"ناسور" روایت بدعهدیهای کوفیان نسبت به امام حسین(ع)
![](/files/fa/news/1395/8/12/379100_929.jpg)
گروه فرهنگ «تیتریک»، «کیانوش دالوند»، متولد سال1348 خورشيدي است و اينروزها انيميشن سينمايي «ناسور» از او بر پردهي سينماهاست. ناسور، يعني «زخمی که هرگز التیام نمییابد».
اين انيميشن روایتی سینمایی از واقعهي عاشوراست؛ در روایتی جدید و متفاوت از این واقعه كه اينروزها ميتوانيم آن را روی پردهي سینماها ببینیم.
دالوند كه پیش از این انیمیشن «رستم و سهراب» را ساخته و در سينماها به نمايش درآورده بود، اينبار روایتی از زندگی يكي از كوفيان بهنام «عبیداللهبنحر جعفی» را به تصویر میکشد که از امام حسین(ع) دعوت کرده تا به کوفه بیایند و زمانی که میشنود سپاه امام به کوفه نزدیکشده از این شهر خارج میشود تا با ایشان روبهرو نگردد؛ اما در راه ایشان را میبیند.
پس شاید ناسور را بتوان روایتی از زخمی دانست که بدعهدیهای کوفیان بر دل امام حسین(ع) و یارانشان گذاشت.
به مناسبت اكران اين انيميشن عاشورايي پاي صحبتهاي كارگردان ناسور مينشينيم تا هم از داستان ساختهشدن اين انيميشن متفاوت برايمان بگويد و هم از حال و هوای خودش در نوجوانی و علاقهاش به انيميشن و سینما صحبت کند.
- شما در رشتهي زمینشناسی درس خواندهايد، اما به سمت سینما و انیمیشن كشيده شديد. اين علاقه و تغيير مسير از كجا مىآيد؟
دوران کودکی و نوجواني و سینما، بهترین و لذتبخشترین اوقات فراغت من بود. هفتهای چهاربار و یا بیشتر بههمراه خانواده، سینما میرفتیم.
بيشک بخش بزرگی از تخیلات و تصویرسازیهای من در دوران کودکی و نوجوانی ریشه در انیمیشنهای تلویزیونی داشت که هرروز میدیدم؛ همینطور قصهها، افسانهها و وقایع مذهبی که پدر و مادرم برای ما تعریف میکردند.
- به خاطر همين حالا براي اين گروه سني انيميشن ميسازيد؟
بهنظرم زندگی اجتماعی نیازمند این است که تکتک افراد جامعه فضایل انسانی و اخلاقیات را بشناسند و در صورت نیاز، توان گذشت از منافع خود به نفع منافع جمع را داشته باشند. اگر هرکسی در اجتماع فقط به فکر منافع خود باشد، جامعه تبدیل به جنگل میشود.
بهنظرم تعریف فضایل اخلاقی در قالب کلمهها غیرممکن است و حتی شايد اثر معکوس داشته باشد. این مفاهیم باید با احساسات نسلها پیوند بخورد و هرشخص خود را فردی قهرمان و ارزشمند در نظام اجتماعی بداند. فكر ميكنم شاید بتوان اینکار را با انیمیشن انجام داد.
- چهطور شد تصميم گرفتيد كه شخصیتها چهره نداشته باشند؟ در اين زمينه با چه مشکلاتی در شخصیتپردازی روبهرو بودید؟
نمایش چهرهي ائمه و چگونگی آن بزرگترین دغدغهي من بود. در طول 1400 سال، تصویری از این بزرگان در ذهن مردم شکل گرفته که در عین داشتن نقاط مشترک جمعی، برای هرکسی تصویری منحصربهفرد است.
همینطور از جنبهي دیگر در نمایش چهره در انیمیشن سهبعدی، مشکلي دیگر وجود دارد که مربوط به حرکت شخصيتهاست.
اگر شما شخصیتی را که جزئیات بالایی در چهره دارد و واقعي شبیهسازی شده حرکت دهید، هرچهقدر هم که با دقت این کار را بکنید باز هم حرکت واقعی نمیشود و تماشاگر بدون آنکه متوجه باشد تفاوت آن را با واقعیت حس کرده و با اثر قطع ارتباط میکند.
این پدیده توضیح روانشناسی جالبی هم دارد که البته بحث مفصلی را طلب میکند و در اینجا مجال پرداختن به آن وجود ندارد.
بنابراین برای گریز از این معضل و اینکه اگر ائمه چهره نداشته باشند، شخصیتهای دیگر انيميشن بهدلیل داشتن چهره، ارزش بصری و دراماتیک بیشتری پیدا میکنند تصمیم گرفتم از این تکنیک استفاده کنم.
انتهای پیام/