یادداشت تحلیلی/
ساخت تیپولوژیک سیاست خارجی ایالات متحده در مذاکرات
یکی از عناصر ثابت سیاست خارجی صحیح درعرصه ی دیپلماسی مذاکراتی،احراز نمودن شناخت کامل و جامع نسبت بطرف مقابل است تا بتوان قدم های دیپلماتیک را کاملا درست ، محکم ودقیق برداشت.
گروه سیاسی«تیتریک»، به نقل از هادیان البرز، ایالات متحده امریکا بعنوان یکی از اعضای فعال ۵+۱ کیس موضوعی این نوشتار است، ما به بررسی یکی از مهمترین شقوق تاثیر گذار بر هیات حاکمه این کشور میپردازیم که تاثیر مستقیمی برنتیجه مذاکرات درجریان دارد.
سیاست خارجی آمریکا پیوند مستحکمی با نقش گروههای نفوذ و لابی های قدرتمند ثروت و قدرت در این کشور و نظام جهانی دارد به طوری که نمی توان در بررسی سیاست های داخلی و بین المللی ایالات متحده کندو کاو کرد و به یکی از عناصر قدرت و جریانات ذی نفوذ وابسته با نظام سرمایه داری جهانی برخورد نکرد، عناصری که خود نه به عنوان مقامات سیاسی، قضایی و یا نظامی در این مقوله شناخته شده اند بلکه بیشتر به عنوان صاحبان بازارهای مالی و مالکان سیستم بانکی هدایت دستگاه عریض و طویل بروکراسی در امریکا را به عهده دارند و با اعمال فشار بر سایر دستگاهها توسط نزدیکان و وابستگان به سیستم سرمایه داری جهانی به اعمال قدرت و نفوذ بر سیاست های دولت در امریکا می پردازند. از قوی ترین جریانات ذی نفوذ لابی پرقدرت اپیک است که در سیاست گذاری در دستگاه بروکراتیک امریکا نقش بی بدیلی دارد.
در شکل گیری سیاست خارجی هر کشوری مجموعه ای از عوامل در سطوح داخلی، ملی و بین المللی نقش دارند که برآیند کنش و واکنش این عوامل به صورت برونداد، به نام "سیاست خارجی” ارائه می گردد.
سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا نیز برآیند چنین فرآیندی است و از بر هم کنش سه سطوح مذکور نشأت می گیرد. بر اساس نظریات روابط بین الملل یکی از سطوح مهم در تحلیل سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا ، سطح داخلی است که به بررسی نقش احزاب دموکرات و جمهوری خواه ، رهبران و سیاستمداران برجسته ، کنگره ، افکار عمومی ، صاحبان صنایع بزرگ ، اتاق های فکر و گروه های فشار در شکل گیری سیاست خارجی می پردازد. در این میان هنگامی که بحث از سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه به میان می آید موضوع نقش لابی صهیونیستی در میان سایر عوامل ، برجسته تر و پررنگ تر است.
لابی رژیم صهیونیستی در آمریکا است که به دو صورت لابی رسمی و غیر رسمی فعالیت می کند. لابی رسمی شامل سازمان ها و گروه های سازمان یافته یهودی و صهیونیستی می شود که در تصمیم گیری های مجلس قانون گذاری آمریکا و دستگاه حاکمه آمریکا ، به طور مستقیم ، اعمال فشار می کنند و مهم ترین آن ها ، کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیلی "آیپک” و ” کنگره جهانی یهودیان” است. لابی غیر رسمی نیز دربرگیرنده مشارکت گسترده یهودیان در انتخابات و حضور یهودیان در پست های حساس آمریکا می شود.
کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل "آیپک”
جمعیت یهودیان آمریکا در حدود شش میلیون نفر برآورده شده که کمتر از دو درصد از کل جمعیت این کشور را تشکیل می دهد اما یهودیان آمریکا با ایجاد تشکل های مهم و ارتباط کامل بین منافع آمریکا و صهیونیسم ، به یکی از بانفوذترین گروه های تاثیرگذار در سیاست خارجی دولت آمریکا تبدیل شده اند. آن ها یکی از اهداف خود را نفوذ در کانون های قدرت ایالات متحده تعیین نموده اند. از میان ۲۸۱ سازمان یهودی و ۲۵۰ اتحادیه منطقه ای ، یکی از مهم ترین لابی های یهودیان در آمریکا ، کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل موسوم به "ایپک” می باشد که از دهه ۱۹۵۰ شروع به فعالیت نموده و از همان بدو تاسیس ، هدف خود را مبارزه برای تصویب قواینی در جهت حمایت از رژیم صهیونیستی اعلام کرده است. سازمان ایپک مادر تمامی سازمان های یهودی آمریکا و در واقع بزرگ ترین آن هاست.
این سازمان مسئول هماهنگی و برنامه ریزی جهت فعالیت تمامی سازمان های یهودی آمریکا و همچنین مسئول اصلی جمع آوری کمک و اعانه برای اسرائیل به شمار می رود که با ارتباط تنگاتنگ با بیش از ۶۰ اتحادیه دیگر، مسئول ایجاد کانال های جدید برای نفوذ رژیم صهیونیستی نیز می باشد. این کمیته دارای دفاتر و مراکز منطقه ای در سراسر آمریکا و اروشلیم می باشد که هر یک تحت مدیریت یک نفر اداره می شود. هر کدام از این دفاتر دربرگیرنده چند شعبه می باشند که امور آن ها را با دفتر مرکزی هماهنگ می کند.
ایپک اعضای خود را از بین صهیونیست ها (یهودیان و غیریهودیان) گزینش می کند که همه آن ها در یک چیز اتفاق نظر دارند و آن حمایت از اسرائیل و کانالیزه کردن سیاست خارجی آمریکا در راستای منافع این رژیم می باشد. زمانی که از اعضا و عناصر سازمان ایپک سخن به میان می آید ، فهرستی طولانی از اسامی افراد و اشخاص بانفوذ در سیاست خارجی آمریکا به چشم می خورد.
ایپک یک کنفرانس سالانه برگزار می نماید و در آن به تعیین خط مشی کلی کمیته می پردازد که این خط مشی ها با جلسات و برنامه های آموزشی مختلفی همراه است که محیط مناسبی برای آموزش اعضاء و آشنایی آنها با فرایند لابی گری می باشد.
ترمینولوژی ساختار ایپک و اعضای آن
اگرچه تا سال ۱۹۵۹ نامی از کمیته امور عمومی اسراییل و آمریکا "ایپک” برده نمی شد ولی این لابی عملا از سال ۱۹۵۱تشکیل گردیده بود. هدف اولیه این لابی افزایش کمک اقتصادی امریکا به اسراییل بود. "کنن” بنیانگذار ایپک در سال ۱۹۵۱ میباشد.او ابتدا نام کمیته ای را که برای حمایت از اسراییل تشکیل داده بود« کمیته صهیونیستی آمریکا برای امور عمومی» نهاد اما در سال ۱۹۵۹تحت فشار گروه ها و سازمان ها ی غیر صهیونیستی ، نام لابی خود را به کمیته امور عمومی آمریکا و اسراییل” ایپک” تغییر داد. "کنن” درباره اقدامات اولیه اش برای بوجود آوردن کمیته امور عمومی چنین می نویسد: ما تمام سازمان های یهودی اعم از صهیونیستی و غیر صهیونیستی را در لیست قرار دادیم.
وقتی که در سال ۱۹۵۹نام کمیته امور عمومی آمریکا و اسراییل انتخاب گردید ، یک شورای ملی مرکب از نمایندگان محلی و رهبران سازمان های یهودی برای آن تشکیل داده بود.این شورا از افرادی تشکیل می گردید که شدیدا علاقمند به انجام اقدامات حمایتی از اسراییل بودند و یا می توانستند برای کمیته اعانه جمع آوری نمایند و یا از روابط دوستانه خود با افراد کنگره به نفع اسراییل استفاده نمایند. کمیته اجرایی که عملا مجری اهداف کمیته است به نحو بسیار گسترده ای سازماندهی شد ، و در حال حاضر روسای ۳۸ سازمان یهودی در آن عضویت دارند و به عبارت دیگر تشکیلاتی است که معرف ۵/۴ میلیون یهودی است.
مراکز منطقه ای کمیته مسئول هماهنگی اعضاء محلی و کارکنان کمیته در واشنگتن می باشند ، اعضاء سالیانه ۳۵ دلار حق عضویت می پردازند و تعداد اعضای آن به ۶۰ هزار نفر می رسد که هر ساله در حال افزایش است.
نقش کلیدی را در کمیته امور عمومی امریکا و اسراییل "ایپک” مدیر اجرایی به دست دارد ، این پستی است که از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۴ در اختیار کنن بود. پست ریاست کمیته عمومی آمریکا و اسراییل معمولا به اشخاص ثروتمند ، با نفوذ و مورد احترام سازمان های یهودی سپرده می شود.
فعالیت های ایپک در راستای اهداف صهیونیسم
شاید بتوان گفت سازمان ایپک در حال حاضر بیشترین نقش را در راستای اصلی ترین هدف صهیونیسم بین الملل که همانا سلطه جهانی است عهده دار می باشد. تمام راهکارهایی که صهیونیست ها ارائه داده و به دنبال اجرای آن تلاش های فراوانی انجام نیز داده اند ، در جهت دستیابی به نقطه ای بوده ، که از آن بتوانند هر خواسته و مطالبه ای را استحصال نمایند.
این هدف با ایجاد نفوذی که سازمان های سیاسی صهیونیستی و در راس آن ها ایپک ایجاد نموده و از آن نهایت استفاده را نیز می نمایندوبدین ترتیب سلطه ی صهیونیسم را درتمامی سیستم بروکراتیک ایالات متحده فراهم آورده است.
اعمال نفوذ در ساختار تصمیم سازی دولت ها
از مهم ترین کارکردهای ویژه یهودیان در طول تاریخ ، نزدیک شدن به حاکمان جوامع و اعمال نفوذ در ساختار دولت ها و قشر تصمیم ساز بوده است. شخصیت های یهودی در یک تلاش سازماندهی شده سعی در اشغال پست های کلیدی را دنبال میکنند. حضور گسترده رجال سیاسی یهودی در ساختار حاکمیت آمریکا و اعمال نفوذ آن ها در سده گذشته ، چه در زمان دموکرات ها و چه در زمان جمهوری خواهان امری واضح و روشن است.
در جدیدترین آماری که کارشناسان اروپایی تهیه و روزنامه الوطن آن را منعکس نموده اند ، آمده است که بیش از ۱۰۰۰ تن از سیاستمداران و دست اندرکاران در سیاست خارجی آمریکا را یهودیان تشکیل می دهند. این امر در کنار سیطره یهودیان به رسانه های ارتباط جمعی و منابع اقتصادی ، این سوال را برمی انگیزد که چگونه و چرا کمتر از ۲ درصد از کل جمعیت ایالات متحده بر بیش از ۹۸ درصد دیگر استیلا یافته اند.
منابع قدرت یهودیان آمریکا
الف) سه ویژگی عمده یهود شامل انسجام ، سازماندهی ، سطح نخبگی و ویژگی های کیفی موجب گردیده که جامعه یهود برای هر اقدامی پتانسیل لازم را در اختیار داشته باشد. یهودیان عمدتا مالکان شرکت ها و موسسات بزرگ اقتصادی و تجاری در امریکا هستند و با در اختیار داشتن بنگاههای رسانه ای بزرگ فضای افکار عمومی امریکا را به سود اسراییل شکل می دهند.
ب) لابی یهودیان توانسته است با اعمال نفوذ و تخصیص منابع مادی و معنوی لازم ، اهداف یهودیان را در فرآیند تصمیم سازی های آمریکا محقق کند. هسته مرکزی این لابی از یهودیان امریکایی تشکیل شده است که در زندگی روزانه خود به شکل چشمگیری تلاش می کنند تا سیاست خارجی امریکا را به سمت و سویی گرایش دهندکه به پیشبرد منافع اسراییل بیانجامد. فعالیت های آنان فراتر از رای دادن صرف به کاندیداهای طرفدار اسراییل ، نامه نگاری ، اعطای کمک های مالی و حمایت از سازمان های یهودی به تحت تاثیر قرار دادن مراکز تصمیم سازی و اجرایی در داخل آمریکا به اتخاذ مواضع به سود اسراییل و در اختیار گذاشتن به طور مثال مدرن ترین تکنولوژی ها و سلاح هابه این رژیم نیز گسترش می یابد.
ج) رسانه ها به عنوان بازوی قدرتمند اقناع افکار عمومی در آمریکا ، در دست یهودیان قرار گرفته است. بر این اساس بسیاری از بزرگترین بنگاهای رسانه ای امریکا در برنامه های خود آشکارا موضع حمایت از اسراییل و سیاه نمایی درباره فلسطینی ها را اتخاذ می کنند و به صراحت بر رویکرد جانبدارانه خود نسبت به اسراییل صحه می گذارند.
د) قدرت تاثیر گذاری یهودیان بر نمایندگان و تصمیم سازان در قوای مقننه و مجریه آمریکا است ، بر این اساس به عنوان یکی از منابع تاثیرگذاری یهودیان در امریکا ، آنان با نفوذ خود در دستگاه اجرایی و کنگرهآمریکا مانع از تصویب هرگونه قوانینی می شود که منافع اسراییل را در معرض تهدید قرار دهد. علاوه بر این اسراییل با اعمال نفوذ خود خصوصا در کنگره همواره توانسته است قوانین و تحریم هایی را علیه سرسخت ترین دشمنان خود به ویژه جمهوری اسلامی ایران وضع نماید و از این طریق این کشورها را وادار می کند هزینه مخالفتشان را با اسراییل پرداخت نمایند.
میزان نفوذ آیپک در ساختار های ایالات متحده
ایالات متحده ،حکومت چند شاخه ای دارد که راه نفوذ را برای اعمال نفوذ در سیاست آن باز می گذارد . از این رو گروههای نفوذ می توانند از راههای مختلفی سیاست آن را شکل دهند برخی از این راهها را می توان به صورت اعمال فشار بر نمایندگان انتخاب شده و اعضای قوه مجریه ، کمک مالی ، رای دادن در انتخابات ، شکل دادن به افکار عمومی نام برد. در این میان گروههای فشار حامی اسراییل خصوصا ایپک توان بالایی در بازیگری در عرصه سیاسی امریکا بر خوردار هستند.
یک رکن اساسی کار آمدی ایپک ، نفوذ آن در کنگره ایالات متحده است جایی که اسراییل عملا از هرگونه انتقادی مصون است . با وجودی که کنگره هرگز از بحث درباره مسائل بحث انگیز پرهیز نمی کند ولی زمانی که مسئله ای راجع به اسراییل باشد ، منتقدان احتمالی خاموش می شوند و بندرت بحث و گفتگویی صورت می گیرد. ایپک خود به تنهایی هسته مرکزی نفوذ لابی صهیونیست را در کنگره ایالات متحده شکل می دهد . موفقیت ایپک به دلیل توانایی در پاداش دادن به قانونگذاران و نامزدهای کنگره حامی برنامه های آن و توانایی مجازات مخالفان برنامه هایش است. نفوذ ایپک در کنگره حتی از این هم فراتر است . با توجه به اظهارات "داگلاس بلام فیلد” ، عضو سابق شورای مرکزی ایپک برای اعضای کنگره امری عادی است که وقتی نیازمند اطلاعات هستند ، قبل از مراجعه به کتابخانه کنگره ، سرویس پژوهشی کنگره ، کارمندان کمیته و کارشناسان دولت ، ابتدا به ایپک مراجعه کنند.
ایپک همچنین نفوذ فراوانی در قوه مجریه ایالات متحده امریکا دارد. این قدرت تا حدودی از تاثیر رای دهندگان یهودی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا ناشی می شود . یهودیان علیرغم تعداد اندکشان ، کمک های مالی زیادی در اختیار نامزدهای هر دو حزب قرار می دهند . یک بار واشنگتن پست ارزیابی کرد که نامزدهای ریاست جمهوری از حزب دموکرات برای تامین تا ۶۰درصد پول مورد نیاز جهت انتخابات به حامیان یهودی وابسته هستند. بعلاوه میزان شرکت کنندگان یهودی در انتخابات بالاست و آنها در ایالت های مهمی چون کالیفرنیا ، فلوریدا ، ایلینویز ، نیویورک و پنسلوانیا ، متمرکز شده اند. چون رای یهودیان در انتخابات نزدیک ، اهمیت دارد نامزدهای ریاست جمهوری ، خیلی مراقب هستند تا دشمنی رای دهندگان یهودی را بر نیانگیزند.
اهمیت آیپک برای ایالات متحده
ایپک به عنوان سازمانی که اعضای آن کنترل بسیاری از شرکت ها و موسسات اقتصادی بزرگ را در امریکا در اختیار دارند دارای اهمیت بسیاری برای سردمداران این کشور است این لابی دارای ۶۰ هزار عضو ثروتمند است که دارای بودجه سالانه شصت میلیون دلاری می باشد و بر بسیاری از رسانه های امریکا نفوذ و بلکه سلطه دارد بطوری که گفته می شود هر موسسه رسانه ای که بر خلاف مصالح اسراییل عمل نماید به سهولت از سوی امپراطوری رسانه ای صهیونیستها در امریکا به ورشکستگی کشیده می شود. ایپک در ابتدا بی سر و صدا و مخفیانه عمل می کرد ، اما از زمان جنگ اکتبر ۱۹۷۳به شبحی ترسناک در عرصه سیاسی تبدیل شد که سیاستمداران و مردان حکومتی امریکا از شنیدن نام آن به وحشت می افتادند .
تاثیر آیپک بر تغییر سیاست های ایالات متحده
نفوذ و تاثیر گذاری ایپک به گونه ای بوده است که در موارد بسیار مقامات امریکایی را برآن داشته است برغم میل خود سیاست هایشان را به سود اسراییل تغییر دهند این امر زمانی مشهودتر می شود که ببینیم دو رییس جمهور اخیر آمریکا یعنی
بوش و اوباما رئیس جمهوری فعلی آمریکا ، در نشست سالانه کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل "ایپک” نه تنها راه حلی برای بحران خاورمیانه به همراه نداشت، بلکه نارضایتی ملت های مسلمان منطقه را برانگیخت. این سخنرانی بیش از این که متوجه ملت های منطقه باشد در راستای کسب حمایت لابی صهیونیستی در آمریکا صورت گرفت. در این سخنرانی رئیس جمهوری امریکا صریحا بر پای بندی کشور خود برای تامین امنیت رژیم اسرائیل تاکید کرد. اوباما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری امریکا در نشست سالانه آیپک تلاش کرد تا رضایت رهبران لابی صهیونیستی را کسب کند. این نشست ثابت کرد که هیچ رئیس جمهوری در امریکا بدون کسب حمایت لابی قدرتمند صهیونیستی نمی تواند به سادگی وارد کاخ سفید شود. بدون شک، از زمان هری ترومن، رئیس جمهوری وقت امریکا در دوران تاسیس رژیم اسرائیل ، تا کنون هیچ رئیس جمهوری بدون عبور از کانال آیپک وارد کاخ سفید نشده است.
جمع بندی داده ها این مهم را شفاف میسازد که هیچ فرایندی در عرصه سیاست خارجی و دولت ایالات متحده طی نمیگردد مگر اینکه رضایت ضمنی جریان قدرت دراین کشور را احراض نماید و فهوای این مطلب این معنارا میرساند که دولت امریکا درمذاکرات به توافقی نمیرسد که برخلاف نظرجریان قدرت دراین کشورباشد.
مجید یزدانفر
کارشناس ارشد روابط بین الملل وکارشناس مبانی استراتژیک
سیاست خارجی آمریکا پیوند مستحکمی با نقش گروههای نفوذ و لابی های قدرتمند ثروت و قدرت در این کشور و نظام جهانی دارد به طوری که نمی توان در بررسی سیاست های داخلی و بین المللی ایالات متحده کندو کاو کرد و به یکی از عناصر قدرت و جریانات ذی نفوذ وابسته با نظام سرمایه داری جهانی برخورد نکرد، عناصری که خود نه به عنوان مقامات سیاسی، قضایی و یا نظامی در این مقوله شناخته شده اند بلکه بیشتر به عنوان صاحبان بازارهای مالی و مالکان سیستم بانکی هدایت دستگاه عریض و طویل بروکراسی در امریکا را به عهده دارند و با اعمال فشار بر سایر دستگاهها توسط نزدیکان و وابستگان به سیستم سرمایه داری جهانی به اعمال قدرت و نفوذ بر سیاست های دولت در امریکا می پردازند. از قوی ترین جریانات ذی نفوذ لابی پرقدرت اپیک است که در سیاست گذاری در دستگاه بروکراتیک امریکا نقش بی بدیلی دارد.
در شکل گیری سیاست خارجی هر کشوری مجموعه ای از عوامل در سطوح داخلی، ملی و بین المللی نقش دارند که برآیند کنش و واکنش این عوامل به صورت برونداد، به نام "سیاست خارجی” ارائه می گردد.
سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا نیز برآیند چنین فرآیندی است و از بر هم کنش سه سطوح مذکور نشأت می گیرد. بر اساس نظریات روابط بین الملل یکی از سطوح مهم در تحلیل سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا ، سطح داخلی است که به بررسی نقش احزاب دموکرات و جمهوری خواه ، رهبران و سیاستمداران برجسته ، کنگره ، افکار عمومی ، صاحبان صنایع بزرگ ، اتاق های فکر و گروه های فشار در شکل گیری سیاست خارجی می پردازد. در این میان هنگامی که بحث از سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه به میان می آید موضوع نقش لابی صهیونیستی در میان سایر عوامل ، برجسته تر و پررنگ تر است.
لابی رژیم صهیونیستی در آمریکا است که به دو صورت لابی رسمی و غیر رسمی فعالیت می کند. لابی رسمی شامل سازمان ها و گروه های سازمان یافته یهودی و صهیونیستی می شود که در تصمیم گیری های مجلس قانون گذاری آمریکا و دستگاه حاکمه آمریکا ، به طور مستقیم ، اعمال فشار می کنند و مهم ترین آن ها ، کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیلی "آیپک” و ” کنگره جهانی یهودیان” است. لابی غیر رسمی نیز دربرگیرنده مشارکت گسترده یهودیان در انتخابات و حضور یهودیان در پست های حساس آمریکا می شود.
کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل "آیپک”
جمعیت یهودیان آمریکا در حدود شش میلیون نفر برآورده شده که کمتر از دو درصد از کل جمعیت این کشور را تشکیل می دهد اما یهودیان آمریکا با ایجاد تشکل های مهم و ارتباط کامل بین منافع آمریکا و صهیونیسم ، به یکی از بانفوذترین گروه های تاثیرگذار در سیاست خارجی دولت آمریکا تبدیل شده اند. آن ها یکی از اهداف خود را نفوذ در کانون های قدرت ایالات متحده تعیین نموده اند. از میان ۲۸۱ سازمان یهودی و ۲۵۰ اتحادیه منطقه ای ، یکی از مهم ترین لابی های یهودیان در آمریکا ، کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل موسوم به "ایپک” می باشد که از دهه ۱۹۵۰ شروع به فعالیت نموده و از همان بدو تاسیس ، هدف خود را مبارزه برای تصویب قواینی در جهت حمایت از رژیم صهیونیستی اعلام کرده است. سازمان ایپک مادر تمامی سازمان های یهودی آمریکا و در واقع بزرگ ترین آن هاست.
این سازمان مسئول هماهنگی و برنامه ریزی جهت فعالیت تمامی سازمان های یهودی آمریکا و همچنین مسئول اصلی جمع آوری کمک و اعانه برای اسرائیل به شمار می رود که با ارتباط تنگاتنگ با بیش از ۶۰ اتحادیه دیگر، مسئول ایجاد کانال های جدید برای نفوذ رژیم صهیونیستی نیز می باشد. این کمیته دارای دفاتر و مراکز منطقه ای در سراسر آمریکا و اروشلیم می باشد که هر یک تحت مدیریت یک نفر اداره می شود. هر کدام از این دفاتر دربرگیرنده چند شعبه می باشند که امور آن ها را با دفتر مرکزی هماهنگ می کند.
ایپک اعضای خود را از بین صهیونیست ها (یهودیان و غیریهودیان) گزینش می کند که همه آن ها در یک چیز اتفاق نظر دارند و آن حمایت از اسرائیل و کانالیزه کردن سیاست خارجی آمریکا در راستای منافع این رژیم می باشد. زمانی که از اعضا و عناصر سازمان ایپک سخن به میان می آید ، فهرستی طولانی از اسامی افراد و اشخاص بانفوذ در سیاست خارجی آمریکا به چشم می خورد.
ایپک یک کنفرانس سالانه برگزار می نماید و در آن به تعیین خط مشی کلی کمیته می پردازد که این خط مشی ها با جلسات و برنامه های آموزشی مختلفی همراه است که محیط مناسبی برای آموزش اعضاء و آشنایی آنها با فرایند لابی گری می باشد.
ترمینولوژی ساختار ایپک و اعضای آن
اگرچه تا سال ۱۹۵۹ نامی از کمیته امور عمومی اسراییل و آمریکا "ایپک” برده نمی شد ولی این لابی عملا از سال ۱۹۵۱تشکیل گردیده بود. هدف اولیه این لابی افزایش کمک اقتصادی امریکا به اسراییل بود. "کنن” بنیانگذار ایپک در سال ۱۹۵۱ میباشد.او ابتدا نام کمیته ای را که برای حمایت از اسراییل تشکیل داده بود« کمیته صهیونیستی آمریکا برای امور عمومی» نهاد اما در سال ۱۹۵۹تحت فشار گروه ها و سازمان ها ی غیر صهیونیستی ، نام لابی خود را به کمیته امور عمومی آمریکا و اسراییل” ایپک” تغییر داد. "کنن” درباره اقدامات اولیه اش برای بوجود آوردن کمیته امور عمومی چنین می نویسد: ما تمام سازمان های یهودی اعم از صهیونیستی و غیر صهیونیستی را در لیست قرار دادیم.
وقتی که در سال ۱۹۵۹نام کمیته امور عمومی آمریکا و اسراییل انتخاب گردید ، یک شورای ملی مرکب از نمایندگان محلی و رهبران سازمان های یهودی برای آن تشکیل داده بود.این شورا از افرادی تشکیل می گردید که شدیدا علاقمند به انجام اقدامات حمایتی از اسراییل بودند و یا می توانستند برای کمیته اعانه جمع آوری نمایند و یا از روابط دوستانه خود با افراد کنگره به نفع اسراییل استفاده نمایند. کمیته اجرایی که عملا مجری اهداف کمیته است به نحو بسیار گسترده ای سازماندهی شد ، و در حال حاضر روسای ۳۸ سازمان یهودی در آن عضویت دارند و به عبارت دیگر تشکیلاتی است که معرف ۵/۴ میلیون یهودی است.
مراکز منطقه ای کمیته مسئول هماهنگی اعضاء محلی و کارکنان کمیته در واشنگتن می باشند ، اعضاء سالیانه ۳۵ دلار حق عضویت می پردازند و تعداد اعضای آن به ۶۰ هزار نفر می رسد که هر ساله در حال افزایش است.
نقش کلیدی را در کمیته امور عمومی امریکا و اسراییل "ایپک” مدیر اجرایی به دست دارد ، این پستی است که از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۴ در اختیار کنن بود. پست ریاست کمیته عمومی آمریکا و اسراییل معمولا به اشخاص ثروتمند ، با نفوذ و مورد احترام سازمان های یهودی سپرده می شود.
فعالیت های ایپک در راستای اهداف صهیونیسم
شاید بتوان گفت سازمان ایپک در حال حاضر بیشترین نقش را در راستای اصلی ترین هدف صهیونیسم بین الملل که همانا سلطه جهانی است عهده دار می باشد. تمام راهکارهایی که صهیونیست ها ارائه داده و به دنبال اجرای آن تلاش های فراوانی انجام نیز داده اند ، در جهت دستیابی به نقطه ای بوده ، که از آن بتوانند هر خواسته و مطالبه ای را استحصال نمایند.
این هدف با ایجاد نفوذی که سازمان های سیاسی صهیونیستی و در راس آن ها ایپک ایجاد نموده و از آن نهایت استفاده را نیز می نمایندوبدین ترتیب سلطه ی صهیونیسم را درتمامی سیستم بروکراتیک ایالات متحده فراهم آورده است.
اعمال نفوذ در ساختار تصمیم سازی دولت ها
از مهم ترین کارکردهای ویژه یهودیان در طول تاریخ ، نزدیک شدن به حاکمان جوامع و اعمال نفوذ در ساختار دولت ها و قشر تصمیم ساز بوده است. شخصیت های یهودی در یک تلاش سازماندهی شده سعی در اشغال پست های کلیدی را دنبال میکنند. حضور گسترده رجال سیاسی یهودی در ساختار حاکمیت آمریکا و اعمال نفوذ آن ها در سده گذشته ، چه در زمان دموکرات ها و چه در زمان جمهوری خواهان امری واضح و روشن است.
در جدیدترین آماری که کارشناسان اروپایی تهیه و روزنامه الوطن آن را منعکس نموده اند ، آمده است که بیش از ۱۰۰۰ تن از سیاستمداران و دست اندرکاران در سیاست خارجی آمریکا را یهودیان تشکیل می دهند. این امر در کنار سیطره یهودیان به رسانه های ارتباط جمعی و منابع اقتصادی ، این سوال را برمی انگیزد که چگونه و چرا کمتر از ۲ درصد از کل جمعیت ایالات متحده بر بیش از ۹۸ درصد دیگر استیلا یافته اند.
منابع قدرت یهودیان آمریکا
الف) سه ویژگی عمده یهود شامل انسجام ، سازماندهی ، سطح نخبگی و ویژگی های کیفی موجب گردیده که جامعه یهود برای هر اقدامی پتانسیل لازم را در اختیار داشته باشد. یهودیان عمدتا مالکان شرکت ها و موسسات بزرگ اقتصادی و تجاری در امریکا هستند و با در اختیار داشتن بنگاههای رسانه ای بزرگ فضای افکار عمومی امریکا را به سود اسراییل شکل می دهند.
ب) لابی یهودیان توانسته است با اعمال نفوذ و تخصیص منابع مادی و معنوی لازم ، اهداف یهودیان را در فرآیند تصمیم سازی های آمریکا محقق کند. هسته مرکزی این لابی از یهودیان امریکایی تشکیل شده است که در زندگی روزانه خود به شکل چشمگیری تلاش می کنند تا سیاست خارجی امریکا را به سمت و سویی گرایش دهندکه به پیشبرد منافع اسراییل بیانجامد. فعالیت های آنان فراتر از رای دادن صرف به کاندیداهای طرفدار اسراییل ، نامه نگاری ، اعطای کمک های مالی و حمایت از سازمان های یهودی به تحت تاثیر قرار دادن مراکز تصمیم سازی و اجرایی در داخل آمریکا به اتخاذ مواضع به سود اسراییل و در اختیار گذاشتن به طور مثال مدرن ترین تکنولوژی ها و سلاح هابه این رژیم نیز گسترش می یابد.
ج) رسانه ها به عنوان بازوی قدرتمند اقناع افکار عمومی در آمریکا ، در دست یهودیان قرار گرفته است. بر این اساس بسیاری از بزرگترین بنگاهای رسانه ای امریکا در برنامه های خود آشکارا موضع حمایت از اسراییل و سیاه نمایی درباره فلسطینی ها را اتخاذ می کنند و به صراحت بر رویکرد جانبدارانه خود نسبت به اسراییل صحه می گذارند.
د) قدرت تاثیر گذاری یهودیان بر نمایندگان و تصمیم سازان در قوای مقننه و مجریه آمریکا است ، بر این اساس به عنوان یکی از منابع تاثیرگذاری یهودیان در امریکا ، آنان با نفوذ خود در دستگاه اجرایی و کنگرهآمریکا مانع از تصویب هرگونه قوانینی می شود که منافع اسراییل را در معرض تهدید قرار دهد. علاوه بر این اسراییل با اعمال نفوذ خود خصوصا در کنگره همواره توانسته است قوانین و تحریم هایی را علیه سرسخت ترین دشمنان خود به ویژه جمهوری اسلامی ایران وضع نماید و از این طریق این کشورها را وادار می کند هزینه مخالفتشان را با اسراییل پرداخت نمایند.
میزان نفوذ آیپک در ساختار های ایالات متحده
ایالات متحده ،حکومت چند شاخه ای دارد که راه نفوذ را برای اعمال نفوذ در سیاست آن باز می گذارد . از این رو گروههای نفوذ می توانند از راههای مختلفی سیاست آن را شکل دهند برخی از این راهها را می توان به صورت اعمال فشار بر نمایندگان انتخاب شده و اعضای قوه مجریه ، کمک مالی ، رای دادن در انتخابات ، شکل دادن به افکار عمومی نام برد. در این میان گروههای فشار حامی اسراییل خصوصا ایپک توان بالایی در بازیگری در عرصه سیاسی امریکا بر خوردار هستند.
یک رکن اساسی کار آمدی ایپک ، نفوذ آن در کنگره ایالات متحده است جایی که اسراییل عملا از هرگونه انتقادی مصون است . با وجودی که کنگره هرگز از بحث درباره مسائل بحث انگیز پرهیز نمی کند ولی زمانی که مسئله ای راجع به اسراییل باشد ، منتقدان احتمالی خاموش می شوند و بندرت بحث و گفتگویی صورت می گیرد. ایپک خود به تنهایی هسته مرکزی نفوذ لابی صهیونیست را در کنگره ایالات متحده شکل می دهد . موفقیت ایپک به دلیل توانایی در پاداش دادن به قانونگذاران و نامزدهای کنگره حامی برنامه های آن و توانایی مجازات مخالفان برنامه هایش است. نفوذ ایپک در کنگره حتی از این هم فراتر است . با توجه به اظهارات "داگلاس بلام فیلد” ، عضو سابق شورای مرکزی ایپک برای اعضای کنگره امری عادی است که وقتی نیازمند اطلاعات هستند ، قبل از مراجعه به کتابخانه کنگره ، سرویس پژوهشی کنگره ، کارمندان کمیته و کارشناسان دولت ، ابتدا به ایپک مراجعه کنند.
ایپک همچنین نفوذ فراوانی در قوه مجریه ایالات متحده امریکا دارد. این قدرت تا حدودی از تاثیر رای دهندگان یهودی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا ناشی می شود . یهودیان علیرغم تعداد اندکشان ، کمک های مالی زیادی در اختیار نامزدهای هر دو حزب قرار می دهند . یک بار واشنگتن پست ارزیابی کرد که نامزدهای ریاست جمهوری از حزب دموکرات برای تامین تا ۶۰درصد پول مورد نیاز جهت انتخابات به حامیان یهودی وابسته هستند. بعلاوه میزان شرکت کنندگان یهودی در انتخابات بالاست و آنها در ایالت های مهمی چون کالیفرنیا ، فلوریدا ، ایلینویز ، نیویورک و پنسلوانیا ، متمرکز شده اند. چون رای یهودیان در انتخابات نزدیک ، اهمیت دارد نامزدهای ریاست جمهوری ، خیلی مراقب هستند تا دشمنی رای دهندگان یهودی را بر نیانگیزند.
اهمیت آیپک برای ایالات متحده
ایپک به عنوان سازمانی که اعضای آن کنترل بسیاری از شرکت ها و موسسات اقتصادی بزرگ را در امریکا در اختیار دارند دارای اهمیت بسیاری برای سردمداران این کشور است این لابی دارای ۶۰ هزار عضو ثروتمند است که دارای بودجه سالانه شصت میلیون دلاری می باشد و بر بسیاری از رسانه های امریکا نفوذ و بلکه سلطه دارد بطوری که گفته می شود هر موسسه رسانه ای که بر خلاف مصالح اسراییل عمل نماید به سهولت از سوی امپراطوری رسانه ای صهیونیستها در امریکا به ورشکستگی کشیده می شود. ایپک در ابتدا بی سر و صدا و مخفیانه عمل می کرد ، اما از زمان جنگ اکتبر ۱۹۷۳به شبحی ترسناک در عرصه سیاسی تبدیل شد که سیاستمداران و مردان حکومتی امریکا از شنیدن نام آن به وحشت می افتادند .
تاثیر آیپک بر تغییر سیاست های ایالات متحده
نفوذ و تاثیر گذاری ایپک به گونه ای بوده است که در موارد بسیار مقامات امریکایی را برآن داشته است برغم میل خود سیاست هایشان را به سود اسراییل تغییر دهند این امر زمانی مشهودتر می شود که ببینیم دو رییس جمهور اخیر آمریکا یعنی
بوش و اوباما رئیس جمهوری فعلی آمریکا ، در نشست سالانه کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل "ایپک” نه تنها راه حلی برای بحران خاورمیانه به همراه نداشت، بلکه نارضایتی ملت های مسلمان منطقه را برانگیخت. این سخنرانی بیش از این که متوجه ملت های منطقه باشد در راستای کسب حمایت لابی صهیونیستی در آمریکا صورت گرفت. در این سخنرانی رئیس جمهوری امریکا صریحا بر پای بندی کشور خود برای تامین امنیت رژیم اسرائیل تاکید کرد. اوباما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری امریکا در نشست سالانه آیپک تلاش کرد تا رضایت رهبران لابی صهیونیستی را کسب کند. این نشست ثابت کرد که هیچ رئیس جمهوری در امریکا بدون کسب حمایت لابی قدرتمند صهیونیستی نمی تواند به سادگی وارد کاخ سفید شود. بدون شک، از زمان هری ترومن، رئیس جمهوری وقت امریکا در دوران تاسیس رژیم اسرائیل ، تا کنون هیچ رئیس جمهوری بدون عبور از کانال آیپک وارد کاخ سفید نشده است.
جمع بندی داده ها این مهم را شفاف میسازد که هیچ فرایندی در عرصه سیاست خارجی و دولت ایالات متحده طی نمیگردد مگر اینکه رضایت ضمنی جریان قدرت دراین کشور را احراض نماید و فهوای این مطلب این معنارا میرساند که دولت امریکا درمذاکرات به توافقی نمیرسد که برخلاف نظرجریان قدرت دراین کشورباشد.
مجید یزدانفر
کارشناس ارشد روابط بین الملل وکارشناس مبانی استراتژیک
منبع: هادیان البرز
ارسال نظر
اخبار برگزیده