BBC بهتر است برای جنایتها و حماقتهای متعدد انگلیس مستند بسازد
مشروح متن اینیادداشت را در ادامه میخوانیم؛
مدتی است که رسانه بیبیسی به مستند سازی درباره ۸ سال دفاع مقدس رو آورده است و سعی دارد با ساختن مستندهایی درباره مقاطع خاصی از جنگ و اشتباهات ما کل این قطعه درخشان تاریخ ایران را به خیال خودش لکه دار کند. ما مدعی نیستم که در طول ۸ سال دفاع مقدس اصلا اشتباه یا خطایی نداشتیم اما قطعه دفاع مقدس انقدر زیبا و محکم و تماشایی است که چهار مستند رسانه سلطنتی انگلیس، مانند خاک پاشیدن خفاش بر چهره خورشید است. و ماه هم با همه زیباییها و مهتابش سحرانگیزش، لکهای بر صورت خود دارد.
ما مثل انگلیسیها متجاوز نبودیم تا درندگی و خونریزی در خون مان باشد. ما مثل انگلیسی ها استعمارگر نبودیم تا جنگیدن بلد باشیم. ما مثل انگلیسیها نمیخواستیم از هند تا امریکای لاتین را غارت کنیم. ما هنوز انقلاب، فارغ نشده بودیم با تجاوز ناخواسته و جنگ ناجوانمردانه روبرو شدیم. به قول شهید همت: ما جنگیدن را به قیمت خون شهدای مان یاد گرفتیم. جنگ، شاید غیر قابل پیشبینیترین پدیده باشد و ما هم قطعا در طول ۸ سال اشتباهاتی داشتیم و باید با بررسی و تحلیل دقیق حوادث و اتفاقات جنگ، ایناشتباهات را بشناسیم و عبرت بگیریم تا آنها را تکرار نکنیم. اما انگلیسی که خودش از حامیان جنایتکاران بعثی در این جنگ بود لازم نیست این اشتباهات را به ما بگوید.
متاسفانه وقتی ما به علت کوتاهی ها و کم کاری ها و سلیقه های کوتاه بینانه برخی مسئولان در روایت دفاع مقدس غفلت می کنیم میدان برای رسانه ای مثل بیبیسی باز میشود که جنگ را برای ما روایت کند. روایت بیبیسی از ۸ سال دفاع مقدس قطعا یک روایت انگلیسی خواهد بود. اگر ما روایت ایرانی از جنگ داشتیم جایی برای روایت انگلیسی باقی نمی ماند. ببین کار به کجا رسیده است که رسانه انگلیسی که به خاطر حمایت هایش از صدام و صدامیان دستش به خون شهدا آغشته است، برای کشته شدن «فرزندان مردم ایران» غصه بخورد.
لازم نیست بیبیسی نگران باشد که شهدای ایران در کربلای چهار، ۵ یا ۶ هزار نفر بوده یا نه؛ بلکه بهتر است اینرسانه انگلیسی بهجای این ریاکاریها برای ۶۰ هزار سرباز انگلیسی که در یک روز در نبرد "سُم" در شما فرانسه کشته شدند، مستند بسازد و اشک بریزد. قصد بررسی مفصل این مستند بیبیسی را نداریم چون هنوز بسیاری از اسناد و گزارش های جنگ ما منتشر نشده است. اما اگر بخواهیم با این شبهات ۸ سال دفاع مقدس را زیر سوال ببریم در تاریخ جنایات و جنگ های انگلیس از این نمونهها کم نداریم. ما برای یادآوری اینرسانه انگلیسی و دیگر انگلیسیها فقط دو مورد از خباثتها و جنایتهای این کشور در جنگ جهانی اول را میآوریم.
۱- آلن جان پرسیوال تیلور نویسنده و تاریخ نگار برجسته انگلیسی که متخصص دو جنگ جهانی است؛ در کتاب «جنگ جهانی اول» مینویسد:
«غالبا ادعا می شود که حمله انگلیسی ها به "سم" {دسامبر ۱۹۱۵} برای رهایی "وردن" صورت گرفت. این ادعا حقیقت ندارد. پیش از این که تهاجم انگلیسی ها آغاز شود حمله به وردن متوقف شده بود... پیاده نظام انگلستان فقط شور و شوق داشت، نه چیز دیگری. اینان کسانی بودند که به ندای کیچنر (رئیس ستاد ارتش انگلیس) پاسخ گفته بودند؛ اصلا سرباز وظیفه ای در میان شان نبود. آنها دوره های آموزشی مقدماتی و فشرده ای را گذرانده بودند. قادر به تیراندازی صحیح نبودند. نمی توانستند در گروه های پراکنده وارد عملیات شوند. به آنها اموخته بودند که به خط مستقیم پیشروی کنند... افرسان جز نیز تازه به خدمت ارتش درامده بودند و از اموزش انها زمان درازی نمی گذشت. آنها نیز تنها شور و شوق داشتند، نه چیز دیگر. به آنها آموخته بودند که بی پروا ظاهر شوند؛ از این رو تلفات افسران شش برابر بیش از تلفات صاحبان درجات دیگر بود. ضمنا به آنها آموخته بودند که بی چون و چرا فرمان ببرند و هرگز از خود ابتکار نشان ندهند. این ارتش بزرگ داوطلبان، جدیترین ارتش جنگ کبیر بود؛ ارتش نیز بر پایه خشن ترین انضباط و شدیدترین تنبیهات استوار بود. از خطاهای پیشین درس عبرت نگرفتند تنها درسی که آموختند این بود که چگونه آنها را در سطح وسیع تری تکرار کنند... نبرد سم با پنج روز بمباران سنگین در جبهه ای به طول ۲۹ کیلومتر آغاز شد. هدف از این نبرد نابودی خط مقدم جبهه و از میان بردن سیم خاردار دشمن {آلمان} بود...» (ص ۱۴۵ - ۱۵۰)
- تیلور در ادامه میزان تلفات انگلیس در نبرد سم و دروغگویی و فریب کاری دولتها و تاریخ نویسی رسمی این کشور از این نبرد اشاره می کند و مینویسد:
«در اول ژوئیه انگلیسی ها ۶۰۰۰۰ هزار تلفات دادند، ۲۰۰۰۰ نفر آنها کشته شدند؛ سنگین ترین تلفاتی که یک ارتش انگلیسی یا هر ارتش دیگری در جنگ جهانی اول تنها در یک روز متحمل شد... ژنرال های پایین رتبه تر از هیگ (فرمانده انگلیسی) چندان به پیروزی بالیده بودند که نمی توانستند فکر موقوف کردن عملیات را بپذیرند. انها حقیقت را حتی از خودشان پنهان می داشتند. چنانکه در تاریخ رسمی امده است:"دستگیری اسیران اما نه تلفات سنگین را منظما گزارش می کردند."... هیچ رخنه ای در خطوط دشمن به وجود نیامد. جبهه در همه جا حدود ۸ کیلومتر پیش رفته بود. بعد از این که ۸ کیلومتر، خط جبهه آلمانی ها چون همیشه مستحکم بود. انگلیسی ها حدود ۴۲۰۰۰۰ تلفات دادند، فرانسوی ها حدود ۲۰۰۰۰۰ نفر، آلمانی ها احتمالا حدود ۴۵۰۰۰۰ تلفات دادند.... چند سال بعد، ناشر تاریخ رسمی انگلستان در مورد ارقام تلفات آلمانی ها دست به نیرنگ ماهرانه ای زد و تعداد تلفات آنها را به ۶۵۰۰۰۰ نفر رساند. بدین معنی برخلاف همه تجربیات وانمود کرد که مهاجم هان کمتر از مدافعان متحمل تلفات شدند. نیازی به جدی گرفتن این ارقام نیست. از نظر استراتژیکی، نبرد سم شکستی جبران نشده بود.» (ص ۱۵۴- ۱۵۸)
۲- باربارا تاکمن نویسنده مشهور و برنده جایزه پولیتزر در کتاب "توپ های ماه اوت" درباره تاریخ سازی و قهرمان پردازی انگلیسی ها از یک نبرد نسبتا کوچک خود می نویسد:
«این بود نبود "مونس" به عنوان سرآغاز درگیری انگلیسی ها در آنچه به جنگ بزرگ شهرت یافت. بعدها هر خصلتی در وجه عظمت به آن اعطا شد و در سلسله یادبودها و بزرگداشت های بریتانیا جایی همتراز نبردهای هیستینگز {نبرد تاریخی بر سر تاج و تخت انگلیس در قرن ۱۵} و آژنکور {نبرد انگلیس و فرانسه در قرن ۱۵} یافت. افسانه ها ساختند و پرداختند از فرشتگان مونس؛ تمام مردانی که در آن شرکت داشتند دلیر و تمام مردگانش قهرمان شدند. اعمال هر واحد تا آخرین لحظه و اخرین فشنگ ثبت شد و مونس چنان از ورای پرده مه و دود و غبار شهامت و افتخار درخشیدن گرفت که پیروزی به نظر رسید... نبرد، پیش از آنکه عقب نشینی آغاز شود ۹ ساعت به درازا کشید، دو لشکر انگلیسی ۳۵ هزار نفر در آن درگیر بودند، مجموعا به قیمت جان ۱۶۰۰ انگلیسی تمام شد و به مدت یک روز مانع پیشروی ارتش فون کلوک [فرمانده المانی] شد. طی نبرد مرزها که این فقط بخشی از آن بود، ۷۰ لشکر فرانسه حدود یک میلیون و ۲۵۰ هزار نفر در زمان و مکان های مختلف به مدت ۴ روز درگیر بودند. تلفات فرانسه در آن روز به بیش از ۱۴۰۰۰۰ نفر سر زد، یعنی دو برابر شمار کل نفرات اعزامی بریتانیا به فرانسه در آن زمان.»(ص ۲۹۱ - ۲۹۲)
- تعداد بالای تلفات فرانسه در این نبرد به خاطر جا خالی کردن و خیانت انگلیسیها در حین نبرد بود. نویسنده در سراسر کتاب، موارد متعددی از خیانت ها، عقب نشینی ها و خالی کردن های پشت فرانسوی سها را ذکر می کند. و در جایی صراحتا به "خباثت" انگلیسی ها در نبرد و چگونگی توجیه این خیانت اشاره می کند و می نویسد:
«... گر چه خباثت انگلیسی ها هم روی ژنرال لانزراک {فرمانده فرانسوی} متمرکز شده بود، سرانجام سخنگوی ناشناس از سوی ارتش بریتانیا، اعلام کرد روز ۲۳ اوت ۱۹۱۴ تصمیم لانزراک به عقب نشینی به جای ضد حمله از یک سدان دیگر جلوگیری کرد. همان سخنگو درباره اصرار پیشین او به تغییر موشع ارتش پنجم از غرب "موز" به "شارل روآ" افزود "شکی نیستت این تغییر موضع ارتش، نجات نیروی اعزامی بریتانیا و احتمالا ارتش پنجم فرانسه از نابودی شد.
روز ۲۴ اوت فقط تا این حد روشن بود که ارتش های فرانسه در حال عقب نشینی اند و دشمن با قدرتی بی امان پیشروی می کند. حدود هزیمت تا ۲۵ اوت که آلمانی ها اعلام کردند "نامور" را با ۵ هزار اسیر گرفته اند برای مردم روشن نشد. این خبر باور نکردنی دنیا را تکان داد. روزنامه تایمز لندن گفته بود نامور محاصره ای شش ماهه را تاب می آورد، ۴ روز سقوط کرد. در انگلستان که گیج شده بودند در تلاش برای کوچک جلوه دادن واقعه گفتند سقوط نامور "کلا وضعیت نامساعد محسوسی تلقی میشود... و احتمال پایان سریع جنگ به نحوی قابل ملاحظه تقلیل یافته است" این که چقدر کاهش یافته و تا پایان جنگ چقدر فاصله است کسی نمی دانست...» (ص ۲۹۴ - ۲۹۵)
- ما فقط دو مورد از حماقت ها، جنایت ها و خباثت های انگلیسی ها در یکی از جنگ ها را آوردیم. از این که نمونه ها بسیار است و bbc اگر تمام ۲۴ ساعت شبانه روز، از جنایت ها و حماقت های انگلیس در جنگ های مختلف (در اروپا و آفریقا و آمریکا و ایران و هند و دیگر مناطق جهان) مستند جنگی بسازد و پخش کند باز هم زمان کم می آورد. ما باید مستند سازی درباره جنایت ها و حماقت ها و خباثت های انگلیس در جنگ های مختلف را شروع کنیم نه فقط برای مردم خودمان بلکه برای روایت دوباره تاریخ و آگاهی مردم خود انگلیس.