- کاریکاتور/ تاج شاهی بزرگتر از قد و قواره چارلز سوم و کامیلا
- کاریکاتور/ ترامپ خطرناکتر از همیشه!
- افزایش ۸۰ درصدی تلفات نوجوانان و جوانان آمریکایی/ قاتلانی از نوعِ سلاح گرم تا سرطان + فیلم
- ویتامینی که مغز را جوان می کند/ بهترین راه برای اصلاح خلق و خو
- وقتی تنش میان ابرقدرت ها تشدید می شود/ تبدیل کلمات به عمل؛ بدترین سناریوی جهان
سهشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - 2024 March 19
بین الملل "تیتر1"/نائب رئیس بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در دیده بان حقوق بشر:
خاشقچی تکرار تاریخی داستان "بن برکه" است/ ناکامی در برابر دولت وحشی سعودی جشن گرفته نشود
اریک گلداشتاین: دولت های غربی به سبب ثروت نفتی عربستان سعودی، خرید تسلیحاتی عظیم، سرمایه گذاری در خارج از کشور و نیز اهمیت استراتژیک آن، بدون به چالش کشیدن بی رحمی اش، سکوت کردند.
به گزارش گروه بین
الملل "تیتریک"؛ "اریک گلداشتاین" نائب رئیس بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در دیده بان حقوق بشر در سایت hrw درپاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا آمریکا باید عربستان سعودی را مسئول ناپدید شدن و سلاخی خاشقچی بداند؟ نوشت:
زمانی حاکم خاورمیانه بود. او در 30 سالگی خودش را یک اصلاح طلب معرفی کرد، اما هیچ اختلافی را برای تقویت قدرت تاب نمی آورد. او به طور خاص از یکی از مخالفانش که کارمند داخلی کاخ بود و به تبعید خودخواسته رفت و با انتقادهایش جهان را از روش های سرکوب کننده حاکم آگاه ساخت، بیزار بود. این مخالف، همچنین جنگ تهاجمیِ این حاکم علیه همسایگان خود را متهم کرد.
یک روز، مخالف در یک شهر بیگانه فریب خورد، بازداشت شد و هرگز خبری از وی نشد. حاکم مداخله در مفقود شدن مخالف را انکار کرد. در آن روز شوم، ملازمان حاکم سفرهای سریعی به این شهر خارجی داشتند.
در حالی که شما به جمال خاشقچی روزنامه نگار عربستان سعودی و داستان ناپدیدی وی فکر می کنید، حاکم موردنظر، حسن دوم شاه مراکش بود. مخالف، مهدی بن بَرَکه معلم سابق شاه بود.
ربودن بن بَرَکه 53 سال پیش در 29 اکتبر رخ داد. هر سال در آن روز، پسران بن بَرَکه و گروه کوچک از وفاداران وی در محل ربودنش در پاریس جمع می شدند. در نتیجه ی تقاضای بلندمدت و ناموفق آنها، مراکش و سازمان های اطلاعاتی خارجی، تمام کسانی که از سرنوشت چه گوارای مراکش آگاه بودند را فاش کرد.
بن بَرَکه، خاشقچی روزنامه نگار تبعیدی و منتقد سعودی که در 2 اکتبر برای انجام کارهای شخصی وارد کنسولگری عربستان در استانبول شد و از آن پس دیده نشد، نبود. اما مسئله بن بَرَکه، درس های مهمی در مورد نحوه پاسخ به سلاخی روزنامه نگار سعودی را در بر داشت.
در سال 1961 شاه حسن دوم پدرش را به تخت سلطنت نشاند. سال بعد، مراکش مستقل، اولین قانون اساسی خود را به تصویب رساند و قدرت وسیعی به شاه داد، اما پارلمان چندحزبی را نیز در برابر نمونه ی تک حزبی که در عصر تقسیم بندی بود، مجاز دانست.
حسن دوم از طریق همکاری با آنها و بازی دادن آنها در برابر یکدیگر، احزاب سیاسی را خنثی کرد. اما بن بَرَکه حاضر به بازی نشد. او همچنین حسن دوم را به ورود به جنگ مرزی در سال 1963 علیه الجزایر (کشوری در شمال قاره آفریقا) محکوم کرد و حکم اعدام غیابی وی را به دلیل خیانت به دست آورد.
پس از 50 سال، هنوز داستان کامل درباره آنچه که برای بن بَرَکه اتفاق افتاد، در حال ظهور است. اما محاکمه در یک دادگاه فرانسوی و تحقیقات متعدد روزنامه نگاران، مشخص کرد که با فریب دو پلیس فرانسوی با تبانی نیروهای اطلاعاتی فرانسوی و مراکشی و جنایتکاران فرانسوی در روز روشن جلوی بن بَرَکه گرفته شد و به یک ویلا در حومه پاریس منتقل گردید. در آنجا، مأموران مراکشی وی را در حضور محمد عوفیر (Mohamed Oufkir) افسر ارشد مراکشی و دست راست شاه به قصد کُشت، شکنجه کردند.
روایات مختلفی در این مورد وجود دارد. برخی می گویند که ربایندگان بن بَرَکه را عمدا کشتند، دیگران می گویند که او پیش از انتقال به مراکش به طور تصادفی کشته شده بود. جسدش هرگز یافت نشد.
شارل دوگل رئیس جمهور فرانسه، پی برد که سرویس اسناد و ضدجاسوسی فرانسه (SDECE) به عوامل مراکشی در ربودن در خاک فرانسه کمک کرده است. وی در پاسخ، SDECE را تغییر و وزارت دفاع را مسئول آن قرار داد. دوگل همچنین از مراکش خواست تا عوفیر را تحویل دهد و وقتی شاه امتناع ورزید، روابط دیپلماتیک از بین رفت. در سال 1967، یک دادگاه فرانسوی عوفیر و برخی از عاملان سطح پایین تر را محکوم کرد و به عوفیر حکم حبس ابد غیابی داد.
با قطع روابط فرانسه و مراكش، سایر كشورهای غربی به سوی ایجاد روابط تجاری و استراتژیک با مراكش، یك متحد در جنگ سرد، وارد شدند.
وقتی ژرژ پمپیدو در سال 1969 رئیس جمهور فرانسه شد، موضوع بن بَرَکه را نادیده گرفت. از آن زمان تاکنون، دولت فرانسه با لابی خستگی ناپذیر خانواده و حامیان بن بَرَکه، برخی اسناد به جز اوراق اطلاعاتی که ممکن است سرنوشت کاملِ بن بَرَکه و نقش سازمان های دولتی فرانسه را فاش کند، غیرمحرمانه کرده است.
یک کمیسیون واقعی که پس از مرگ حسن دوم در سال 2004 تأسیس شد، اعلام کرد که به دلیل عدم همکاری سازمان ها و مقامات مربوطه در حل پرونده بن بَرَکه به بن بست رسیده است.
خاشقچی مشاور پیشین خانواده سلطنتی سعودی، به وضوح با انتقاد از رژیم، دشمنان را برانگیخت. ناپدید شدن او، مانند مهدی بن بَرَکه، ممکن است گستاخی و بی شرمیِ نفس گیری باشد، اما آن، عمل مداوم شکنجه منتقدان معتدل دولت شاهزاده محمد بن سلمان که خواستار پایان دادن به ممنوعیت رانندگی زنان بودند را در بر دارد.
دولت های غربی به سبب ثروت نفتی عربستان سعودی، خرید تسلیحاتی عظیم، سرمایه گذاری در خارج از کشور و نیز اهمیت استراتژیک آن، بدون به چالش کشیدن بی رحمی اش، سکوت کردند. برخی از آنها که اکنون به سرنوشت خاشقچی پاسخ می دهند، برای نخستین بار شاهزاده ی عربستان در لاک دفاعی بین المللی قرار داده اند.
این نقطه انعطاف نباید به هدر رود. جامعه بین الملل باید طرز تفکر اصلاحات از بالا به پایینِ شاهزاده سعودی که به طور پنهانی تمام اصلاح طلبان غیر از خودش را زیر پا می گذارد را به چالش بکشد.
در 40 امین سالگرد مفقود شدن بن بَرَکه، شهردار پاریس، محل ربوده شدن را محل مهدی بن بَرَکه نامید. شاید روزی یک پلاک در خارج از کنسولگری سعودی در استانبول برای یادبود ناپدید شدن خاشقچی قرار داده شود. نگذارید ناکامی دولت ها در ایستادگی در برابر او و دیگر قربانیان این دولت وحشی جشن گرفته شود.
معصومه میرحسینی - تیتریک
انتهای پیام/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده