کارآفرینی و نوآوری، موتور رشد اقتصادی
کارآفرینی موتور توسعهی اقتصادی هر کشور است و مسئولان و دستگاههای اجرایی باید توجه ویژهای به آن داشته باشند.
گروه اقتصاد «تیتریک»؛ امروزه نقش مهارت آموزی برکسی پوشیده نیست و هرم تحصیلی کشورهای دنیا نشان می دهد 70 درصد آموزش های ارائه شده به سمت و سوی آموزش های مهارتی سوق داده شده است.
یکی از مولفه های کارآفرینی دانش و مهارت است،عدم رشد و آموزش مهارت و فن در کنار دانش در کشور موجب شده است که هم اکنون کشور ما با بحران فارغ التحصیلان بیکار روبرو شود و این امر نشان دهندهی دانشجویان فاقد مهارت هستند.
اگر نگرش کارآفرینی در کشور ایجاد نشود رشد و توسعهی اقتصادی کشور نیز میسر نیست لذا کارآفرینی موتور توسعهی اقتصادی هرکشور است و مسئولان و دستگاههای اجرایی باید توجه ویژهای به آن داشته باشند.
کارآفرینی موتور تحول و توسعه اقتصاد، فرهنگ و جامعه است. رشد و فراگیری این پدیده می تواند به تحول و دگرگونی اساسی در اقتصاد ملی منجر شود. کارآفرینی فرآیندی است که طی آن فرد کارآفرین با ارائه ایده و فکر جدید ایجاد کسب و کار با قبول مخاطره و تحمل ریسک، محصول و خدمت جدید را ارائه میکند.
کارآفرینان، نوآوریها را وارد بازار کرده و بازار جدیدی را شکل میدهند با افزایش تقاضا برای نوآوریها و ایجاد ثروت جدید، بازارهای موجود از بین میروند. و این روند همچنان ادامه پیدا میکند چرا که شرکتهای جدید نیز پس از مدتی، توسط کارآفرینان جدید از بین خواهند رفت.
اگرچه تعاریف گوناگونی از کارآفرینی ارائه شده است، لیکن بیشتر نویسندگان و صاحب نظران در مجموع کارآفرینی را ؛ فرآیند شناسایی فرصتهای اقتصادی، ایجاد کسب و کار و شرکتهای جدید، نوآور و رشد یابنده برای بهره برداری از فرصتهای شناسایی شده می دانند که در نتیجه آن کالا ها و خدمات جدیدی عرضه می شود.
شومپیتر تنها اقتصاددان برجسته ای بود که با تمرکز تحلیل اقتصادی بر پویایی های حیات اقتصادی و پویایی های عدم توازن که با توازنی ایستا در تضاد بود، از اصول اقتصادی نئوکلاسیک خارج شد. او کارآفرینی را نقطه ثقل تئوریش در مورد توسعه اقتصادی و ساز و کار تغییر اقتصادی می دانست. وی کارآفرینی را به عنوان نیروی بر هم زننده اقتصاد بکار برد و آنرا تحت عنوان((تخریب خلاق)) نامگذاری کرد. کارآفرینی شومپیتر برخلاف کارآفرینی تکراری یا تقلیدی دارای سه ویژگی است:
الف) کارآفرینی از قبل قابل ذکر است،
ب) کارآفرینی رویدادها و نتایج بلند مدت را شکل میدهد.
ج) کثرت و تکرار رویدادهای کارآفرینانه به کیفیت نسبی نیروها، تصمیم فرد، اقدامات و الگوهای رفتاری مرتبط است. کار شومپیتر در مورد توسعه اقتصادی و کارآفرینی تاثیر بسزایی بر آثار بعدی در مورد کارآفرینی داشته است. البته شومپیتر (همانند ژان باتیست سی) مفهوم کارآفرینی را فعالیت های کارآفرینی مرتبط می سازد که این امر به ترکیبات جدیدی در تولید می انجامد و به همین دلیل برخی از اقتصاددان نگرشی گسترده تر دارند.
دراکر، کارآفرینی را منظری برای تغییری می داند که همیشه در جستجوی تغییر است، نسبت به آن از خود واکنش نشان می دهد و آن را یک فرصت و شانس می داند. اول اینکه: او در درجه اول مدیریت کارآفرینی را پاسخی به نوآوری، و تمایل به تغییر را یک فرصت می داند، نه یک تهدید، و برای ایجاد یک فضای کارآفرینانه ، سیاست ها و روش هایی را پیشنهاد می کند. دوم اینکه معتقد است معیارهای سیستماتیک برای ارزیابی عملکرد یک شرکت به عنوان یک کارآفرین یا نوآور حیاتی بوده و هدف از آن توسعه عملکرد است.
لذا بایستی به این نکته باید اشاره کرد که اقتصاد مقاومتی، اقتصاد کارآفرینی است. مقام معظم رهبری در این باره می آورند:
•«ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینى معناش این است. دوستان درست گفتند که ما تحریمها را دور میزنیم؛ بنده هم یقین دارم. ملت ایران و مسئولین کشور تحریمها را دور میزنند، تحریمکنندگان را ناکام میکنند؛ مثل موارد دیگرى که در سالهاى گذشته در زمینههاى سیاسى بود که یک اشتباهى کردند، یک حرکتى انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، یکى یکى عذرخواهى کنند…این دفعه هم همین جور است.
•البته تحریم براى ما جدید نیست، ما سى سال است تو تحریمیم. همهى این کارهائى که شده است، همهى این حرکت عظیم ملت ایران، در فضاى تحریم انجام گرفته؛ بنابراین کارى نمیتوانند بکنند. خب، ولى این دلیلى است براى همهى مسئولان و دلسوزان کشور که خود را موظف بدانند، مکلف بدانند به ایجاد کار، به تولید، به کارآفرینى، به پر رونق کردن روزافزون این کارگاه عظیم؛ که کشور ایران حقیقتاً امروز یک کارگاه عظیمى است. همه خودشان را باید موظف بدانند.»
یکی از مولفه های کارآفرینی دانش و مهارت است،عدم رشد و آموزش مهارت و فن در کنار دانش در کشور موجب شده است که هم اکنون کشور ما با بحران فارغ التحصیلان بیکار روبرو شود و این امر نشان دهندهی دانشجویان فاقد مهارت هستند.
اگر نگرش کارآفرینی در کشور ایجاد نشود رشد و توسعهی اقتصادی کشور نیز میسر نیست لذا کارآفرینی موتور توسعهی اقتصادی هرکشور است و مسئولان و دستگاههای اجرایی باید توجه ویژهای به آن داشته باشند.
کارآفرینی موتور تحول و توسعه اقتصاد، فرهنگ و جامعه است. رشد و فراگیری این پدیده می تواند به تحول و دگرگونی اساسی در اقتصاد ملی منجر شود. کارآفرینی فرآیندی است که طی آن فرد کارآفرین با ارائه ایده و فکر جدید ایجاد کسب و کار با قبول مخاطره و تحمل ریسک، محصول و خدمت جدید را ارائه میکند.
کارآفرینان، نوآوریها را وارد بازار کرده و بازار جدیدی را شکل میدهند با افزایش تقاضا برای نوآوریها و ایجاد ثروت جدید، بازارهای موجود از بین میروند. و این روند همچنان ادامه پیدا میکند چرا که شرکتهای جدید نیز پس از مدتی، توسط کارآفرینان جدید از بین خواهند رفت.
اگرچه تعاریف گوناگونی از کارآفرینی ارائه شده است، لیکن بیشتر نویسندگان و صاحب نظران در مجموع کارآفرینی را ؛ فرآیند شناسایی فرصتهای اقتصادی، ایجاد کسب و کار و شرکتهای جدید، نوآور و رشد یابنده برای بهره برداری از فرصتهای شناسایی شده می دانند که در نتیجه آن کالا ها و خدمات جدیدی عرضه می شود.
شومپیتر تنها اقتصاددان برجسته ای بود که با تمرکز تحلیل اقتصادی بر پویایی های حیات اقتصادی و پویایی های عدم توازن که با توازنی ایستا در تضاد بود، از اصول اقتصادی نئوکلاسیک خارج شد. او کارآفرینی را نقطه ثقل تئوریش در مورد توسعه اقتصادی و ساز و کار تغییر اقتصادی می دانست. وی کارآفرینی را به عنوان نیروی بر هم زننده اقتصاد بکار برد و آنرا تحت عنوان((تخریب خلاق)) نامگذاری کرد. کارآفرینی شومپیتر برخلاف کارآفرینی تکراری یا تقلیدی دارای سه ویژگی است:
الف) کارآفرینی از قبل قابل ذکر است،
ب) کارآفرینی رویدادها و نتایج بلند مدت را شکل میدهد.
ج) کثرت و تکرار رویدادهای کارآفرینانه به کیفیت نسبی نیروها، تصمیم فرد، اقدامات و الگوهای رفتاری مرتبط است. کار شومپیتر در مورد توسعه اقتصادی و کارآفرینی تاثیر بسزایی بر آثار بعدی در مورد کارآفرینی داشته است. البته شومپیتر (همانند ژان باتیست سی) مفهوم کارآفرینی را فعالیت های کارآفرینی مرتبط می سازد که این امر به ترکیبات جدیدی در تولید می انجامد و به همین دلیل برخی از اقتصاددان نگرشی گسترده تر دارند.
دراکر، کارآفرینی را منظری برای تغییری می داند که همیشه در جستجوی تغییر است، نسبت به آن از خود واکنش نشان می دهد و آن را یک فرصت و شانس می داند. اول اینکه: او در درجه اول مدیریت کارآفرینی را پاسخی به نوآوری، و تمایل به تغییر را یک فرصت می داند، نه یک تهدید، و برای ایجاد یک فضای کارآفرینانه ، سیاست ها و روش هایی را پیشنهاد می کند. دوم اینکه معتقد است معیارهای سیستماتیک برای ارزیابی عملکرد یک شرکت به عنوان یک کارآفرین یا نوآور حیاتی بوده و هدف از آن توسعه عملکرد است.
لذا بایستی به این نکته باید اشاره کرد که اقتصاد مقاومتی، اقتصاد کارآفرینی است. مقام معظم رهبری در این باره می آورند:
•«ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینى معناش این است. دوستان درست گفتند که ما تحریمها را دور میزنیم؛ بنده هم یقین دارم. ملت ایران و مسئولین کشور تحریمها را دور میزنند، تحریمکنندگان را ناکام میکنند؛ مثل موارد دیگرى که در سالهاى گذشته در زمینههاى سیاسى بود که یک اشتباهى کردند، یک حرکتى انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، یکى یکى عذرخواهى کنند…این دفعه هم همین جور است.
•البته تحریم براى ما جدید نیست، ما سى سال است تو تحریمیم. همهى این کارهائى که شده است، همهى این حرکت عظیم ملت ایران، در فضاى تحریم انجام گرفته؛ بنابراین کارى نمیتوانند بکنند. خب، ولى این دلیلى است براى همهى مسئولان و دلسوزان کشور که خود را موظف بدانند، مکلف بدانند به ایجاد کار، به تولید، به کارآفرینى، به پر رونق کردن روزافزون این کارگاه عظیم؛ که کشور ایران حقیقتاً امروز یک کارگاه عظیمى است. همه خودشان را باید موظف بدانند.»
منبع: مفا آنلاین
ارسال نظر
اخبار برگزیده