- کاریکاتور/ تاج شاهی بزرگتر از قد و قواره چارلز سوم و کامیلا
- کاریکاتور/ ترامپ خطرناکتر از همیشه!
- افزایش ۸۰ درصدی تلفات نوجوانان و جوانان آمریکایی/ قاتلانی از نوعِ سلاح گرم تا سرطان + فیلم
- ویتامینی که مغز را جوان می کند/ بهترین راه برای اصلاح خلق و خو
- وقتی تنش میان ابرقدرت ها تشدید می شود/ تبدیل کلمات به عمل؛ بدترین سناریوی جهان
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
بینالملل «تیتر یک»/
مادر مسلمان از تجربه تربیت فرزندانی مسلمان با دو نژاد میگوید
من یک مهاجر مسلمان پاکستانی هستم که با یک کاتولیک کانادایی تبار هلندی ازدواج کردم و قصد دارم دخترانم را نیز مسلمان تربیت کنم.
به گزارش گروه بینالملل «تیتر یک» به نقل از «یاهو»؛ وقتی یکی از دوستان خانوادگی متوجه شد که من و شوهرم قصد داریم، فرزندانمان را مسلمان و کاتولیک بزرگ کنیم، پرسید: «آیا مطمئن هستید که تصمیم درستی میگیرید؟»
دختران ما هر دو، بخشی از دو دنیای بسیار متفاوت هستند. من یک مهاجر مسلمان پاکستانی هستم که با یک کاتولیک کانادایی تبار هلندی ازدواج کردهام.
دختران ما خیلی خوب و با اعتماد به نفس و درخشان هستند. در سن ۳ و ۱ سالگی، آنها هنوز نمیدانند که چقدر خوش شانس هستند که بخشی از دو فرهنگ - دو دین هستند. آنها هنوز قدردانی از اتحاد یا فراگیری ندارند، اما عشق و خانواده را درک میکنند.
این شیوه زندگی ممکن است برای پاکان مذهبی یا فرهنگی کارساز نباشد، اما برای ما کارساز است. من و شوهرم هر دو از خانوادههایی هستیم که آموزههای دینی هرگز در آنها تمرکز نداشت. در عوض، زندگی ما مملو از گردهماییهای خانوادگی بزرگ در هر تعطیلات مهم بود، میزهای پر از غذا و کاناپههای پر از پسرعموها، این همان چیزی است که ما برای دخترانمان میخواهیم.
ما انتخاب میکنیم که هر تعطیلات مذهبی را با ذوق و شوق جشن بگیریم، زیرا چه کسی دلیلی برای جشن گرفتن نیاز ندارد. برای عید همه جا لباسهای سنتی پاکستانی با رنگهای روشن و پولکهای رنگی میپوشیم و به خانه پدر و مادرم میرویم تا بره کاری و شیرینیهای عسلی بخوریم.
برای کریسمس، دخترانم میوه در ته جوراب خود و یک نامه شکلاتی دریافت میکنند که مطابق با سنت خانواده مادرشوهرم است. امسال برای عید پاک، بچه ۳ ساله من تخمهای شکار خود را روی سجاده نماز نویی که مادربزرگم برایش از پاکستان آورده بود، گذاشت.
چند ماه پیش در یک مرکز بازی سرپوشیده بچهها بودیم و من مجبور شدم با مادر دیگری که قبلاً او را ندیده بودم، صحبت کنم. او پرسید که پیشینه خانوادگی ما چیست زیرا دخترانم شبیه من نیستند. کمی بعد از تبدیل شدن، دستش را رویشانهام گذاشت و با حالتی بسیار نگران پرسید: «اما، آیا آنها اینقدر گیج نیستند؟»
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای پیام/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده