پویانمایی روسی زیر ذرهبین «تیتر یک»:
«دختری که روی نان پا گذاشت»، اثری که عاقبت غرور را توبه میداند
در این پویانمایی روسی، بدون یک جمله گفتوگو (دیالوگ)، با یک موسیقی متن درخور، توبه، پشیمانی و جبران توأمان را تماشا میکنید.
به گزارش گروه فرهنگی «تیتر یک»؛ پرستو علی عسگر نجاد، منتقد سینما و تلویزیون در یادداشتی اختصاصی برای «تیتر یک» نوشت: بارها به چشم دیدهام کسی خم شده و تکهنانی را از سر راه برداشته، گردش را فوت کرده، حتی آن را بوسیده و کناری گذاشته است. پیرزنی که قدش دوتا شده یا جوانی رعنا، توفیری نمیکند. نان، تا بوده، برکت خدا بوده و هم از این رو برای ما حرمت دارد و گندم برایمان محترم است.
فقط برای ما نه، از این روزها که دنیا دارد زورش را میزند که آدمخوبها را به انزوا ببرد، بگذریم. روزگاری بود که مردی به نام هانس کریستین آندرسن که مسلمان هم نبود، قصهای به نام «دختری که روی نان پا گذاشت» نوشت.
سدهای از آن روز گذشت. سال ۲۰۰۷ بود که النا لاپشینا، انیمیشنساز روس، به سراغ این قصهٔ قدیمی رفت. تصاویرش را طبق سلیقه بصری روسی خودش کشید و متحرک کرد تا انیمیشنی به همین نام، متولد شود.
«دختری که روی نان پا گذاشت» یک انیمیشن کوتاه است. پیشتر هم گفته بودم انیمیشن کوتاه بهمثابه داستان کوتاه در عالم ادبیات، استعاره و مجاز بیشتری دارد.
در این پویانمایی دوبعدی چنددقیقهای، با دختری طرفی هستیم که کنج پنجرهای، تنها و ملول است. تماشای سه شاهدخت او را به این صرافت میاندازد که از رفتار آنها تقلید کند تا میانشان پذیرفته شود. دختر در این مسیر افول میکند و حسادت، خودکمبینی و بدجنسی در او پا میگیرد. ایستگاه آخر تنزل اخلاقیاش، پاگذاشتن روی نان است. از همینجا، دختر وارد فضایی استعاری و خوابگونه میشود که عواقب رفتارهای غلطش را میبیند. حالا به او فرصتی داده میشود تا قدمقدم، خود و گذشتهاش را اصلاح کند. شما دارید در این پویانمایی روسی، بدون یک جمله گفتوگو (دیالوگ)، با یک موسیقی متن درخور، توبه، پشیمانی و جبران توأمان را تماشا میکنید. بعد، دختر، نه با تقلید کورکورانه دختران مرفه، که به سبب ویژگیهایی که از آنِ خود اوست، در جمع پذیرفته میشود و عزت نفس بازیافته و اعتمادبهنفس سازنده پیدا میکند.
در تمام طول اثر، شخصیت مادری هم کنار دختر حضور دارد که شیرین و دوستداشتنی به تصویر کشیده شده و نماینده مادران خانهدار پرکار و زحمتکشی است که با دستی خانه را نگه داشتهاند و با دستی، فرمان تربیت فرزند را انجام میدهند.
تماشای اثر به سبب همان سکانس خوابگون کابوسوار، برای بچههای کوچک اضطرابآور و انتزاعی است. من توصیه میکنم با کودکان هفتسال به بالا، تماشایش کنید که مخاطب این اثر، پیر و جوان و کودک را شامل میشود. خوب است گاهی به یاد خودمان و فرزندانمان بیاوریم که نیکی، زبان مشترک انسان در فراتر از همه مرزها است.
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای پیام/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده