سریالی که حقیقت گزنده زندگی آقازاده ها را افشا کرد/ سینمای خانگی؛ جولانگاه چربش زر و زور بر کیفیت
به گزارش گروه فرهنگی "تیتریک"؛ «مهدیه سادات نقیبی» منتقد سینما و تلویزیون در نقد سریال «آقازاده» به کارگردانی بهرنگ توفیقی در یادداشتی اختصاصی برای "تیتریک" نوشت: همان طور که از عنوان فیلم مشخص است، فیلم مربوط به آقازاده ها یا آقازاده ای می شود که در دنیای واقعی به دور از واقعیت نیست و این دقیقا همان چیزی است که نویسنده حامد عنقا و کارگردان بهرنگ توفیقی قصد آن را داشته اند که مخاطب با واقعیاتی در جامعه آشنا شود که در لایه های زیرین جامعه به سرانجام می رسد.
دنیای آقا زاده به دور از واقع نیست چرا که
زندگی و اتفاقات امروز مردم آنقدر عجیب به نظر می رسد که می شود درک کرد ، دنیایی
که دیگر کمتر کسی با معنویت سر و کار دارد و یا حتی می توان گفت از واژه معنویت
استفاده می کند.
این دنیا
مملوء از هیجاناتی است که فرجام آن چیزی جز پشیمانی نیست به همین منظور نویسنده
پایان هر قسمت را با آیه ای از قرآن تمام می کند و این یعنی دنیای پر زرق و برقی
که صرفا ظاهر است و هیچگونه بار مفهومی ندارد . البته ناگفته نماند که استفاده
درست و زیبای این زرق و برق ها ساخته و پرداخته سازمان اوج می باشد و همانند همیشه
دنیایی را به تصویر کشیده است که در درون افراد این زندگی دیده می شود، سازمان
رسانه ای اوج نه تنها به این فیلم توجه ویژه داشته است بلکه تا به حال زیباترین و
به یاد ماندنی ترین فیلم هایی را ساخته است که در نظر مخاطبان فیلم دوست جزء محبوب
ترین ها شناخته شده است اما به جرات می توان گفت که اهمیت و محتوای کیفیت آقا زاده
به نسبت قبل برای این سازمان دو چندان شده است چرا که موضوع سیاست ، دولت و افراد
حاکم بر این نظام را باید نشان دهد پس نباید سطحی و با ظرافت به آن توجه داشت .
در ابتدا آن چیزی که نظر منتقدان و حتی مخاطبان را جلب می کند این است که سریال همانند سایر فیلم ها منفعل نیست و علاوه بر روایت فیلم نامه ، شخصیت پردازی ها و پرداختن به مسائل حاضر در جامعه دائما در گردش است و مخاطب شاهد یک اتفاق بزرگ حال با اوج و فرودهای خودش نیست ، و خود این اتفاق در روایت فلیم نامه جزء جذابیت ها و زرق و برق های فیلم به حساب می آید که نویسنده به خوبی تواسته است خود را مطابق با سازمانی که قرار است فیلم را بسازد در آورده است زیرا اگر چنین بود جایی از کار میلنگید و یا هم خوانی با سایر عوامل نداشت.
آقازاده
همانند بازیگرانش سوپر استار است همان طور که افراد واقعی آقازاده ها در سطح جامع
سوپراستار هستند به همین دلیل کارگردان برای درک و فهم اصلی فیلم با مخاطبان
معمولی و متوسط جامعه توانسته است به خوبی ارتباط حسی بر قرار کند مخاطب آنقدر با
بازیگران مهم و سرشناس ارتباط بر قرار می کند که از آن ها به عنوان آقا زاده یا به
اصطلاح مطرح ترین افراد در جامعه نام برده است .
اما آن چیزی که از اهمیت ویژه برخوردار است نشان دادن و مطرح کردن خط قرمزهایی است که تا به حال هیچگونه فیلم و سریالی در سینمای جمهوری اسلامی به آن اشاره نکرده است اما واقعیت این است که چنین خط قرمزهایی واقعیت دارد حتی بیشتر که دیگر مطرح کردنشان به دور از عرف می باشد ، فسادهای کلان افرادی که خود را در این نظام اسلامی مسلمان نامیده اند و انقدر برایشان عادی جلوه کرده است که دیگر فساد نیست بلکه زرنگی و جاه طلبی خود نامیده اند اما وقعیت چیست ؟ هر از گاهی ممکن است مخاطبی که از مسائل اقتصادی و سیاسی این دولت با خبر نیست از خود بپرسد این زندگی با چنین وضعیتی واقعا با وجود مسئولانی که دم از کار و تلاش برای مردم می زنند وجود دارد ؟ به واقع باید گفت متاسفانه هر آن چه در این سریال نشان می دهد و هر آن چه در پنهان وجود دارد واقعیت دارد و همان طور که نویسنده و کارگردان فیلم خود گفته اند که آقازاده بر گرفته از زندگی بسیاری از مسئولین و افراد مطرح این جامعه می باشد که خالی از تاسف نیست این فیلم گویای بسیاری از دورغ ها و وعده هایی است که تنها با پول خریدار دارد نه با قانون و درست کاری و این دقیقا همان چیزی است که عنقا و توفیقی به عنوان نویسنده و کارگردان مد نظر داشته اند گاهی زور پول از تمام سِمت های این نظام بیشتر است و دیگر فرقی نمی کند برای چه کسی و در چه مسیری استفاده می شود هر چه قدر کلان تر آواز آن بلند تر.
