، هیچ روند صلحی وجود ندارد. در عوض، تمرین نفس گیر اسرائیلی ها و فلسطینی ها با چشم دوختن به دستان ترامپ برای شکل دادن معامله قرن جایگزین شده است. فرض بر این است که وقتی معامله ارائه شود، مذاکرات آغاز خواهد شد.
به رسمیت شناختن یکطرفه اورشلیم توسط آمریکا نه تنها یکی از مهم ترین مسائل حساسِ درگیری ها را پیش داوری می کند، بلکه به نفع اسرائیل است. از آغاز روند صلح مدرن، دو معضل مرگبار که این تلاش ها را مختل کرده وجود داشته است: عدم تقارن قدرت به نفع اسرائیل و تبعیض صریح آمریکا در حمایت از اسرائیل.
اقدام ترامپ هر دو معضل را برجسته کرده است. این عمل، ضمن اینکه باعث تضعیف و سازش رهبران فلسطینی و عرب که به نقش آمریکا اعتماد دارند شده، به عناصر سخت گیر و ناسازگار در اسرائیل جسارت و پاداش داده است. تصمیمات به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت و آغاز روند انتقال سفارت آمریکا، روشن می سازد که آمریکا واسطه صادق و امینی نیست. در این زمینه، درخواست رئیس جمهور به احزاب برای ادامه تمرکز بر دستیابی صلح، حقیقتا بوی خوبی به مشام نمی رساند.
لازم به یادآوری است زمانی که کنگره انتقال سفارتخانه اورشلیم را در سال 1995 تصویب کرد، نویسندگان جمهوری خواه این قانون که با حزب لیکود اسرائیل (از احزاب راستگرای سکولار در اسرائیل) کار می کردند، آن را قرصی سمی قلمداد کردند که موجب خرابکاری روند پیمان اسلو می شود. این قانون بین حزب جمهوری خواه و لیکود سیلی محکمی بر صورت رابین (نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی) و کلینتون (رئیس جمهور سابق آمریکا) بود. به همین دلیل است که رؤسای جمهوری آمریکا، کلینتون، بوش و اوباما از بند لغو این قانون برای به تعویق انداختن اجرای آن دقیقا برای جلوگیری از این قرص سمی و حفظ برخی از اعتبار صلح آمیز آمریکا استفاده کرده اند. این قرص در حال حاضر گرفته و بلعیده شده است.
آنچه که نویسندگان قانون و نیروهای ضد صلح در اسرائیل و آمریکا می دانستند این بود که بیت المقدس (اورشلیم) اسباب بازی نیست. این فقط یک شهر نیست. این شهر مرکز روایاتِ سه مذهب ابراهیمی است. به همین علت، معماران طرح تقسیمِ سازمان ملل، آن را به عنوان یک منطقه بین المللی کنار گذاشته اند. به همین دلیل بود که وقتی اسرائیل در سال 1948 طرف غربی این شهر را اشغال کرد و بعد از آن اورشلیم را به عنوان پایتختش اعلام کرد، این تصمیم یکطرفه هرگز توسط جامعه ی بین المللی به رسمیت شناخته نشد.
اسرائیل پس از اشغال بقیه فلسطین در سال 1967، مناطق قابل توجهی از سرزمین فلسطینی (از جمله بیش از 24 روستای فلسطینی) را به هم پیوند داد و تمامیت ارضی غرب و شرق را به عنوان اورشلیم بزرگ دانست و با سماجت آن را سرمایه جدایی ناپذیر ابدی خود اعلام کرد. این نقض وقیحانه حقوق بین المللی به اتفاق آراء توسط سازمان ملل متحد محکوم شد. در این زمینه، اقدام ترامپ، مهر تأیید آمریکا بر سابقه 70 ساله نقض قانون و قطعنامه های سازمان ملل است.
برای اعراب و مسلمانان سراسر جهان، اورشلیم تبدیل به نمادی قدرتمند شده است که یک قرن خیانت از غرب را نشان می دهد. اشاره به موضوعی همانند فلسطین و بیت المقدس، نمایانگر شکستن وعده ها، اشغال بی رحمانه توسط قدرت های امپراطوری و استعماری، عدم کنترل تاریخ و انکار حقوق بنیادی و اساسی است.
من اغلب به مخاطبان آمریکایی یادآوری می کنم که بیت المقدس متعلق به اعراب و مسلمانان است که حادثه قتل عام زانوی زخمی (Wounded Knee) در سال 1890 مربوط به بومیان آمریکایی بود. در این کشتار وحشیانه که اسرائیل در راستای پاکسازی بومیان آمریکا برای تصاحب بیت المقدس مرتکب شد، سرخپوستان آمریکایی کشته شدند. اورشلیم زخمی در قلب اعراب و مسلمانان است که هرگز التیام نمی یابند.
ترامپ با تصمیم سنگدلانه اش اسرائیل را از جرایمش تبرئه کرده و کنترل آنها بر بیت المقدس را به رسمیت شناخت و با این کار نمک بر زخم پاشید.
بنابراین، این مضحک، بی منطق و آزاردهنده بود که رئیس جمهور آمریکا در ازای اقدام فتنه انگیزش از فلسطینی ها درخواست حفظ آرامش و صلح داشته باشد. او در واقع گفت: "من اهمیتی نمی دهم که شما از چه چیز رنج برده اید و به چگونگی اقدامات ظالمانه و غیرقانونی اسرائیل اهمیت نمی دهم."
باید اضافه کنم که در حالی که ترامپ با تصمیمش با طرفداران مسیحی راستگرای خود بازی می کرد، احساسات جامعه مسیحیِ فلسطین را نادیده گرفت.
در بیانیه ای که روز قبل از اعلان ترامپ منتشر شد، ریش سفیدان و اسقف های کلیساهای شرقی مسیحی که مقر اصلی آنها در اورشلیم است، از او خواسته اند تا ادعای انحصاری اسرائیل را در این شهر به رسمیت نشناخته و تصدیق نکند.
معصومه میرحسینی - تیتریک
انتهای پیام/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده