امام (ره) از سمت خداوند هدایت میشد
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «تیتر یک»؛ به مناسبت چهل و ششمین بهار انقلاب و همچنین سی و پنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) به سراغ منصوره تاجیک، مدرس دانشگاه ماساچوست آمریکا، پژوهشگر و مترجم کتاب «سلام بر ابراهیم» به زبان انگلیسی، فعال اجتماعی و مدرس سواد رسانه رفتیم و گفتگوی صمیمی با ایشان داشتیم.
مدرسی که تجربه تدریس در دانشگاههای غرب را دارد، در مورد امام راحل (ره) نظرات جالبی داد و پژوهشهای خود در رابطه با امام خمینی (ره) را برای مخاطبان ما بازگو کرد.
رابطه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را با دین پیامبران بفرمایید و اینکه بر چه اساس و سندی این انقلاب مردمی به پیامبر اسلام (ص) نسبت داده میشود و در ادامه به امام علی (ع) و بقیه اهل بیت (ع) تا به امام زمان (عج) منتهی و ختم میشود؟ آیا این ادعای ماست و آیا برای این ادعا سندی هم وجود دارد؟
وقتی ما نگاه میکنیم هدف خداوند متعال برای فرستادن پیامبران الهی تربیت بشر برای به کمال رساندن آنها هست، اگر ما رسالت پیامبران از حضرت آدم تا حضرت محمد (ص) را در این چهارچوب یعنی تربیت بشر نگاه کنیم، در آیهای آمده یعنی خداوند را ولی افرادی که ایمان آوردهاند، میشناسیم.
خداوند این ولایت خود را میخواهد به صورت عملی در زندگی روزمره به مردم نشان دهد. ولایت را از ابتدای خلقت تا الان یا تا پایان دوره زندگی مادی ما چه طور میخواهد نشان دهد؟ با فرستادن پیامبران و راهنماییهایی که به بشر میکنند.
اگر به زمان پیامبر اکرم (ص) رسیدیم و آن طور که ما معتقد هستیم خاتمالنبی و آخرین پیامبر و رسول هستند، بعد از ایشان میدانیم که هیچ پیامبر دیگری نخواهد آمد. اگر ولایت خداوند بر مردم میخواهد ظهور کند از طریق پیامبران الهی و بعد از آخرین پیامبر الهی به عقیده ما از طریق ائمه اطهار (ع) ظهور و بروز کند؛ امام علی (ع) که آغاز آن است، بعد از ایشان، یازده امامی که آمدند و آن ولایت خداوند متعال را که از انبیاء الهی به ائمه برای انتقال آن به مردم رسید.
در دوران پیامبران و ۱۱ امام، جامعه بشری آمادگی ولایت را نداشت
در این میان اتفاقی که رخ داد شرایط جامعه، آن طور که ما از تاریخ خبر داریم همه منجر به شهادت امامان ما یکی پس از دیگری شد، یعنی جامعه بشری اصلاً آماده برای آن ولایت نبود و بعد از غیبت کبری اعتقاد ما به این است که ولایت آنجا قطع نشده، زیرا خداوند مردم جهان و جامعهای را بدون ولی نمیگذارد. پس این ولایت به یک طریقی باید ظهور و بروز پیدا میکرد، ما اعتقاد داریم که آن ولایت در غیبت کبری از طریق علما و فقها ادامه پیدا کرده است.
گام به گام که به پیش میرویم و به انقلاب اسلامی میرسیم تا قبل از اینکه امام خمینی (ره) و پیش از ایشان ملا احمد نراقی فرضیه ولایت فقیه را دادند، یعنی اینکه اگر ما به ولایت انبیاء و بر ولایت فقیه بر مردم معتقد هستیم، آیا این موضوع به صورت پراکنده، تک تک، فردی اعمال شود یا اینکه حکومتی تشکیل شود تا از طریق تشکیل آن حکومت ولایت خدا به مردم و مؤمنین منتقل شود. عقل به ما چه میگوید؟ در رشته من مثالی هست، یک مثقال پیشگیری، بهتر از یک خروار درمان است. حالا اگر در سلامت و محیط زیست، فساد، بیماریها، در بین مردم ظلم و ستم، جهالت و سلطه استکبار بر مظلومان را پیشگیری کنیم، عقلانیتر است یا درمان؟ یعنی ما اجازه دهیم هر ستمگر و ظالمی بر مردم جهان مسلط شود و بعد از تمام شدن صبر و طاقتمان به مبارزه بایستیم.
اگر نظام ظلم، سلطه و استکبار، اقدام به نظامسازی و حکومتسازی در این زمینه کرده است، ما نمیتوانیم به طور فردی و گروهی پراکنده با او مبارزه کنیم؛ «گلوله در مقابل گلوله» نمیتوان در مقابل خمپارهانداز از چوب استفاده کرد. اگر نظام تشکیل شده است ما هم باید در مقابل، نظام تشکیل دهیم تا قدرت مقابله را داشته باشیم. پس تشکیل یک حکومت بر اساس ولایت خداوند که منتقل شد، اولیای الهی و ائمه معصوم و به امام دوازدهم رسید و بعد به غیبت کبری و از آن زمان به اینطرف قطبنمای ما جهت حکومتسازی را نشان میدهد.
هدف امام خمینی (ره) تشکیل حکومت اسلامی بود
سئوال پیش میآید که از کجا این را میدانیم؟ از آنجایی که مهاجرتی که پیامبر اکرم (ص) از مکه به مدینه کردهاند در راستای تأسیس یک حکومت دینی بود. آنچه که امام خمینی (ره) در مجموع سخنرانی که در سال ۱۳۴۶ در نجف اشرف بعد از تبعید، در یک سلسله سخنرانیهایی در مورد ولایت، ولایت فقیه و تأسیس حکومت اسلامی مطرح کردند، تقریباً یک سال بعد این مباحث مثل جزوه به سراسر جهان یعنی آمریکا، کانادا، استرالیا کشورهای اسلامی پاکستان و هند فرستاده شد، که در آن توجیه این که چرا باید یک حکومت اسلامی تشکیل شود را مطرح کردند و این موضوع پخش شد و در سال ۱۳۵۶ به صورت جزوه و نامههای امام موسوی در ایران به زبان فارسی چاپ و منتشر شد.
به قول یک فیزیکدان بزرگ سئوال غلط سئوالی است که آنچه را که باید زیر سئوال ببرد را پیشفرض خود میکند. قبل از این علمای دیگر و مبارزان موفق و پیروز نشدهاند، این یک پیشفرض است که باید زیر سئوال برود که آیا صحیح است؟ آیا واقعاً موفق نبودهاند؟ اگر ما به این نگاه کنیم که بعد از غیبت کبری، یک فرایندی ایجاد شد که در طول آن فرایند مناسب با زمان، مکان، حال و وضع امت و مردم مسلمان جهان، هر کدام از اینها مناسب با آن تلاش خود را کردند، درست مثل خانهای که پیریزی و پایهگذاری شده است، در طول این تاریخ، هر کسی یک آجر قرار دهد و بخشی از آن را تکمیل کند، اگر همه در یک جهت و راستا حرکت کرده باشند، شکست معنایی ندارد و هر کدام از آنها بخشی از این فرایند بودهاند که متناسب با شرایط خود کاری که باید انجام میدادند را انجام دادهاند، یعنی جمعیت جهان و مسلمانان ایران را آماده کردند، بنابراین امام خمینی (ره) یک جزیره تنها که ناگهانی سبز شود، نبودند. ایشان تمام مبارزات خود را در کتاب ذکر میکنند و آنها را بر مبنای تلاشها، کوششها و شهادتهای علمای قبل از خود گذاشتهاند.
امام خمینی (ره) حکومت مستقل و مقتدر را تشکیل داد
بنابراین به نظر من اینکه علما قبلاً شکست خوردهاند تعبیر صحیحی نیست. تا قبل از امام خمینی (ره) علمای شیعه حالت انفعالی داشتند، یعنی منتظر بودند ظلم صورت بگیرد و حاکم ظلم را انجام دهد، بعد اعتراض کنند. زمانی که امام خمینی (ره) این حکومت اسلامی را مطرح کردند ما از آن موضوع عبور کردیم و از یک پدافند منفعل به یک پدافند تهاجمی یا فعال و پویا تبدیل شدیم.
در قانون اساسیِ ما در مورد اجازه ندادن به پا گرفتن ظلم و ستم توسط هیچ کس، نه حاکم و استکبار جهانی بسیار صحبت شده و این قوانین گذاشته شده است. ما برای استدلال باید شواهد موثق تاریخی، علمی و عقلانی را بررسی کنیم.
در طول تاریخ هیچ زمامداری، نظام و تفکر بشری نیامده که عدالت و مبارزه با ظلم و ستم و تن ندادن به ظلم و ستم و ساختار عادلانه که پیامبران و ائمه معصوم (ع) آوردهاند را به بشریت بدهد. هر جا که قدرت نرم یا سخت به دست آنها آمده است، ظلم و ستم را به مستضعفان و عامه مردم تحمیل کردهاند.
در همین قرن ۲۱ انواع سازههای بشری را میبینیم مثل دادگاه لاهه و حقوق بشر گذاشته شده است که همه آنها باز هم حرف ژورنال، اسلحه، تفنگ و قتل عام مطرح بوده و قلدری استکبار قدرتهایی است که به اصطلاح خودشان نظام پیشرفته هستند را هم میبینیم.
به جز خداوند متعال که از طریق انبیاء الهی برای سیاست و روابط بشر احکام و نظام داده، بقیه بر اساس ظلم و زور بوده است.
باور ما این است که خداوند ما را خلق کرده، پس دقیقاً میداند چه چیزی برای تربیت ما لازم است و ما را دست بسته نگذاشته، پیام از پی پیامبر و کتاب پشت کتاب برای هدایت ما فرستاده و ما را رها نکرده است. بنابراین تفکرات مادی انسانی جواب نداده و اگر با دو هزار سال پیش مقایسه شود، فرق آن این است که قبلاً از خنجر استفاده میشده، الان با یک بمب در یک لحظه هزاران نفر را میکشند، در اصل موضوع تغییری ایجاد نکرده است.
عالمان غیردینی نیز برای صحت صحبتهایشان به قرآن کریم اذعان دارند
سئوال پیش میآید که چرا دینی و اسلام؟ زیرا دین اسلام کاملترین است. ما به کتاب قرآن و پیامبر آن اعتقاد داریم. باز هم عالمان غیردینی حتی غربی بدون غرض و مرض در صحبتهایشان به عقلانیتی که در قرآن کریم وجود دارد اذعان میکنند، به چهارچوب سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی موجود در کتاب الهی اذعان دارند.
هر وقت که منافع مالی فرد، سازمان و گروه و هر جایی را به خطر بیاندازیم مبارزه و مقابله میکنند، این در طول تاریخ بارها ثابت شده، در قرآن و حتی در زمان فرعونیان نیز بوده است.
آیا ملت ایران میدانست که با یک تصمیم جنگ ۸ سال به طول میانجامد؟
من فکر میکنم بخش اقلیت، پویا ومتفکر مردم ایران میدانست و میداند و خواهد دانست و اینکه چرا با اینکه میدانستند باز هم این راه سخت را انتخاب کردند، به پیشینه تاریخی خود برمیگردد که بحث را گسترده میکند.
هروقت که ما میخواهیم کاری ارزشمند را انجام دهیم، رنج و سختی در پیش دارد و ما حاضر هستیم پای آن رنج و سختی بایستیم. وقتی مردم ما رأی دادند، این یک رأی دادن ساده در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ نبود، مردم ایران اقتدار خود را نشان دادند، اعلام کردند که نازپرورده نیستند، مردمان آهنین هستند.
امام خمینی (ره) از سمت خداوند هدایت میشد
آیا امام از جایی هدایت میشد؟
امام ۱۰۰ درصد از سمت خداوند متعال هدایت و حمایت میشد، ملت ایران و امام خمینی (ره) از جای برجستهای حمایت میشوند. ما در علوم رفتاری و محیط زیست نظریهپردازان خوبی داریم، در نظریهپردازی طراحان خوبی نیز هستند و یک عده ویژهای اینگونه هستند، برخی طراح خوبی هستند اما در حین اجرا با مشکلات به خوبی آشنا نیستند، در این سه نوع گروه و استعداد مختلف وجود دارد.
آنچه که به نظر من در جمهوری اسلامی اتفاق افتاد، این بود که امام خمینی (ره) هر سه این ویژگی را در خود داشتند، یعنی نظریهپردازی ولایت فقیه و ولایت متقی فقیه که معنی و مفهوم ویژهای دارد، دوم طرح دادن و سوم اجرای آن است، یعنی از زمانی که طرح داده و انجام شد و انتخابات صورت گرفت و قانون اساسی نوشته شد، همه و همه و این سه مرحله را ایشان هدایت و راهنمایی کردند.
بصیرتبخشی امام راحل (ره) را بعد از ۴۶ سال در دانشگاههای غرب میبینیم
باور ما هم بر این نیست که این کامل است و ما معتقدیم که امام زمان (عج) کامل هستند، اما ما باید تلاش کنیم آنچه که وجود دارد، کاملتر و قویتر شود. من مقالهای داشتم که مخاطبان آن افراد خارج از کشور بودند و در آن به ریشه جمله «انقلاب ما انفجار نور بود» رسیدم و متوجه شدم این عبارت برای امام خمینی (ره) نبوده، این عبارت برای فعالان و علمای عرب زبان بوده است. این عبارت، عبارت زیبایی است، نور در باورهای ما به معنی آگاهی و بصیرت است و انفجار آن به این معنی است که بتواند هدایتگری و روشنگری کند و آگاهی برساند، عدل الهی طوری اقتضا میکند که این انقلاب اسلامی در اینجا اتفاق افتاد، در اینجا بسته نماند زیرا این هدایت برای کل بشریت است، نتیجه آن را بعد از ۴۶ سال در دانشگاههای آمریکا، استرالیا و اروپا میبینیم.
دو هفته پیش در یکی از دانشگاههای کالیفرنیا، گروهی از دانشجویان و استادان ایستادند و شهادتین گفتند و مسلمان شدند و ویدئوی آنها توسط خود غربیها پخش شد، انفجار نور را ما میتوانیم در این موضوعات ببینیم.
مقام معظم رهبری در گام دوم انقلاب اشاره دارند که به قله نزدیک میشویم، منظور حضرت آقا چیست؟
از دید من رسیدن به قله، هدف نهایی است، نزدیکشدن به قله یک مشکلاتی در پیش دارد، به تعبیری فرد خیلی از مسیر را جلو آمده، سختیها را متحمل شده است و به نفس کشیدنها و انرژیهای چندین برابری احتیاج دارد، در عین حال اینکه مقام معظم رهبری میگویند نور امیدی هست، این سخن از زبان صاحب امری که تقوا دارند و چیزهایی را میبینند که شاید ما مردم عادی به درستی نمیبینیم، جاری میشود.
به قله نزدیک هستیم، نور امیدی برای تمامی ملل دنیاست
وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند به قله نزدیک هستیم، نور امیدی هست برای افرادی که خسته شدهاند و میگویند کِی این اتفاق رخ خواهد داد و ممکن است کم بیاورند این حرف میتواند قوت قلبی باشد. ایشان وقتی صحبت میکنند، فقط برای ملت ایران نیست، از غرب چین گرفته تا کشمیر و پاکستان، از کشورهای مسلمان از شرق تا آمریکای جنوبی و مسلمانانی که به حرف ایشان گوش میکنند، این حرف نورامیدی برای آنها است.
ما اعتقاد داریم آن آخرالزمانی که مد نظر ما است از زمان ظهور پیامبر اکرم (ص) شروع شده و با گذشت ۱۴۰۲ سال شمسی از هجرت از جهتی خیلی طولانی به نظر میرسد و از جهتی خیلی کوتاه باشد. ما بعد از گذشت این سالها نزدیک شدهایم به جامعهای که قول آن به ما داده شده است و گقته شده مستضعفین حکومت میکنند و وارث میشوند و این رسیدن و نزدیک بودن ظهور را به ما میرساند.
الهه ملاحسینی – تیتر یک
انتهای خبر/