- کاریکاتور/ تاج شاهی بزرگتر از قد و قواره چارلز سوم و کامیلا
- کاریکاتور/ ترامپ خطرناکتر از همیشه!
- افزایش ۸۰ درصدی تلفات نوجوانان و جوانان آمریکایی/ قاتلانی از نوعِ سلاح گرم تا سرطان + فیلم
- ویتامینی که مغز را جوان می کند/ بهترین راه برای اصلاح خلق و خو
- وقتی تنش میان ابرقدرت ها تشدید می شود/ تبدیل کلمات به عمل؛ بدترین سناریوی جهان
پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25
بینالملل «تیتر یک»/
۱۵۰۰۰ کتاب به کودکان سرطانی اهدا شد
بهاتناگار ۱۹ ساله از سال ۲۰۱۹ تاکنون بیش از ۱۵۰۰۰ جلد کتاب به کودکان تحت درمان سرطان اهدا کرده است.
به گزارش گروه بینالملل «تیتر یک» به نقل از «یاهو»؛ امیلی بهاتناگر در مریلند بزرگ شد و وقتی احساس تنهایی میکرد به کتاب روی آورد و کتاب، دوست صمیمی او در تمام لحظات زندگی اش بود.
او میگوید: «آنها با من همراهی کردند و من بسیار در کتابهایم غرق شدم و با مطالعه احساس میکردم که کمتر تنها هستم. »
بهاتناگار اکنون ۱۹ ساله است و میگوید که کتاب برای او منبع آرامش است و از سال ۲۰۱۹ تاکنون بیش از ۱۵۰۰۰جلد کتاب به کودکان تحت درمان سرطان اهدا کرده است.
او میگوید: «به این فکر کردم که چگونه همه چیز پاک، معصوم و شاد در جهان را نشان دهم، این دقیقاً همان چیزی است که من میخواهم. این بچههایی که تحت شیمیدرمانی هستند، احساس تنهایی میکنند. من برای آنها آرزوی سلامتی میکنم و با اهدای کتاب، آنها را از تنهایی نجات میدهم»
در اواخر سال ۲۰۱۹، بهاتناگار و خانوادهاش خبری دریافت کردند که هیچکس نمیخواهد بشنود: پدرش، مایک باتناگر، که او را بهترین دوستش مینامد، به سرطان تیروئید مرحله ۴ مبتلا شد.
سال بعد، با همهگیری، بهاتناگار مدرسه مجازی و شیفتهایش را در فروشگاه غذای آماده خانوادهاش در مریلند، متعادل کرد. او همچنین مسئولیت اضافی مراقبت از پدرش را بر عهده گرفت.
او میگوید: «در طول استراحتهای کوچکم به او غذا میدادم. من میخواستم زمان بیشتری را با او بگذرانم، اگر اتفاقی بیفتد. در آن مرحله اضطراب من آنقدر بد بود که مجبور شدم از دبیرستان مرخصی بگیرم.»
بنابراین باتناگر تقریباً تمام سال آخر دبیرستان را مجازی گذراند. بهاتناگار میگوید که در حالی که با اضطراب خود و همچنین افسردگی و اختلال خوردن ناشی از فشار تشخیص دست و پنجه نرم میکرد، احساس گمراهی و پوچی میکردم.
او شروع کرد به فکر کردن به هزاران کودکی که در بیمارستان پدرش بودند، آنها نیز با بیماری سرطان روبهرو هستند و میخواستم با اهدای کتاب آنها را برای ساعاتی از درد و رنج ناشی از بیماری دور کنم.
او میگوید: «فکر میکردم، بچهای وجود دارد که در جنگی مشابه پدرم میجنگد. «تصور کنید که آنقدر جوان هستید و مجبور هستید از آن عبور کنید و آن را کاملاً درک کنید. به این فکر کردم که چقدر وحشتناک خواهد بود.»
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای پیام/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده