- کاریکاتور/ تاج شاهی بزرگتر از قد و قواره چارلز سوم و کامیلا
- کاریکاتور/ ترامپ خطرناکتر از همیشه!
- افزایش ۸۰ درصدی تلفات نوجوانان و جوانان آمریکایی/ قاتلانی از نوعِ سلاح گرم تا سرطان + فیلم
- ویتامینی که مغز را جوان می کند/ بهترین راه برای اصلاح خلق و خو
- وقتی تنش میان ابرقدرت ها تشدید می شود/ تبدیل کلمات به عمل؛ بدترین سناریوی جهان
اگر جنبش دانشجویی رنگ و بویی از استکبارستیزی نداشت...
از زمان تاسیس دانشگاه تهران در سال 1313 تا کنون حرکت های دانشجویی بسیاری در مقابله با معضلات ، مشکلات ، بی عدالتی ها و ظلم ها صورت گرفته که هر کدام ویژگی های خاصی دارد که آن ها را به سمتی برده است. برخی از این حرکت یا در نطفه از بین رفته اند برخی دیگر بالیدند و فراگیر شدند و بعضی دیگر مسیر رشد خود منحرف شدند و در مقابل آن چیزی قرار گرفتند که منشا وجودشان بوده است.
در این یادداشت قصد ندارم تا تک تک حرکت های دانشجویی را مورد بررسی قرار دهم اما به نظر می رسد آن چیزی که باید مورد بررسی قرار بگیرد روح کلی حاکم بر جنبش دانشجویی است و به این سوال پاسخ داده شود که آیا جنبش دانشجویی در حال حاضر از رسالت خود دور مانده یا خیر؟
اگر بخواهیم به سوال بالا پاسخ دهیم باید ابتدا معیاری را تعریف کنیم و سپس با آن تاریخ جنبش دانشجویی را مورد واکاوی قرار دهیم . با رجوع به آغاز پیدایش اولین حرکت های دانشجویی که با شکل گیری انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه تهران شروع شد می بینیم که آن حرکت در مقابل ظلم فکری که به دانشجویان از سوی جریان های چپ تحمیل می شد شکل گرفته است و سر منشاء این حرکت چیزی نبوده است جزء استکبارستیزی. در واقع باید به این نکته اشاره کنیم که هرگاه حرکتی دانشجویی صورت گرفته است . اگر آن حرکت خصوصیت استکبار ستیزی به معنای عام آن را دارد پس باید از آن به عنوان حرکتی که از سوی جنبش دانشجویی انجام شده نگاه کرد و اگر رنگ و بوی از استکبارستیزی را نداشت چیزی جز منفعت طلبی برخی افراد و جریان های سیاسی نیست.
استکبار یعنی هرکس یا هر چیزی که در مقابل حق و حقیقت احساس شخصیت می کند و با کبر و غرور خود را در مقابل آن می داند حال می خواهد برچسب مسلمان داشته باشد یا کافر، فرعون باشد یا پزید، آمریکا باشد یا عربستان، شاه باشد یا رییس جمهور، یک مغازه دار ساده باشد یا یک کارخانه دار با نفوذ ، کارمند باشد یا رییس اداره. و استکبار ستیزیز یعنی مقابله با تمام این عنوان ها با قلب و زبان و دست و به معنای دیگر مبارزه با تمام توان.
با توجه به این معنی که از استکبارستیزی بیان شد قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از حرکت های دانشجویی که معمولا توسط انجمن های اسلامی دانشجویان صورت می گرفت در مقابله با شاه به عنوان نماد استکبار داخلی بود. و می توان حادثه 16 آذر 1332 که در اعتراض به کودتای 28 مرداد و حضور نماینده آمریکا حامی اصلی کودتای 28 مرداد را از این دست قلمداد کرد. حادثه ای که موجب به شهادت رسیدن سه تن از دانشجویان دانشگاه تهران شد. همراهی و همکاری دانشجویان با مردم انقلابی که در طی 15 سال از 42 تا 57 به ندای عاشورای وار امام خمینی (ره) پاسخ مثبت داده بودند را نیز باید در شمار همین اتفاقات دانست.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به اینکه نماد استکبار در چشم ملت عوض شده بود و بجای شاه این استکبار جهانی به سردمداری آمریکا علیه ملت دست به کار شده بود. جنبش دانشجویی نیز با توجه به ویژگی استکبار ستیزی خود در مقابل آن دست به کار می شود. تجلی این رفتار در 13 آبان 58 با تسخیر لانه جاسوسی و همچنین انقلاب فرهنگی دید حرکت هایی که هر یک در مقابل ظلمی که دشمنان نظام به این ملت چه از جهت امنیت و چه از جهت فکری روا داشتند، صورت گرفت.
در طول 8 سال دفاع مقدس نیز شاهد آنیم که انجمن های اسلامی دانشجویان به عنوان تنها تشکل دانشجویی حاضر در دانشگاه ها عامل اصلی اعزام نیرو ها از دانشگاه به جبهه بودند. و افرادی همچون شهیدان باکری، علم الهدی ، وزوایی و... که بر آ»ده از انجمن های اسلامی هستند با قرار گرفتن در پست فرماندهان جنگ اداره کنند اصلی جبهه ها هستند. که این خود شاهد مثال خوبیست برای اینکه دانشگاه را در این سال ها در جبهه مقابله با استکبار دانست.
پس از اتمام جنگ و روی کار آمدن دولت آقای هاشمی رفسنجانی جنبش دانشجویی در جهت شناسایی و نشان دادن مشکلات برآمد و سعی بر آن داشت تا با انتقادات خود نسبت به نقاط ضعف این مهم را به انجام برساند. اما این کار با عدم استقبال از سوی مسولین مواجه شد و باعث شد که کم کم دفتر تحکیم وحدت که تبلور جنبش دانشجویی بود در دوران ریاست جمهوری آقای رفسنجانی به انزوا برود. این رویکرد دولت آقای هاشمی و دلسرد شدن دانشجویان از انتقادات صریح خود باعث شد تا افرادی وارد دفتر تحکیم شوند که در سال های انتهایی دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد آن را به انحراف بکشاند.
در واقع دفتر تحکیم وحدت با طرح موضوعاتی چون تجدید نظر در مورد رابطه با آمریکا ، مدرنیته و دموکراسی که هیچ رنگ و بویی از استکبارستیزی به خود نداشت و اقداماتی همچون قضیه کوی دانشگاه تهران، حادثه خرم آباد و ... نشان داد که از مسیر اصلی جنبش دانشجویی که همان استکبار ستیزی است منحرف شده. و البته در این سال ها بخشی از دفتر تحکیم وحدت و تشکل های دیگر همچون جامعه اسلامی دانشجویان و بسیج دانشجویی بر سر اعتقادات قبلی خویش هستند اما بدلیل اینکه از قدمت و بدنه قوی تری نسبت به دفتر تحکیم ندارند؛ فضای دانشگاه به سمتی می رود که اذهان عمومی فکر می کنند دانشگاه ها غرب زده شده اند و دانشجویان غربی فکر می کنند.
از دهه هفتاد که بگذریم دهه هشتاد را می توان اوج استکبار ستیز دانست. با نگاهی به بیانیه ها ، موضع گیری ها و حرکت های دانشجویی این چند سال مشخص می شود که حجم بالایی از موضوعات این اقدامات معطوف به اتفاقات و سیاست های خارجی است.اقداماتی که معمولا در قبال رفتار دولت های غربی صورت می گیرد و بیشتر با تجمعات در مقابل سفارتخانه های مختلف در فضای جامعه متبلور می شوند. مانند تجمع در مقابل سفارت انگلیس در سال 86 در اعتراض به برگزاری جشن تولد ملکه انگلیس در ایام شهادت حضرت زهرا(س) یا تجمعاتی که دانشجویان در حمایت از مردم مظلوم غزه برگزار کردند که می رفت تا با سکوت تمام رسانه های دیداری ، شنیداری و مکتوب دنیا از یاد ها فراموش شوند و در جنگ 22 روزه رژیم صهیونیستی هر جنایتی که بخواهد انجام دهد اما با شروع تجمع دانشجویان و پیگیری آنها در طول 22 روز موجی از بیداری در کشورهای جهان توسط مردم شروع شد که رژیم صهیونیستی را وادار به قبول آتش بس کرد.
با توجه به آنچه که در بالا ذکر شد به نظر می رسد که طی 7 دهه که از جنبش دانشجویی می گذرد جنبش دانشجویی با فرازها و فرود هایی مواجه بوده است اما سعی داشته تا همیشه روح استکبار ستیزی را در خود تقویت کند. البته در شرایط فعلی جنبش دانشجویی در سر دو راهی به انزوا رفتن و یا خود سازی و ایجابی کار کردن قرار دارد؛ که باید دید کدامیک از راه ها را انتخاب می کند.
*دبیر سیاسی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل