«تیتر یک»/
فرازهایی از وصیتنامه شهید احمد آجرلو
در این یادداشت به بیان فرازهایی از وصیتنامه، خاطرات و زندگینامه شهید احمد آجرلو میپردازیم.
به گزارش گروه استانی «تیتر یک»؛ در این یادداشت به بیان فرازهایی از وصیتنامه، خاطرات و زندگینامه شهید احمد آجرلو میپردازیم.
فرازهایی از وصیتنامه شهید
طبق تکلیفی که امام و رهبرم برای من تعیین میکند، عمل میکنم. امام میفرماید، برای اسلام مشکلی پیدا شده است و باید این مشکل را از میان برداریم پس باید به مجاهدان پیوست به عنوان قطرهای که به دریا میپیوندد، پیوست تا بتوان سد راه را برداشت و حرکت خروشان انقلاب اسلامی را تداوم بخشید.
تشیع از آغاز حرکت با خون حسینها و علیها آبیاری شده و هنوز هم نیاز به خون دارد و شیعه متعهد مسئول است که باید این خون را بدهد تا پرچم سرخ لا اله الا الله را در گیتی برافراشته کند.
حرفی با پدرم دارم و آن اینکه اگر لیاقت شهادت را داشتم و خداوند این خون ناچیز را به درگاهش پذیرفت امیدوارم شما هم با تربیت فرزندان دیگر و فرستادن آنها به جنگ حق علیه باطل، دین خود را به اسلام و قرآن ادا کرده باشید.
فرازهایی از زندگینامه شهید
از فرماندهی سپاه آذربایجان تا کرج
شهید احمد آجرلو سال ۱۳۳۷ در ماه مبارک رمضان، در خانوادهای متدین و مذهبی در حوالی شهرستان کرج پا به عرصه جهان گذاشت. او با موفقیت دوران تحصیل را گذراند.
در دوره نوجوانی در مجالس دینی و محافل قرآنی شرکت میکرد. در این محافل با الفبای سیاست آشنا و جذب کتابهای سیاسی و مذهبی شد و به مطالعه کتب شهید مطهری پرداخت.
از خدمت سربازی برای نظام ستمشاهی اکراه داشت برای این کار عمداً در سال آخر دبیرستان مردود شد.
پس از پیروزی انقلاب، در کمیته انقلاب اسلامی فعالیت کرد و به دنبال تحرکات ضد انقلاب در کردستان به این استان اعزام شد و تا شروع جنگ تحمیلی در کردستان جنگید.
با شروع جنگ تحمیلی، احمد به عضویت سپاه پاسداران در آمد. به هنگام گذرانیدن دوره آموزش در پادگان، کارایی و شایستگی خود را نشان داد و به عنوان فرمانده گردان در پادگان معرفی شد. سپس به علت نیاز بیشتر به وی، او را به شهرستان مشکین شهر و مراغه اعزام کردند که پس از آن به عنوان فرمانده سپاه آذربایجان شرقی منصوب شد.
پس از مدتی در مراغه با دختری پارسا و پاکدامن ازدواج کرد و خطبه عقد آنها را حضرت امام خمینی (ره) خواندند.
وی در بهمنماه ۱۳۶۳ به عنوان فرمانده سپاه پاسداران ناحیه کرج برگزیده شد و تا لحظه شهادت در این مسئولیت انجام وظیفه کرد. در این مدت برای انجام مأموریت دو بار به لبنان اعزام شد.
مهمترین محور فعالیتش در کرج، به اعزام نیرو به مناطق کردستان و غرب کشور و نیز پشتیبانی لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) اختصاص داشت و برای آن لشکر پادگانی را در دو کوهه احداث کرد.
در طول خدمات درخشان خود در سپاه ناحیه کرج، از فعالیتهای فرهنگی نیز غفلت نکرد. او دو ماه پیش از شهادت، در راهاندازی مدرسه شاهد کرج همکاری داشت.
سرانجام در تاریخ ۲۵ دیماه سال ۶۶ در منطقه ماووت در عملیات بیت المقدس به شهادت رسید و در گلزار شهدای بهشت زهر ا(س) آرمید.
فرازهایی از خاطرات شهید از زبان پدر
خصوصيت ویژه حاج احمد روحیه عزت نفس او بود. من میدانستم احمد در بسیاری از اوقات با همه مسئولیتش پول تو جیبی ندارد اما خودش را طوری نشان میداد که فکر میکردی میلیونر است.
همیشه آنچه را هم که داشت مال خودش نمیدانست و این روحیه را از دوران کودکی داشت. کار میکرد و حقوقش را خرج خودش نمیکرد. میپرسیدم پس پولهایت را چکار میکنی و او چیزی نمیگفت.
در دوران مسئولیتش نیز اینگونه بود و بعد از شهادت وی ما مدام با مردمی مواجه بودیم که از کرج میآمدند و میگفتند حاج احمد پدر ما بود و با رفتن او ما یتیم شدهایم.
خصائص اخلاقی شهید در کلام دیگران
او به شجاعت و صلابت و استواری در اعتلای کلمه حق شهره بود.
شهید احمد آجرلو اهل تقوا، تقید و تعهد مکتبی بود و هرگز حاضر نبود از ارزشهای مکتبی عدول کند؛ اهل نماز جماعت بود؛ او در عبودیت جزو السابقون بود.
متواضع، فروتن، گشادهرو و باصفا بود و نسبت به پدر و مادرش با تکریم رفتار میکرد.
به نظم و انضباط اهمیت میداد و در ایجاد نظم سختگیر بود.
از ریا و خودنمایی به شدت پرهیز میکرد و همواره با همسرش نیز با مهر و محبت رفتار میکرد.
معصومه میرحسینی - تیتریک
انتهای پیام/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده