توهـــــــم ریاست جمهوری !
گروه داخلی «تیتریک» ; آقای رئیس جمهور امروز می خواهد بار دیگر با ایجاد فضای دو قطبی هاشمی-احمدی نژاد، باز فضا را همچون سالهای 84 و 88 طوری رغم بزند که منفعت خویش نتیجه آن شود ولی غافل از اینکه هاشمی و مشایی یک قطب بازی را اشغال کرده اند و در مقابل اصولگرایان می باشند.1- بالاخره معلوم شد که اصول گرایان در انتقاد به دولت دچار توهم نبوده اند و هر آنچه بازگو شده جزء حقانیت، چیز دیگری نیست. احمدی نژاد به باور عده ای قلیل، هنوز چهره ای را پا برجا نگه داشته بود ولی آمدن به وزارت کشور و حمایت علنی از رحیم مشایی، همه چیز را عیان کرد. آن چیزی که معلوم شد دم خروسی بود که در لا به لای مغلطهها و سفسطه های رئیس جمهور مخفی شده بود. چیزی که مشخص شد این است که احمدی نژاد واقعا خود را به اوهام اسفندیار گره زده است و چونان یک عاشق بی عقل و شعور دستان خود را در دست معشوقه داده است و هر طرف کشان کشان میرود بی آنکه مخالفتی کند و صرفا تصدیق از مشایی، دفاع دکتر از حرکات خود می باشد.
2-احمدی نژاد پرورش یافته مکتب اصول گرایان بود و شعارهای انقلابی، او را رشد داده بود ولی امروز ورق برگشته است و او و یارانش را جانشین خاتمی و اصلاح طلبان خطاب می کنند. صحبتهایی که از جنس اپوزیسیون از زبان دکتر و اسفندیار شنیده می شود دیروز شخص رئیس جمهور، خود به مبارزه با آنها برخواسته بود.
3-امروز سبد رای هاشمی و مشایی به شرط تایید صلاحیت یکی است چرا که گفتمان یکسان می باشد و اگر کسی دغدغه آمدن این دو را در سر می پروراند قطعا با کلیت نظام مشکل دارد چرا که به عینه ثابت شده است که اینها در مقابل نظام ایستاده اند. خوش رقصی رسانه های بیگانه نیز سند روشنی از مشی این دو فرد است.
4-آقای رئیس جمهور امروز می خواهد بار دیگر با ایجاد فضای دو قطبی هاشمی-احمدی نژاد، باز فضا را همچون سالهای 84 و 88 طوری رغم بزند که منفعت خویش نتیجه آن شود ولی غافل از اینکه هاشمی و مشایی یک قطب بازی را اشغال کرده اند و در مقابل قطبی قرار گرفته اند که از جنس مردم و برخاسته از روح انقلابی ملت است و آن گفتمان اصول گرایی است که سالیان درازی را در تکامل خود سپری نموده است و امروز شکوفایی و تعالی خود را در جامعه اسلامی می بیند. این قطب عظیم ارزش گرایی در مقابل شالوده شکنانی چون هاشمی و مشایی قد علم کرده است و قطعاً کشیدن به سایه ای سرد ، بر آیند مقابله گفتمان آنها با این گفتمان اصول گرایی می باشد.
5-اگر مشایی و هاشمی تایید صلاحیت نشوند، جای هیچ تعجبی ندارد. چرا که هر دو از قانونگریزان و آشوبطلبان نظام می باشند. هاشمی که خود مهیا کننده میدان فتنه 88 بود و عملاً آتش این فتنه را شعلهور ساخت و به گونهای بر اریکه سکان داری نشست که حضورش برای همه عیان شد. فرزندان خود را نیز در این آتش سوزاند که این نتیجه برای هاشمیگویای این است که جو پوشالی حاکم در اطرافیان هاشمی، او را به این سو و آن سو می کشاند و بر خلاف عده ای که وی را کاملاً صاحب تفکر استراتژیک می دانند، دارای یک شخصیت گوشی و ساده لوح می باشد. مشایی نیز دست کمی با وی ندارد. انحطاط رئیس جمهور انقلابی که شاید مهمترین دستاورد نظام اسلامی بود، ماموریت ویژه مشایی محسوب می گشت که آن را به خوبی ایفا نمود. آشوب ها و حاشیه های دولت تا به امروز هزینه ای کمتر از فتنه در بر نداشته است.
6- به باور بسیاری مشکلات اقتصادی زیاد است و مردم دل خوشی از احمدی نژاد ندارند، چه برسد به اینکه شخصی را به عنوان رهرو راه خویش به مردم معرفی کند. سیاست های غلط هاشمی هم جایگاه در میان مردم ندارد. عقلای جامعه خوب می دانند که دوران اقتصادی هاشمی، سخت ترین دوران برای ضعفای جامعه و مرفه ترین دوران برای اغنیا چرا که افکار اقتصادی وی منطبق بر افکار عدالت گریز غرب بود. قطعا اگر این دو تایید صلاحیت هم شوند، در میان ملت عدم صلاحیت آنها با شکست انتخاباتی تایید می گردد.
7- در هر حال بصیرت مردم از سال 88 به بعد دچار یک تحول عظیمی گشت و هیاهوهای کاذب و دروغین دیگر نمی تواند جهت افکار ملت را تغییر دهد. آنچه که مهم است این می باشد که حضور حماسه ای مردم همراه با انتخاب کاندیدای اصلح وظیفه خطیر ملت است که همیشه در انجام وظیفه خود گوی سبقت را از خواص جامعه ربوده اند.
ارسال نظر
اخبار برگزیده