اشعاری ویژه وفات حضرت معصومه (س)
همزمان با وفات حضرت معصومه (س)، شما می‌توانید اشعار سروده شده درخصوص این حضرت را در اینجا بخوانید.
گروه دین و اندیشه «تیتریک»،در آستانه وفات حضرت معصومه (س) خواهر علی بن موسی الرضا (ع)، شاعران
کشورمان هرکدام ابیاتی را سروده‌اند که در زیر به آنها اشاره خواهیم کرد.
انتهای پیام/
شعر قاسم صرافان به مناسبت وفات حضرت معصومه (س)
و دانه ریخت بیایی کبوترش باشی
دوباره آینه‌ای در برابرش باشی
نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی
میان راه پرستوی پرپرش باشی
مدینه شهر غریبی برای فاطمه هاست
نخواست گم شده‌ای مثل مادرش باشی
خدا تو را به دل بی قرار ما بخشید
و خواست جلوه‌ای از حوض کوثرش باشی
به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را
چو دید آمده‌ای سایه‌ی سرش باشی
اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد
و تا همیشه تو یاس معطرش باشی
نگاه تو همه را یاد او می‌اندازد
به چهره‌ات چه می‌آید که خواهرش باشی
خدا نخواست تو هم با جوادِ کوچکِ او
گواه رنج نفس‌های آخرش باشی
نخواست باز امامی کنار خواهر خود ...
نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی
دوباره آینه‌ای در برابرش باشی
نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی
میان راه پرستوی پرپرش باشی
مدینه شهر غریبی برای فاطمه هاست
نخواست گم شده‌ای مثل مادرش باشی
خدا تو را به دل بی قرار ما بخشید
و خواست جلوه‌ای از حوض کوثرش باشی
به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را
چو دید آمده‌ای سایه‌ی سرش باشی
اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد
و تا همیشه تو یاس معطرش باشی
نگاه تو همه را یاد او می‌اندازد
به چهره‌ات چه می‌آید که خواهرش باشی
خدا نخواست تو هم با جوادِ کوچکِ او
گواه رنج نفس‌های آخرش باشی
نخواست باز امامی کنار خواهر خود ...
نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی
شعر مهدی رحیمی به مناسبت وفات حضرت معصومه (س)
لبخند برلبان زمین آشکار شد
امسال در عزای تو فصل بهار شد
خجلت زده درخت به کنجی نشسته است
که با گل و شکوفه چرا هم‌قطار شد؟
مهتاب شمع سوخته در پیش گنبدت
خورشید هم ستاره‌ی دنباله دار شد
هر کفتری که صبح به دور شما نگشت
آن‌روز را به شب نرسانده شکار شد
پروانه‌ی عبور به غیر از حرم نداشت
پروانه‌ای که ظهر به گنبد دچار شد
غیر از حریم تو سر هر شاخه‌ای نشست
حق با پرنده بود، ولی سنگسار شد
بی‌بی کریمه است و برای گناهکار
در‌های صحن آینه راه فرار شد
زیباست سویت آمده این رود غم، ولی
هرجا که قلب رود شکست آبشار شد
اینجا نه! روبروی ضریحت مرا بخر
وقتی که خوب گونه‌ی من آبدار شد
اشک تو می‌چکید به خاک و می‌آمدی
ساوه به قم تمام درخت انار شد
گردیده ام به دور حرم هفت مرتبه.
اما چرا طواف شما هشت بار شد؟
غیر از سلام حامل"آه"ست هرکسی
از قم به سمت طوس سوار قطار شد
از جنس سنگ نیست از اشک ملایک ست
آن سنگ که برای تو سنگ مزار شد
در زیر پای اینهمه زائر به لطف تو
موری به زنده بودنش امیدوار شد
امسال در عزای تو فصل بهار شد
خجلت زده درخت به کنجی نشسته است
که با گل و شکوفه چرا هم‌قطار شد؟
مهتاب شمع سوخته در پیش گنبدت
خورشید هم ستاره‌ی دنباله دار شد
هر کفتری که صبح به دور شما نگشت
آن‌روز را به شب نرسانده شکار شد
پروانه‌ی عبور به غیر از حرم نداشت
پروانه‌ای که ظهر به گنبد دچار شد
غیر از حریم تو سر هر شاخه‌ای نشست
حق با پرنده بود، ولی سنگسار شد
بی‌بی کریمه است و برای گناهکار
در‌های صحن آینه راه فرار شد
زیباست سویت آمده این رود غم، ولی
هرجا که قلب رود شکست آبشار شد
اینجا نه! روبروی ضریحت مرا بخر
وقتی که خوب گونه‌ی من آبدار شد
اشک تو می‌چکید به خاک و می‌آمدی
ساوه به قم تمام درخت انار شد
گردیده ام به دور حرم هفت مرتبه.
اما چرا طواف شما هشت بار شد؟
غیر از سلام حامل"آه"ست هرکسی
از قم به سمت طوس سوار قطار شد
از جنس سنگ نیست از اشک ملایک ست
آن سنگ که برای تو سنگ مزار شد
در زیر پای اینهمه زائر به لطف تو
موری به زنده بودنش امیدوار شد
انتهای پیام/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده
