علیا:سینمای ایران، سینمای هنری نیست
ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید اولین جرقه بازیگری برای شما چطور و در چه شرایطی زده شد ؟
گروه سینما «تیتریک»،علیرضا اولیاء متولد 1/12/1350 هستم. من کسی بودم که اولین بار سر هنر و خوشنویسی کتک خوردم و بعدا علاقه مند شدم. چون از جفت شون متنفر بودم. کلاس 4 دبستان بودم که دیدم صدای هیاهو از کلاسی میاد. خیلی شلوغ و شیطون بودم.معلم دینی مان،آقای عابدینی،من را برد تا آن اتاق را ببینم.دیدم در حال انجام تئاتر هستند.از من امتحان گرفت و انتخاب شدم و نقش اول آن کار شدم. مرحوم پدرم سال 4 دبستان خوشنویسی رو باهام کار کرد.من که از خط متنفر بودم،دو سال بعد در منطقه نفر اول خوشنویسی شدم.تا اینکه در دوم راهنمایی در ایران دوم شدم و در اذان اول شدم.
کلاس 4 دبستان بودم که با تئاتر دانش آموزی شروع کردم.با یوسف سیادی آشنا شدم و در یازدهمین جشنواره تئاتر فجر 2 تا سکه گرفتم و یک دیپلم افتخار که دو تا سکه رو فروختم و با آن تلویزیون گرفتم.
سال 70-71 با آقای علی شاه حاتمی برای فیلم آخرین شناسایی که معروف شد به حاجی سیدت رو کشتند و این انگیزه و جرقه شد برای من و بعد سجاده آتش،ماه و خورشید، براده های خورشید و روزهای خوب زندگی و… تا اینکه هفته نامه سینما رو می خریدم که تو روزنامه دیدم کلاسهای آزاد بازیگری تحت نظر آقای امین تارخ که از بچگی خیلی دوستش داشتم.2500 گذاشتم تو پاکت و فرستادم که عکس ها رو دیدن و خوششون آمد سریال فروشگاه رو سال 73 کار کردم که از شبکه 3 پخش شد و خلاصه سریال های متعدد در نقش های مختلف و ژانر های مختلف پلیس و روحانی و دکتر و مهندس و …
کدام نقش تون رو بیشتر دوست دارید؟
سریالی بود که در برنامه سیمای خانواده پخش می شد که معروف بود به شوکا یا روزهای مه آلود سیروس گرجستانی، رول یک مثبت اش بودم،68 قسمت بود و خیلی بیننده داشت،رو خیلی دوست داشتم. یکی دیگه از زیبا ترین نقشی که دوست داشتم، کار با آقای محمدرضا برزگر بود که شخصیت این آدم رو خیلی دوست داشتم.نقش عسگر خان افشار رو بازی میکردم که حضوری بسیار پر رنگ و تاثیر گذاری داشت.
سریال تبریز در مه دو تا نقش بازی می کنید،سخت نیست؟
اولین قراردادم برای نقش قائم مقام فراهانی بود که ناگهان بعد از دو هفته گفتند عسگر خان افشار رو بازی می کنید؟ این که گفتید سخته؟نه سخت نیست.تفاوت ایجاد کردنش سخته.گریم کردنش سخت بود.مخصوصا گریم عسگر خان افشار که سه چهار ساعتی طول می کشید.
شده وسط کار بازیگری خسته بشید؟
داد و بیداد هم کردم، گاهی اوقات زود جوش می آیم و زود هم آروم می شوم.هنرمند فردی است که خاکی باشد.هنرمند یعنی جمشید مشایخی. محبوبیت رو بیشتر از مشهوریت دوست دارم.مشهور منفی اصلا خوب نیست.
کار سینمایی یا کار تلویزیونی کدام را بیشتر دوست دارید؟ کدام مشکلتر است؟
بازی در تصویر چه در سینما چه در تلویریون،بازی تصویری خیلی نرمتر باید بازی کنید. بازی در سکوت اصلاحی است که بعضی ها به کار می برند که به نظر من ما بازی در سکوت نداریم. من بهش میگم بازی بدون دیالوگ که در این بازی حرکت چشم و ابرو خیلی حساس است.
بهترین خاطره از هنر بازیگری؟
بهترین خاطره اینکه جشنواره تئاتر فجر سال 69-70 ،یه خواهر دارم که دبیر زبانه که با هم سرود تمرین می کردیم و خیلی پسر وار بود،اومد و بهم گفت که دانشگاه قبول شدی. خیلی دوست داشتم که روزی زمان به عقب برگردد.
بدترین خاطره ام، سر سریال تلنگر بودم که پدرم 19 اسفند 89 پرواز کرد و رفت پیش خدا.بدتر از اون،منی که الان اینجا هستم،17 روزه که مادرم رفته پیش خدا،روز تولد حضرت فاطمه معصومه(س) فوت شدند و دهه کرامت خاک شدند.
جو دوستانه رو دوست دارید یا خانوادگی؟
زمانی خانواده،خانواده است که پدر و مادر در کنار هم هستند.خانواده بدون پدر و مادر معنا نداره.خواهر و برادری به نام شناسنامه ای نیست. دوست تا چه رسد که چگونه دوستی باشد. تنها دوستی که خیلی دوستش دارم،خداست که خیلی وقتها باهاش قهر میکنم. بهترین دوست انسان،خود انسان است.جمع هایی که صادق باشه رو دوست دارم. جمع هایی که سلامت باشه را دوست دارم.
چند روز پیش روز سینما بود،هر چند تلویزیون چیزی ازش نگفت،توضیحی درباره روز سینما بفرمایید؟
اولین اجرای من برمیگرده به سال 75 فیلم سینمایی ماه وش،دوشیزه،سریال انتظار سرخ،سفارت و برنامه های ترکیبی در قالب مجری و…..آقای محمد درمنش همیشه به من میگفت محمدرضا حمله 20 سال پیش رو هنوز حفظی. شهید آوینی که شهید سید اهل قلم بهش میگویند،میگفت که: اگر برای مصداق جمعی بشر بتوان ضمیری تصور کرد،هنرمندان هدایتگر این ضمیر هستند.هنر محاکات حضور و غیاب بشر نسبت به حق است.همه ی هنرها این چنین اند و در میان هنرها سینما آیینه جادوست،آیینه ای که در آن چهره بی بدیل بشر امروز بی پرده انعکاس یافته است. امروز رو واقعا به تمام اساتیدم و تمام هم دوره ای هام به تمام دوستان،از صفر تا صد سینما،حتی به اقای ایوبی،حتی به وزیر محترم،آقای جنتی تبریک میگم. امیدوارم واقعا سینمای ما سینمای هنری باشد.امیدوارم امروز بر آن باشد که سینماگران واقعی بیان و پا به عرصه سینمای ما بذارند.
سخن پایانی تان را بفرمایید؟
روز سینما،روز مقدسی است و در روز سینما،دست مدرسین سینما و پایه گذاران سینما رو می بوسم. یاد می کنیم از مرحوم علی حاتمی، از کارگردانان خوب که پیش ما نیستند، از استاد مرتضی احمدی،عسل بدیعی؛پوپک گلدره، علی طباطبایی،مرحوم نیکو خردمند و…. که واقعا جاشون خالیه.سینمای سالم یعنی اینها،منظورم پیشکسوتاست. خدا حفظ کنه برای ما محمد علی کشاورز،علی نصیریان و …
بازیگران جوان خوبی داریم.من عاشق بازی حامد بهدادم.شهاب حسینی و عاشق بازی بهرام رادان در بی پولی ام.
سینمای ایران سینمای هنری نیست ، سینما هنر عرض اندام درونی است نه هنر عرض اندام ظاهری لذا مردم هستند که بازیگران مطرح هستند باید به مخاطب احترام گذاشت مخاطبی که با دیدن اثر هنری به آن امتیاز و ارزش می دهد. ان شاء الله سینمای ایران روز به روز پیشرفت کند و سینمای ما واقعی و مردمی باشه و عدالت برقرار بشود.