آقازاده آنقدر پر ادعا است که رفته رفته بی حاشیه ترین افراد را در خود غرق می کند ، راضیه به عنوان شخصیت اصلی و تله خاموش آقازاده ها انقدر ساده و بی دغدغه است که واژه میلیارد را برای اولین بار است که می شنود اما آنقدر جذب این عناصر هوس انگیز می شود که نمی خواهد بداند تهش به کجا می رسد و تنها می خواهد همانند گروهی شود که به دامشان افتاده است و همین طور هم می شود اما نمی داند که ذات آدمها تغییر نمی کند و دچار گمگشتگی روحی می شود و آنچنان در باتلاق چنین زندگی هایی دست و پا می زند که با اِلمان سفر مشهد و کمک از امام رضا آرام می گیرد اما باز خود را در جایگاهی می بیند که راه فرار ندارد .
حقیقت آن است که نه تنها راضیه آقا زاده بلکه در چنین جامعه ای که خوردن مال مردم تبدیل به تفریح و سرگرمی باشد از آن راضیه ها و نیما هایی به وجود می آید که هیچ کس و هیچ چیزی جلو دار آن نیز نمی باشد . آقازاده با توجه به نشان دادن وقعیت هایی تلخی که دارد اما نمی تواند دوای درد جامعه را بیان کند در حقیقت تنها زبان دردمند آن خوب و از آن زیبا تر به تصویر کشاندن فضای تلخ و باتلاق مانند را به خوبی بلد است اما نمی گوید که باید چه کرد ، که البته یکی از سخت ترین زبان ها آن هم برای چنین فیلم سخت و پیچیده ای همین است و نویسنده آن قدر زیبا اما با کمی ضعف و ضد و نقیض با شخصیت های دو گانه فیلم پرداخته است که مخاطبان هم نمی تواند خود را در جایگاه شخصیت ها قرار دهد به همین منظور گفتن درد راحت است اما دوای درد سخت است که به نظر می رسد با توجه فیلم نامه و روایت قوی از نویسنده مقصود بیان ناگفته هایی است که باید و الزاما به گوش مخاطب برسد ، همین . نه آن که بخواهد حال بگوید باید چه کرد با چنین مسئولان و مردمانی . زیرا به واقع می داند که دست هیچ کسی به آن ها نمی رسد و اگر هم برسد کاری از اتهام به آن ها نمی زنند و در نهایت سرکوب شده بر می گردد .
رازی که آقازاده در خود دارد راز حقیقت هایی است
که بزرگان این مملکت در همین شهر مرتکب می شوند و تنها چیزی که مشابه آن میان مردم
و آن ها وجود دارد پولی است که تنها اعداد و ارقام آن متفاوت است. آقا زاده خیلی
از اتفاقات پنهانی را باز گو نمی کند ولی تنها می خواهد بگوید چنین رویداد هایی با
چنین افرادی هم هست و نباید به نوع صحبت کردنشان و دم از اسلام و بیت مال کردنشان
قضاوت کرد ، می خواهد بگوید چنین هایی وجود دارد اما اجازه افشای آن ها را ندارد و
تنها سر سوزن از رویداد ها را به گوش مخاطب می رساند ، اِلمان زن در فیلم آقازاده
همانند فسادهای دیگر تنها به یک چیز ختم می شود که پول در اختیار زن بگذاری و از
آن بتوانی به عنوان یکی از معملات مهم استفاده کنی در حقیقت نمی توان اسم چنین
فیلم هایی را آثار هنری بنامیم بلکه باید به عنوان اثری نام برد که حقیقت ها و یا
برهه زمانی از یک مملت را نشان می دهند حال این اثر علاوه بر آن که بازگویی چنین
حقیقت هایی دارد هم بازیگرانش از طریق این اثر نانی می خورند و هم سازمانی که ساخت
فیلم را بر عهده گرفته است آن هم صرفا به جهت مطرح کردن نام خود و به واقع هم
آقازاده جزء یکی از سریال هایی به حساب می آید که تنها به بررسی تعینات سیاسی حاکم
در مملکت و به طور غیر مستقیم با نشان دادن فسادهای موجود در افراد سیاست مدار و
سرمایه دار این جامعه طرفداری نه چندان خوب و مطرح اما با اندک سیاستی در مقابل
چنین رویدادهایی سکوت کردند .
تناقض میان دو آقازاده مطرح این سریال زیاد است اما حقیقت آن است مگر حامد به عنوان آقازاده نمی داند چنین وضعیت هایی در شغل خود هم هست چرا کارگردان و نویسنده فضای کار حامد و زندگی حامد را به خوبی و بدون هیچ گونه تناقضی نشان می دهد؟ چرا نویسنده و کارگردانان عادت به این کرده اند زمانی که دو شخصیت منفی و مثبت در فیلم نامه وجود دارد باید صرفا یکی را به خوبی تمام و کمال نشان دهند و دیگری را به منفی ترین حد ممکن! واقعیت این است که رشوه دادن و گرفتن در بین چنین حامدهایی هم وجود دارد اما نه به اندازه آقازاده نیما.
در نهایت آقا زاده علاوه بر گفتن بسیاری از ناگفته های فراوان باز هم نتواسته است بسیاری دیگر را بیان کند و حقیقت آن است که انقدر از چنین فسادهایی در گوشه و کنار شهر وجود دارد بیشترشان از سرمایداران کلانی بر می آید که گوشه ای از این مملکت نامی از خود به جای گذاشته اند.
انتهای پیام/ م