دکتری علوم سیاسی در گفتگو با «تیتر یک»:
احتکار و استثمار بازار در اقتصاد اسلامی با مبانی فقهی تضاد دارد
دکتری علوم سیاسی گفت: اقتصاد لیبرال پایه و مبنای هستی شناختی خود را بر مبنای سود مادی قرار میدهد.
به گزارش گروه سیاسی تیتر یک، یک دکتری علوم سیاسی در گفتگو با خبرنگار تیتریک، گفت: یکی از مناظرات و مباحث جدی که در حوزه اقتصاد اسلامی مطرح شده این است که گفته میشود چیزی به نام اقتصاد اسلامی قابل استنباط نیست و نمیتوان چنین علمی را از اسلام استخراج کرد.
امیرحسین عسکری افزود: مخالفان میگویند اقتصاد با عدد سر و کار دارد و نمیتوان با اعداد و ارقام نوعی چهارچوب تحمیلی از سوی اسلام را پذیرفت و آن را به عنوان نظریهای اسلامی بنا کرد.
وی اظهار داشت: به نظر میرسد در تعریف اقتصاد اسلامی باید کمی دقیقتر بود و به حوزه دستهبندی سطوح علم توجه کرد چرا که هر علم دارای سه سطح هستی شناختی، سطح معرفت شناختی و سطح روش شناختی است.
عسکری تصریح کرد: سطح هستی شناختی بر اصول و مبانی کلی و کلانی اشاره دارد که چشمانداز و جهان بینی یک مکتب یا نظریه را بنا میکند.
ماجرای خودمختاری در اقتصاد
وی گفت: سطح معرفت شناختی چگونگی شناخت دانش و معرفت نسبت به علم است و سطح روششناسی هم روش تحقیق، پژوهش، اجرا یا عملیاتی کردن یک نظریه یا مکتب است.
عسکری درباره اقتصاد لیبرال افزود: در لیبرالیسم اولیه اعتقاد بر این بود که فرد باید از هر گونه دخالت دولتی آزاد باشد تا بتواند به عنوان موجودی اجتماعی عمل کند.
وی تاکید کرد: این اصل هستی شناختی در اقتصاد بازار آزاد یا لسه فر بود. بر این اساس، فرد به صورت کاملاً خودمختار در اقتصاد عمل میکرد.
این کارشناس ادامه داد: در نقد این اقتصاد گفته شد کارتلها و تراستهای بزرگ اقتصادی میتوانند از آزادی خودسرانه سوء استفاده کنند و در نتیجه اقتصاد نیازمند میزانی از مداخله دولتی است. این اصل منجر به تعدیل اقتصاد لیبرال شد که با دخالت دولت همراه بود.
استثمار ایران با اقتصاد لیبرال
عسکری افزود: اقتصاد لیبرال پایه و مبنای هستی شناختی خود را بر مبنای سود مادی قرار میدهد و اقتصادهای لیبرال در طول تاریخ خود نشان دادهاند برای دستیابی به عدد (منفعت و سود) مانعی نخواهند داشت؛ از استثمار هند، ایران تا جنگهای متعدد و مکرر. در این زمینه در حوزه روش، ابزارهای نظامی، قراردادهای استعماری و… مورد استفاده قرار میگیرند.
وی درباره اقتصاد اسلامی و نظریه اقتصادی اسلام گفت: منظور از اقتصاد اسلامی این نیست که اعداد و ارقام با مبانی و احکام اسلام توصیف شوند یا تغییر کنند یا تعیین شوند؛ بلکه نظریه اقتصاد اسلامی در دو سطح هستی شناختی و روش شناختی قابل طرح است.
عسکری افزود: در سطح هستی شناختی همانگونه ماکس و بر برای اقتصاد مسیحی اولیه توضیح میدهد اقتصاد ذیل مجموعهای از اصول و مبانی هستی شناختی تعریف میشود.
وی اظهار داشت: اقتصاد باید سعادت معنوی و دنیوی انسان را تأمین کند، فعالیتش فعالیتی در راه اعتلای زندگی مسلمانان و بشریت و در جهت اراده الهی است و این اقتصاد باید برای استفاده متوازن و همراه با اعتدال شهروندان باشد.
عسکری اقتصاد اسلامی را یک اقتصاد کاملاً مساوات طلبانه دانست و تصریح کرد: نمیتوان این برابری را با اقتصاد مارکسیستی و سوسیالیستی یکسان گرفت؛ زیرا اقتصاد مارکسیستی مبتنی بر ماتریالیسم و ماده گرایی است در حالی که اقتصاد اسلامی نقطه عزیمت خود را معنویت و اسلامیت اقتصاد قرار میدهد.
سوابق استعماری بریتانیا در هند
وی ادامه داد: در سطح معرفت شناختی، هدف کسبِ دانش است و ابزارهای شناخت. بر این اساس، در این سطح، شناسایی مکانیزمهای اقتصادی مد نظر است که با استفاده از تحلیلهای آماری و نرم افزارها و سایر ابزارهای دیگر صورت میگیرد. در این بخش هدف تحلیلگر شناخت بازار و تحولات آن و سایر ابعاد اقتصادی است.
عسکری گفت: در سطح روش که سطح عملیاتی یا اجرایی نامیده میشود، معرفت و دانش به دست آمده در سطح دوم اجرایی و عملیاتی میشود. به عنوان نمونه در اقتصاد لیبرال حفظ ثبات بازار یک اولویت اساسی است. تحلیلگر پس از بررسی و سنجش بازار به این نتیجه میرسد که ارائه کالا در وضعیت فعلی تعادل بازار را به هم میزند.
وی افزود: در این وضعیت، ممکن است میلیونها تن کالا به بازار عرضه نشود و یا معدوم شود. در این خصوص میتوان به معدومسازی حجم بالای غله توسط ایالات متحده برای حفظ ثبات بازار جهانی اشاره کرد. یا سوابق استعماری بریتانیا در هند و سایر نقاط جهان برای کسب سود بیشتر در حوزه اقتصاد قابل ذکر است.
عسکری ادامه داد: نظریه اقتصاد اسلامی در حوزه روششناسی و یا برنامه ریزی اقتصادی محدودیتهایی را برای کسب سود قرار داده است. به عنوان نمونه نظریه اقتصاد اسلامی بر اساس مبانی فقهی و احکام اسلامی اجازه معدومسازی کالا و یاعدم ارائه آن به بازار را برای سود بیشر یا حفظ ثبات بازار را نخواهد داد.
وی گفت: عدم ارائه کالا برای کسب سود بیشتر در اسلام با عنوان احتکار به عنوان رویکردی مذموم معرفی شده است، یا در موردی دیگر، در نظریه اقتصادی اسلامی بهره کشی و استثمار به هر صورت و شیوه نکوهیده است.
عسکری ادامه داد: اقتصاد اسلامی و نظریه اسلامی اقتصاد در دو سطح هستی شناختی، که امری مربوط به جهان بینی است و در سطح روششناسی، که امری مربوط به برنامه ریزی و فعالیت اقتصادی است قابل توضیح است.
وی گفت: مخالفان نظریه اسلامی اقتصاد استدلال میکنند که بازار تابع احکام فقهی نیست و اقتصاد یک امر غیر قابل دستکاری مصنوعی است.
عسکری در خاتمه خاطرنشان داشت: ادعای مذکور تقریباً درست است اما همانگونه که اشاره شد نظریه اقتصادی اسلام به دنبال پیش بینی بازارها و روندهای اقتصادی نیست و در حوزه تحلیل مثلا بازار سهام و… نیز وارد نمیشود؛ بلکه در حوزه تعریف مبانی و مبادی علم اقتصاد و در حوزه برنامه ریزی و سیاستگذاری اقتصادی مطرح است.
ستاره احمدی – تیتر یک
انتهای پیام/س
ستاره احمدی – تیتر یک
انتهای پیام/س
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده