شکنجه خاموش با پیامهای جعلی/ بیسوادی رسانهای، مسئولیت اجتماعی ما را سنگین تر می کند
به گزارش گروه گوناگون "تیتریک"؛ مریم صرف زاده کارشناس و فعال رسانه ای در یادداشتی اختصاصی برای "تیتریک" نوشت: واتساپ را باز میکنم. پیامی در گروه دوستان از دوستی که اتفاقا تحصیلات بسیار عالیه هم دارد، آمده است؛ با این مضمون که بسیاری از افراد که بعد از واکسن کرونا قرصهای تقویتی مصرف کردهاند مردهاند و هشدار داده است که از مصرف مکملها بعد از واکسن خودداری کنید.
این خبر هیچ منبعی ندارد. انگار که یک پسربچه بازیگوشی گوشه اتاقش نوشته و فرستاده است. همه این جور خبرها را تأکید هم میکنند که در همه گروههایی که هستید پخش کنید و کلی هم کلمه مهم مهم مهم اولشان دارند.
دوستم است. با او راحتم. میپرسم منبعش کجاست؟ میگوید «مردم ایران». بیتعارف جواب میدهم: «خیر. دشمنان مردم ایران که میخواهند استرس مضاعف به مردم وارد کنند». میگوید: «سخت نگیر. حالا تو ویتامین نخور!»
فردا صبح همین خبر را در یک گروه فامیلی میبینم. اینجا باید جانب احتیاط را در تذکر دادن رعایت کرد. فامیل است دیگر. زود میرنجد. با کلی احتیاط و عرض ادب و احترام مینویسم «این خبرهایی که هیچ منبع موثقی ندارند را نباید باور کرد». جواب میدهد «درست است اما باید جانب احتیاط را رعایت کرد».
پیامی از دوستی دیگر که معلم است به دستم میرسد: در حالی که تمام دنیا پایان کرونا را جشن گرفتهاند ما هنوز سالمندان مان را هم واکسن نزدهایم.
برایش مینویسم کجای دنیا پایان کرونا را جشن گرفته است؟ در همین استرالیا که خودم حضور دارم و از نزدیک میبینم چنین چیزی نیست. جمعیت استرالیا یک سوم جمعیت ایران هم نیست و هنوز حتی نصف مردمش هم واکسینه نشدهاند.
واتساپ که تبدیل به در دسترسترین پیامرسان و بهنوعی مهمترین شبکه خبری در میان ایرانیان شده است مملو از پیامها و خبرهای جعلی است که به نظر میرسد هدفشان ایجاد ناامیدی و استرس و بهعبارتی شکنجه خاموش است و دریغا که مردم هم بدون توجه به درست یا غلط بودن اخبار و پیامهای دریافتی، گوی سبقت را در بازنشرشان از همدیگر میربایند که پیامد آن انتشار سریع یک خبر دروغین در بین همه افراد است.
اینکه بر صحت کدام خبر مهر تأیید بزنیم و کدام را ناموثق بدانیم نیاز به سواد رسانهای دارد که از انواع سواد لازم برای حضور در عصر اطلاعات است.
اشاعه اخبار کذب و سوگیرانه آسیب های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ...را بر جامعه و مردم تحمیل خواهد کرد.
در واقع سواد رسانه ای ابزاری برای توانمند ساختن شهروندان در انجام تحلیل انتقادی و ارزیابی رسانه ها در بافت اجتماعی، دسترسی به رسانه ها، برقراری ارتباط به شکل های مختلف است.
افراد باسواد رسانه ای؛ اطلاعات را از طریق رسانه ها دریافت و به صورت انتقادی تفسیر میکنند و می توانند در بین انبوه پیام ها هدف پیام را تشخیص دهند.
داشتن مهارت سواد رسانه ای برای مخاطبان پیامرسانها و شبکه های اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه در دنیای کنونی از ضرورت های اجتناب ناپذیر شده است زیرا با انتشار طیف گستردهای از اخبار، مخاطب باید این توانایی را داشته باشد پیام ها را ارزیابی و با دیدی انتقادی آنها را بررسی نماید تا از دامن زدن به شایعات در بین مردم جلوگیری شود.
در واقع این استعدادی است که مخاطبان این شبکه ها باید در مواجه با اخبار و اطلاعات دریافتی داشته باشند و این امر منجر می شود که انتشار دهندگان اخبار و اطلاعات مخاطب را منفعل ندانسته و منتظر واکنش مخاطب در مقابل محتوایی که به او می رسانند، باشند.
نهادهای دولتی بسیاری در ایران متولی ترویج سواد رسانهای هستند اما به نظر میرسد هنوز گامهای اساسی در ارتقای سواد رسانهای ایرانیان برداشته نشده است.
گواه آن شاید همین باشد که هنوز پیامی به زبان ساده و جذاب که مردم را به اهمیت بررسی منبع خبر توجه دهد در واتساپ بدستم نرسیده است!
اینجاست که شاید یکی از مسئولیتهای اجتماعی تک تک ما که خود را استاد، دانشجو، تحصیل کرده، کتابدار، فرهنگی، فرهیخته و باسواد اطلاعاتی (سواد رسانهای یکی از اجزای سواد اطلاعاتی است) مینامیم آگاه کردن مردم است.
در مواجهه با اخباری که میرسد منفعل نباشیم. به دوستان و خویشان بگوییم به هر خبر و پیامی که میرسد اعتماد نکنند و منبع خبر از ارسالکننده خبر بخواهیم.
الهه ملاحسینی – تیتریک
انتهای پیام/