یادداشت اختصاصی «تیتر یک»:
امام رضا (ع) با حدیث سلسلةالذهب فلسفه سیاسی تشیع را تبیین کرد
امام رضا (ع) با بیان حدیث سلسلةالذهب و بیان سند آن به کلیت حدیث اهل بیت (ع) اعتبار بخشیدند.
به گزارش گروه سیاسی «تیتر یک»؛ یعقوب فتحی، مسئول کانون بسیج اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در یادداشتی اختصاصی برای «تیتر یک» نوشت: ۱۸ پیام مهم درباره حدیث سلسلةالذهب منقول از امام رضا (ره) در جریان ورود تاریخی آن حضرت به نیشابور در منابع شیعی با دلالت «حصن» نقل شده و از جایگاه و اعتبار ویژهای نیز برخوردار است.
این حدیث در منابع اهل سنت، گاه با دلالت «حصن» و «ایمان» نقل شده که این امر، حاصل نگاه اهل سنت به حدیث «سلسلةالذهب» است.
هنگامی که ابوالحسن الرضا (ع) به نیشابور رسید و خواست که آن جا را به قصد رفتن نزد مأمون ترک کند، راویان حدیث، گردش را گرفتند و عرض کردند: ای پسر پیامبر خدا، از پیش ما میروی و برایمان حدیثی که از محضرتان فیضی بریم، نمیگویی؟! حضرت که در کجاوه نشسته بود، سرش را بیرون آورد و فرمود: « از پدرم، موسیبنجعفر شنیدم که میفرماید: از پدرم، جعفربنمحمّد شنیدم که میفرماید: از پدرم، محمّدبنعلی شنیدم که میفرماید: از پدرم، علیبنالحسین شنیدم که میفرماید: از پدرم، حسینبنعلیبنابیطالب شنیدم که میفرماید: از پدرم، امیرالمؤمنین شنیدم که میفرماید: از رسول خدا (ص) شنیدم که میفرماید: از جبرئیل شنیدم که میفرماید: از خداوند جلّ جلاله شنیدم که میفرماید: (کلمه) لاالهالااللّه حصار من است و هرکس وارد حصار من شود از عذابم در امان است. اسحاق میگوید: چون شتر به راه افتاد حضرت با صدای بلند به ما فرمود: اما این شرطهایی دارد و من از شرطهای آن هستم.»
این واقعه تاریخی، حاوی نکات فراوانی است از جمله اینکه امام رضا (ع) در آن لحظه حساس و فرصت طلایی، اساسیترین مسئله را بیان میکنند وآن مسئله توحید است و در ادامه مسئلۀ امامت را بیان میکنند.
طرح مسئله امامت و ارتباط آن با توحید، از یک طرف مشروعیت حکومت را زیر سؤال میبرد و از طرفی پاسخی محکم و دندانشکن به همه کسانی بود که به هر طریق و دلیلی، در حلقات سلسله امامان معصوم (ع)، دست برده و جامعه شیعه را دچار سرگردانی و چالش نموده بودند.
مسئله امامت، موضوعی مهم و کلیدی بود که اختلاف بر سر آن، باعث ایجاد بحران در جامعه و بخصوص در بین شیعیان شده بود تا جایی که میان آنها تفرقه انداخته بود؛ و طرح آن، در این فرصت طلایی، نشان دهنده اوج بحران در این دوره است.
از دیگر نکات قابل توجه در این واقعه، شیوه سخنرانی امام (ع) و چگونگی ذکر مطالب مهم و کلیدی است که ملاحظه میشود که ایشان چگونه برای توجه دادن مخاطبین به اهمیت مسئله، امر امامت، ماندگاری بیشتر و ماندن این قضیه در اذهان و تاریخ، پس از آنکه مرکبشان به راه میافتد، شرط پذیرش امامتشان را از شروط وارد شدن در دژ الهی و ایمن ماندن از عذاب الهی بیان میکنند.
در اینجا امام (ع) با نقل حدیث از طریق پدران بزرگوارشان، امامان قبل از خود را به طور واضح معرفی میکنند و خط بطلانی بر تمام فرق به وجود آمده تا آن زمان، میکشند.
تعداد گزارشگران جریان باشکوه ورود امام رضا (ع) در نیشابور را بیست هزار معرفی کردند.
سلسلةالذهب [یعنی زنجیره زرّین و طلایی] این نامگذاری به این دلیل است که افراد حاضر در سند حدیث، همگی معصوم هستند.
منظره سخن امام رضا (ع) در نیشابور، همانند منظره روز غدیر بود که رسول خدا، در اجتماع انبوه مردم، ولایت و امامت امام علی (ع)، را پس از توحید، اعلام کردند و حدیث سلسلةالذهب، هدیه امام هشتم به اهل سنت ایران است.
پیرامون سند و نظرگاههاى عالمان و محدثان شیعى و سنى درباره این حدیث مطالبی ارائه شده از جمله مینویسند که این حدیث قدسى، متواتر، مسلسل، مسند و روایت ابنا از آبا متصل است.
«بشروطها و انا من شروطها»، یعنى آنچه من بر شما روایت از پدرانم و رسولاللّه (ص) روایت کردم، مشروط به اصل تعیینکنندهاى است که اینک در عصر شما من نماینده آن هستم. اگر قرار باشد در جامعه مسلمانان توحید عینیت پیدا کند و مناسبات آن بر مبناى یگانگى خداوند تنظیم شده باشد، بدون حضور ولى اللّه امکانپذیر نیست.
امام رضا (ع) با بیان حدیث سلسلةالذهب و بیان سند آن به کلیت حدیث اهل بیت (ع) اعتبار بخشیدند و تأکید کردند اگر توحید اساسیترین جزء اسلام است، امامت شرط تحقق و رسیدن به حقیقت آن میباشد.
مسئله دیگر اینکه ایشان میفرمایند: تصور نکنید من به قصد حکومت، دنیا و خلافت و برای آنکه به امارتی برسم، ۳۵۰۰ کیلومتر راه را از مدینه تا مرو طی میکنم نه، مقام امامت بالاتر است و من شرط توحیدم نه ولی عهد خلیفه، من شرط ایمانم؛ اگر توحید اساسیترین جزء دین اسلام است، امامت شرط تحقق و رسیدن به حقیقت آن میباشد.
منِ امام رضا (ع) را فقط زاده پیامبر (ص) یا ولی عهد یک خلیفه ندانید بلکه من شرط تحقق توحید هستم یعنی اساسیترین رکن و پایه اسلام؛ که این رویکرد، اثر اجتماعی، سیاسی و کلامی دارد.
در آن دوران همانطور که مناظرات امام رضا (ع) نشان داد، ایشان با زندیقان و نیز افرادی از مسیحیت، یهود و صابئین، زرتشتی و مانوی مواجه بودند و برخی فرقههای دیگر که در موضوع توحید دچار انکار یا انحراف بودند یا با غلات و غالیانی مواجه هستیم که مراتب توحید را تنزل داده و ائمه (ع) را به مقام ربوبیت خیالی خود رساندهاند؛ بنابراین امام رضا (ع) در این فضا، مسئله توحید را به ویژه برای تبیین بیشتر مسئله امامت بیان میکنند، چراکه در آن روزگار بحث بر این بوده که آیا امامت حقایشان است یا خیر؟
هدف امام رضا (ع) از بیان حدیث این است که به ما بگویند محور دین توحید است و توحید هم باید از دریچه ولایت دیده شود.
امام رضا (ع) در مسیری این حدیث را بیان میکند که او را به سمت خراسان به عنوان ولایت تعهد میبرند، اما ایشان با عنوان «انا من شروطها» نشان میدهد که شخصیت حقوقی من که امام مسلمین هستم، باید مورد توجه قرار گیرد.
در این شرایط امام رضا (ع) مسئله ولایتامیرالمؤمنین بعد از خاتمیت رسالت پیامبر (ص) و نیز امامت و رهبری ائمه معصومین (ع) را دوباره مطرح میکنند و با صدای بلند تأکید میکنند که شمایی که اهل نماز و قرآن و... هستید، بدانید اگر از ولایت خاندان پیامبر و امامت ما دور باشید اعمال عبادی شما بیارزش خواهد بود و نجات بخش نیست.
حدیث سلسلةالذهب را باید نشانه رد شیعیان ۷ یا ۵ و ۳ امامی از سوی امام رضا (ع) خواند و تأکید کرد: برخی شیعیان پس از امام صادق (ع) معتقد بودند که فرزندشان اسماعیل که در زمان خود امام صادق (ع) از دنیا رفت، ادامه سلسله امامت است و یا بعد از امام کاظم (ع) گروه واقفیه معتقد بودند که امام کاظم نمرده و روزی برمیگردد و او مهدی موعود است که امام رضا (ع) با بیان حدیث سلسلةالذهب بر انحراف آنها از شیعه واقعی تأکید میکند. (خدایا به حق اهل بیت (ع) عصمت و طهارت میان ما، قرآن و اهل بیت (ع) جدایی میفکن).
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای پیام/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده