استاد دانشگاه:
وفاداری؛ ضروریترین فضیلت مورد نیاز خانوادهها/ تحکیم خانواده را باید از مدارس آغاز کرد
آزاده طاولی گفت: اگر مشكلات زناشويي سالهاي اول انقلاب بر سر عدم تفاهم زوجين بود، سالهاي اخير موضوع شايع خيانت زناشويي و ريختن قبح روابط فرازناشويي است.
![وفاداری؛ ضروریترین فضیلت مورد نیاز خانوادهها/ تحکیم خانواده را باید از مدارس آغاز کرد وفاداری؛ ضروریترین فضیلت مورد نیاز خانوادهها/ تحکیم خانواده را باید از مدارس آغاز کرد](/files/fa/news/1395/9/29/394945_656.jpg)
گروه سبک زندگی «تیتریک»، به نقل از شورای عالی انقلاب فرهنگی، دكتر آزاده طاولی، استاديار روانشناسی دانشگاه الزهرا(س) مهمترین آسیب فعلی خانوادهها را ريختن قبح روابط فرازناشويي میداند و بر لزوم درونيسازي هنر تأخير و نيز تعديل لذتطلبي در جوانان و نوجوانان و حتي بزرگسالان و همچنین ايجاد معناي زندگي و هدف براي زيستن در نزد افراد جامعه تأکید میکند. وی از سوی دیگر ضمن هشدار نسبت به مشاهده شدن عدم پایبندی برخی متخصصین در حوزه مشاوره خانواده به ابتداییترین اصول اعتقادی و فرهنگی، بر ضرورت غربالگري مناسب مشاورين خانواده در هنگام اعطای پروانه خدمات تأکید دارد.
مهمترین آسیبی که در حال حاضر متوجه نهاد خانواده در جامعه ایرانی میدانید چه آسیبی است؟
در زمينه آسيبهاي پيش روي خانوادهها،
به عنوان يك عضو هيئت علمي دانشگاه و نيز روان درمانگري كه در زمينه
اختلالات يك دهه است به ارائه خدمات روانشناختي به خانوادههاي مختلف از
خانوادههاي شهدا و ايثارگران تا افراد عادي جامعه پرداختهام نظر خود را
نه در قالب اعداد و ارقام آماري و درصد شيوع، بلكه به صورت برداشت نظري و
تجربيام در زمينه این موضوع عنوان ميكنم.
به نظر من مهمترين اين موضوعها،
وفاداري اعضاي خانواده به يكديگر و گذشتن از خود و اميال خود براي حفظ اين
نهاد اثرگذار است. اگر مشكلات زناشويي سالهاي اول انقلاب بر سر عدم تفاهم
زوجين و مسائل مالي و پرخاشگري و ... بود، سالهاي اخير موضوع شايع خيانت
زناشويي و ريختن قبح روابط فرازناشويي و به تبع آن افزايش آمار طلاق است که
به مشکل اصلی بدل شده است. اين پدیده نيز متأثر از عوامل مختلف اجتماعي،
فرهنگي و روانشناختي است. وجود الگوهاي غربي و فيلمهاي تصنعي ساخته شده
جهت ايجاد اين ضدفرهنگ در كشور مسلمان ايران و پخش آن از طريق ماهواره و يا
شبكههاي مجازي تاكنون بي نتيجه نبوده و متأسفانه اقدامات خنثيكنندهی
اين تهاجم فرهنگي در داخل ديده نميشود. فيلمهاي سينمايي ايرانی نيز وجود
روابط باز بين افراد با جنس مخالف را به نمايش ميكشند و در قالب كمدي و
درام با غلظتي كمتر در زمينه ترويج اين معضل اجتماعي نقش دارند.
به نظر شما برای مقابله با این آسیب چه اقداماتی باید صورت داد؟
طي تجارب باليني خود دريافتهام كه
خانوادههايي كه دچار معضلات انحراف جنسي اعضاي خانواده از جمله فرزندان
(روابط جنسي قبل از ازدواج) و والدين (روابط فرازناشويي) ميشوند، غالباً
جزء آن دسته افرادي نيستند كه در جلسات اخلاق و آموزش اصول و ارزشهاي
مذهبي شركت کنند و حداقل آموزشي كه براي اين افراد وجود دارد آموزش
غيرمستقيم از طريق فرهنگسازي و كابرد اصول و ارزشها در آثار هنري و
نشريات و .. است. در اين زمينه وزارت فرهنگ بيشترين نقش را ايفا ميكند.
در سياستهاي ابلاغي خانواده از سوی
مقام معظم رهبری اشارهاي به فراهم شدن زمينه مشاوره خانواده شده است كه در
اينجا لازم ميدانم ضمن تأييد اصل فرايند مشاوره و لزوم آن جهت بهزيستي
خانودهها، به وجود مشكل عمدهاي در اين زمينه اذعان كنم. متأسفانه با توجه
به عدم وجود غربالگري مناسب مشاورين و روانشناسان و روانپزشكاني كه در اين
زمينه كار ميكنند، تعداد زيادي از اين متخصصين كوچكترين پايبندي به
ابتداييترين اصول اعتقادي و حتي فرهنگي ندارند. به همین خاطر خانوادهها
نگران مراجعه عزيزانشان به مشاورين هستند که با توجه به وجود واقعي چنين
معضلاتي در قشر فراهمكننده سلامت روان جامعه، اين اضطراب بي دليل و عبث
نيست. بنابراین اقدام ديگري كه در اين ميان بي فايده نيست سختگيري بيشتر
علمي و اعتقادي در هنگام اعطاي پروانه خدمات روانشناختي و مشاورهاي به
متخصصين مربوط به سلامت روان است.
همچنين بایستی در مدارس، یعنی زماني كه
پايه اصول و اعتقادات افراد گذاشته ميشود و از سنين پايين، در زمينه آموزش
ارزشهاي فرهنگي و چگونگي حفظ آنها با حداقل آسيب تلاش شود. در صورتي كه
در اين زمينه تلاش نشود، خلاف مباني جامعهشناختي كه هر قومي به نفع فرهنگ
قوم خود تعصب نشان ميدهد، فرزندان ما در آيندهاي نه چندان دور چشم به
آموزهها و داشتههاي كشورهاي توسعهيافته داشته و عمدي يا غير عمدي راه
نفوذ و همرنگي با عناصر مخالف نظام، دين، فرهنگ و مليت ايران باز ميشود.
نکته پایانی هم که در این رابطه به نظر
من میرسد این است که بر لزوم درونيسازي هنر تأخير و نيز تعديل لذتطلبي
در جوانان و نوجوانان و حتي بزرگسالان تأكيد کنم. ايجاد معناي زندگي و هدف
براي زيستن كه اين نيز نيازمند آموزش است افراد را از پوچي و افسردگي و
افكار خودكشي از سويي و يا غوطهور شدن در ارضاي نيازهاي متلون از سويي
ديگر بازداشته و در مسير تعادل قرار ميدهد و به منظوری که عرض شد باید به
این مقوله توجه شود. به اميد فرداي روشن براي ايران و ايراني متعهد.
انتهای پیام/
انتهای پیام/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده