کرامات امام هشتم (ع) قابل وصف نیست/ کمک بی منت به مردم، هر عاشقی را خادم حرم رضوی می کند

به گزارش گروه استانی "تیتریک"؛ سال ۹۸ بود؛ برای خادمی راهیان نور عازم خرمشهر شدیم، یکی از خادمین همراه ما، پیامکی برایش آمد که از دیدن این پیام به شدت خوشحال و ذوق زده شد.

از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ پاسخ داد: برای خادمی حرم امام رضا(ع) دعوت شده ام. گفتم خوش به سعادت تان؛ چگونه می توان خادم حرم رضوی شد؟ پاسخ داد شرایط خیلی سختی دارد. تقریبا از این پاسخ کاملا ناامید شدم.

از خرمشهر برگشتیم، حدود یک هفته بعد یکی از دوستان را دیدم که تازه برای خادمی ثبت نام کرده بود، شرایط را از او جویا شدم. خیلی خلاصه و مختصر گفت باید در سایت خادمین رضوی ثبت نام کنید.

در گوگل سرچ کردم و سایت را پیدا کردم، در ابتدا خیلی از اعتبار سایت اطلاع نداشتم؛ ولی به عشق‌ امام رضا (ع) اطلاعات را وارد کردم.

حدود ۲۰ روز بعد با من تماس گرفتند و گفتند برای خادمی حرم رضوی دعوت شده اید. باورم نمی شد که بالاخره منم می توانم خادم آقا شوم.

دوره را گذراندم؛ مسئولین دوره اعلام کردند بعد از باز شدن سایت، باید به حرم برویم و در آنجا آزمون دهیم؛ اگر این آزمون را قبول شویم خادم می شویم.

کلی استرس گرفتم؛ با اینکه جای جای حرم را خوب می‌شناختم ولی باز استرس داشتم.

پدرم هیچ وقت اجازه نمی داد تنهایی به سفر بروم؛ قرار بود خانوادگی با تور به مشهد برویم ولی یک روز بعد از امتحان به مشهد می رسیدیم و من دو روز قبل باید آنجا بودم، چون امتحان روز های پنجشنبه و جمعه برگزار می شد.

موضوع را با پدرم در میان گذاشتم؛ وقتی پدرم شور و اشتیاق من را دید؛ قبول کرد که دو روز زودتر از خانواده و تنهایی به مشهد بروم؛ باورم نمی شد پدرم قبول کند، بنابراین بلیط گرفتم و راهی شدم؛ تمام فکر و ذکرم امتحان بود.

 یک روز قبل از امتحان با کتابی که در دوره به ما داده بودند کل حرم را گشتم و نقطه به نقطه حرم را حفظ کردم. لباس خادمی نیز تهیه کردم. اما گفتند که اشتباه کردید و بعد آزمون باید لباس تهیه می کردید. استرس گرفتم گفتم آقا من که لباس تهیه کردم و تا اینجا هم آمدم؛  کمکم کن بتوانم در آزمون قبول شوم.

تمام سعی ام را کردم و با دقت به تمام حرف های مدرس گوش دادم که نکات را خوب یاد بگیرم، آزمون دادم و بالاخره قبول شدم. اصلا باورم نمی شد. بالاخره منم خادم آقا شده بودم.

این بود قصه خادم شدن یکی از شهروندان البرزی؛ در روز ولادت امام رضا (ع) خبرنگار "تیتریک" گفتگوی صمیمی با این خادم امام هشتم انجام داده است که در زیر می خوانید.

سمیه پهلوان در گفتگو با خبرنگار "تیتریک" گفت: دو سال است افتخار خادمی حرم امام رضا(ع) نصیبم شده است و طبق شیفت هایی که برای مان تعیین می کنند در حرم امام هشتم خادم زایرین محترم هستیم.

وی با بیان اینکه من خادمی ام را با  "صحن آزادی" شروع کردم،  افزود: تاکنون در  رواق امام خمینی، بست طوسی، باب الجواد، باب الرضا، ورودی صحن آزادی خادم بودم.

این خادم البرزی ادامه داد: شب های حرم یک آرامش خاصی دارد و من خیلی دوست دارم؛ خصوصا از زمان غروب آفتاب تا اذان صبح، یک حس و حال خاص دیگری در حرم برقرار است؛ خصوصا اگر در صحن انقلاب و روبروی گنبد طلا باشید.

پهلوان در ادامه به علاقمندان برای خادمی حرم امام هشتم گفت: در گذشته وارد سایت خادمیاران رضوی می‌شدیم و ثبت نام می کردیم؛ اما با توجه به حجم بالای ثبت‌نامی ها، سایت را کلاً بستند و الان حدود یکسال است که افراد ثبت نامی را سازماندهی می کنند.

وی ادامه داد: کسانی که فعالیت دارند به کارشان ادامه می دهند و کسانی که فعالیتی ندارند یا قصد انصراف دارند، از سامانه حذف می‌کنند تا بتوانند نفرات جدید را اضافه کنند.

این خادم البرزی تصریح کرد: جدیداً یک طرحی به اسم "یاور رضوی" آمده که حالا هر کسی که دوست دارد خادم شود به مدت یک سال در قالب یاور رضوی فعالیت می کند و پس از یکسال با تایید مسئول کانون می تواند خادم رضوی شود و در حرم آقا خدمت کند.

پهلوان گفت: تاکنون قسمت نشده در شب میلاد امام هشتم داخل حرم باشم ولی در شب میلاد دیگر ائمه داخل حرم بودم؛ خیلی فوق العاده است، اصلا قابل وصف نیست؛ یک حسی دارد که انگار هم می خواهی گریه کنی و هم بخندی؛  گریه نه از سر ناراحتی، بلکه از سر شوق است.

وی با بیان اینکه کرامت آقا امام رضا (ع) خیلی زیاد است، بیان کرد: شاید بهتر باشد یکی از همین کراماتی که برای خودم اتفاق افتاده را برایتان تعریف کنم؛ مادرم حدود ۸ سال مریض بود، هر دکتری می رفتیم نتیجه نمی‌گرفتیم؛ بدتر می شد که بهتر نمی شد.

یک بار با یک کاروانی مادرم را تنهایی به مشهد فرستادیم به مشهد رفت علیرغم اینکه انتظار داشتیم حالش خوب شود،  بدتر شد که حتی از فرستادن مادر به مشهد پشیمان نیز شدیم.

از مشهد که برگشت حالش خیلی  بد شد؛ یکی دو روز بعد از مشهد، یکی از دوستانش را برحسب اتفاق دید؛ دوست مادر پزشکی را به ما معرفی کرد و گفت شما که این همه دکتر رفتید این دکتر را نیز تجربه کنید قطعا نتیجه می گیرید.

خیلی نا امید بودیم. با نا امیدی به مطب دکتر معرفی شده رفتیم .می گفتیم این هم مثل بقیه پزشک هاست اما باز می رویم. حتی شرایط جوری شده بود که از امام رضا(ع) دلگیر شدم و با ایشان قهر کردم. گفتم آقا ما به نیت شفا مادرم را به مشهد فرستادیم. اینکه بدتر شد.

خلاصه دکتر رفتیم و با چند آزمایش دکتر متوجه شد که مادر من یک مشکل خیلی جزئی در کلیه اش دارد که فقط با تعویض نمکش حالش بهبود می یابد.

خدا را شکر مشکل برطرف شد و دیگر آن حالات به مادرم برنگشت؛ آنجا بود که فهمیدم کرامات آقا بالاتر از این حرف هاست و ما کم صبر هستیم.

وی در خاتمه خاطر نشان کرد: خادم بودن فقط به اینکه داخل حرم بروید و چند ساعت خدمت کنید و راهنمای زائرین آقا باشید نیست؛ هر نقطه دنیا که باشید، اگر توانستید دست کسی را بگیرید و بی منت کمک کنید یا دردی از مردم دوا کنید؛ خادم آقا امام رضا (ع) می شوید؛ همین که به نیت آقا این کار را انجام دهید یعنی شما هم خادم آقایید.

الهه ملاحسینی – تیتریک

انتهای پیام/