"تیتر1"/
رکورد شکنی حراجی هنر در جمعه ای که گذشت/ شیرینی رونق اقتصاد هنر متعلق به گذشتگان و تلخیِ بازار کساد آینده گانِ هنرمند!
یازدهمین حراج تهران که به هنر کلاسیک و مدرن ایران اختصاص دارد، عصر جمعه ۱۴ تیرماه برگزار شد و این حراجی توانست رکورد فروش 42 میلیاردی را بزند.
به گزارش گروه فرهنگی تیتریک، یازدهمین حراج تهران که به هنر کلاسیک و مدرن ایران اختصاص دارد، عصر جمعه ۱۴ تیرماه برگزار شد و این حراجی توانست رکورد فروش 42 میلیاردی را بزند.
در این دوره حراج ۸۰ اثر از ۶۰ هنرمند برای فروش گذاشته شده بود. آثار هنرمندانی چون منیر شاهرودی فرمانفرماییان، محمد احصایی، حسین زندهرودی، پرویز تناولی، منصور قندریز، سهراب سپهری، محمود فرشچیان، آیدین آغداشلو، صادق تبریزی، کوروش شیشهگران، ابوالقاسم سعیدی و مسعود عربشاهی و… در این دوره حضور داشتند.
در این دوره حراج ۸۰ اثر از ۶۰ هنرمند برای فروش گذاشته شده بود. آثار هنرمندانی چون منیر شاهرودی فرمانفرماییان، محمد احصایی، حسین زندهرودی، پرویز تناولی، منصور قندریز، سهراب سپهری، محمود فرشچیان، آیدین آغداشلو، صادق تبریزی، کوروش شیشهگران، ابوالقاسم سعیدی و مسعود عربشاهی و… در این دوره حضور داشتند.
به نقل از مهر، بسیاری از آثار به قیمت های میلیاردی در این حراجی فروخته شد. و این حراجی توانست رکورد فروش 42 میلیاردی را بزند. با این حال ۶ اثر به فروش نرسید و آثار زیادی نیز به قیمت کمینه چکش خوردند.
حراجی هنر را شاید بتوان نقطه عطفی در اقتصاد هنر کشور دانست. حراجی که به قول گودرزی دیباج نقاش و پژوهشگر "با توجه به همه تنشها و گرفتاریهایی که کشور دارد و مشکلات اقتصادی که هنرمندان نیز بهشدت با آن درگیر هستند، پنجره جدیدی برای فضای هنری کشور به ویژه اقتصاد هنر آن در دوره معاصر است".
دیباج همچنین پیش از برگزاری این حراجی و در رزوهای اخیر در گفتگو با باشگاه خبرنگاران گفته بود: "بر اساس اطلاعاتی که ما در اختیار داریم و بازخوردهایی که از حوزههای مختلف از برگزاری این حراج میگیریم، حراج تهران موقعیتی برای حضور و بروز هنرمندان فراهم کرده و بهنوعی زیرساخت فرهنگی و اقتصادی هنر شده است.
حداقل تأثیر حراج تهران این است که بهطورقطع تبدیل به یکی از نقاطی شده که مخاطبان آثار ما در خارج از کشور از حراجهای دیگر جهان تا مجموعهداران مختلف به نتایج آن نگاه میکنند و آن را مورد رصد قرار میدهند."
همه ی این اخبار درباره یک حراجی هنری در دل ایران و با آثار ایرانی در نگاهی گذرا و یا حتی عمیق به دلیل تاثیرگذاری و رونق اقتصاد هنر شعف برانگیز به نظر می آید. اما نکته ای مهم که نمی توان نادیده گرفت دو اصل مورد اشاره در بالا یعنی اقتصاد و فرصت بنیاد زیرساخت های فرهنگی هنری است.
با نگاهی به لیست اسامی هنرمندانی که آثارشان در این حراجی به فروش رسیده است خیلی ساده می توان دریافت که اکثر هنرمندان، هنرمندان شاخص هنر مدرن و معاصر ایران از سالها پیش هستند که نامشان تا اکنون برسر زبانها و مندرج در تاریخ معاصر هنر ایران است.
جای تامل اینجاست که اگر این حراجی بخواهد جایگاهی در هنر و اقتصاد حهان داشته باشد به تدریج و در طی سالهای بعد که آثار این هنرمندان کمتر فروخته شود و یا به قولی کم و نایاب شوند، آیا جای خالی معرفی هنرمندان جوان در عرصه کنونی برای حضور در این بازارها و عرضه و فروش آثارشان حس نخواهد شد؟
امروزه اگر در هر یک از زمینه های هنری، هنرمندان جوان و آثارشان توسط مجموعه داران، گالری داران و ... حمایت و شناسایی نشوند در آینده حتما کسی را در میان هنرمندان نخواهیم داشت که بتواند قیمت اثرش را به بیش از قیمت های رکورد زده حراجی های پیشین برساند.
به گفته دیباج، سرمایه گذاری در بخش هنر حتی در بحرانهای جهانی و در طول جنگها همیشه جزو بهترین سرمایهگذاری ها بوده است. هوشمندانی که از نگاه فرهنگی به مسائل اقتصادی نگاه میکنند، حتماً میدانند که در این شرایط به نظر نگرانکننده اقتصادی و بازار ارز، هنر و آثار هنری یکی از بهترین محلها برای سرمایهگذاری و خرید مطمئن است. فکر نمیکنم و -امیدوارم- که چنین مسائلی بر حراج تهران بتواند تأثیر زیادی بگذارد.
و یا آنچه که در فرهنگ سازی این مقوله به چشم می آید این است که شاید هنرمندان جوان در بررسی آثار بنام هنرمندان معاصر که به صورت برند درآمده اند، تمایل داشته باشند که شکل و محتوای اثرشان را شبیه این آثار نموده تا جایی برای مطرح شدن پیدا کنند و در این سیر اگر خوشبینانه بنگریم نهایتا به کپی برداری هایی بی اصالت برخواهیم خورد.
اینکه جایگاه هویت و اصالت در خلق اثر هنری در دنیای کنونی و عصر حاضر هنر ایران چگونه است؟ سوالی است مهم که در جای خود باید پرداخته شود. ولی می توان این درخواست را از متولیان فرهنگ سازی هنر و گردانندگان اقتصاد هنر داشت که فرصت تلفیق اصالت ها و هویت ایرانی با عصر مدرن و پیچیده کنونی به لحاظ تکنولوژی و تنوع رسانه ها و بسترهای عرضه آثار را به هنرمندان کنونی بدهند.
فرهنگ سازانی که خود نیز قطعا باور دارند اگر هنرمندان جوان ایرانی صرفا برای عرض اندام در مارکت های هنری داخلی و خارجی، کپی کاران خام دستانه هنر و فرهنگ دیگران باشند در میان عرصه جهانی جایگاهی نخواهند داشت.
در کنار این، انتظار می رود گامی در جهت برگزاری بازارهای معتبر هنری در شهرها و شهرستان های کشور برای عرضه آثار هنرمندان برداشته شود. قطعا همه ی دغدغه مندان امر فرهنگ اذعان خواهند کرد که رونق بازارهای عرضه هنرهنرمندان شهرهای گوناگون که فرصتی برای خودنمایی خرده فرهنگ های اصیل و ایرانی خواهد بود در استحکام، نوآوری، اصالت و زنده ماندن فرهنگ و هویت اصیل ایرانی نقشی بزرگ خواهند داشت.
در نهایت می توان گفت؛ لزوم رونق دادن به اقتصاد هنر، پرداختن به بستر سازی های مناسب برای رونق خرید و فروش آثار هنری است که قطعا سهم عمده فرهنگ سازی و تغییر ذائقه اجتماعی بر عهده دولت، رسانه ها، متولیان، برنامه ریزان و قانون گذاران بخش فرهنگ کشور است.
فاطمه خلج – پژوهشگر هنر – تیتریک
انتهای پیام/ س
خبرهای مرتبط
زنان زیبا به بهشت و زنان زشت به کجا می روند؟/ وقتی "کیم کارداشیان" صدای اعتراض ژاپنی ها را درمی آورد
ارسال نظر
اخبار برگزیده