باز هم یک مناسبت مذهبی و رسانه ای خالی از برنامه! همان حکایت همیشگی..
گروه اجتماعی "تیتریک"؛
باز هم یک مناسبت مذهبی و رسانه ای خالی از برنامه! همان حکایت همیشگی...
گویی هنوز مناسبت های ملّی مذهبی تقویم، آنها را غافلگیر و درمانده می کند!
شب گذشته، مصادف با شب میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها و آغاز هفته تکریم مقام زن و روز مادر در برهوت برنامه های پربار و جذّاب، شبکه 2 آمد که مثلا کاری کرده باشد کارستان!
به همین منظور برنامه ای زنده تحت عنوان شاخه
طوبی با اجرای آزاده نامداری در ساعت پربیننده (22-21) روی آنتن این شبکه رفت.
از طراحی صحنه، اجرا، کنداکتور، اسپانسر و تبلیغات فوتبالی گل درشتش و مهمانان برنامه که بگذریم، قصد نگارنده پرداختن به 20 دقیقه ی پایانی برنامه است :
دوربین روی چهره ی مجری ثابت مانده و او می خواهد با حرارت مهمان های این بخش را معرفی کند: «دیگه نمیدونم چی بگم، هر چی بگم، کم گفتم، هنرمند آدم حسابی، دست به خیر و..»
شقایق دهقان، یکی از مهمانان این بخش است که به همراه مادرش در برنامه حضور دارد.
امّا مهمان دوم، «پولدارترین زن، بدلکار، صاحب معدن و بالاخره شجاع ترین زن ایران!»
فکر می کنید جملات فوق، معرّف چه کسی است؟؟
خانم فاطمه دانشور، عضو فعلی شورای اسلامی شهر تهران؛ مهمان دوم برنامه است که در مقابل سؤال شتابزده ی مجری که « کدام یک از این توصیفات شما را بیشتر خوشحال می کند؟» خویشتن داری کرده، پاسخ می دهد: مادر 4 فرزند بودن.
گویا او بیشتر از مجری حواسش به فضای رسانه ای و موضوع برنامه جمع است!
البته خانم مجری که حالا غرق در صمیمیت است، باز ادامه می دهد: «قطعاً اگر بخوایم شجاع ترین زن ایران رو نام ببریم، همین دلایل که نام بردم، کافیه تا شما رو معرّفی کنیم.»
و حال سؤال اصلی اینجاست که تعریف، معیار و میزان شجاعت چیست؟
آیا قرار است ثروت، مالکیت معدن، بدلکار بودن و... معیارهای تفاخر امروز زنان ما باشد؟
که اگر اینگونه فکر کنیم، تعداد زنان شجاع این مرز و بوم، به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد..
آیا زنی که امروز تمام توان خود را صرف فعّالیّت اقتصادی می کند تا خانواده و فرزندان بی سرپرستش را دور هم جمع نگه دارد، شجاع نیست؟؟
آیا زنان کار آفرین در عرصه های گوناگون که با همّت و پشتکار و از پیش رو بر داشتن موانع بسیار، فرصت های شغلی بسیاری ایجاد کرده و به حرکت چرخ های اقتصاد کشور کمک بسیار می کنند، شجاع نیستند؟؟؟
آیا زنان دانشمند، مبتکر، مخترع و ورزشکار که با حجاب اسلامی در میادین علمی و ورزشی حاضر می شوند، و افتخار آفرینی می کنند، شجاع نیستند؟
و در نگاهی والاتر، آیا زنانی که همسر و فرزندانشان را، راهی جبهه های نبرد کرده و اکنون قاب عکس چند شهید بر دیوار خانه دارند، شجاع نیستند؟
آیا تمام زنان این مرز وبوم، که در سختی و راحتی، در غم وشادی، در داراریی و نداری، در صحّت و بیماری، همواره سنگ صبور وگرما بخش خانواده و همسر خویش هستند، شجاع نیستند؟
و صد افسوس که رسانه، خواسته یا نا خواسته، با جهل و ناکارآمدی برنامه سازانش، امروز دارد معیارهای تفاخر را به راحتی جا به جا کرده و ارزش ها را وارونه می کند..
آنطور که مجری برنامه می گوید: «خوشحال میشیم اگر یه چیزی هم ازین همه ثروت به ما برسه ..» و آنوقت شقایق دهقان هم بگوید : «همین که در کنار پولدارترین زن ایران نشستم، برایم کافیست .. !»
کاش برنامه ی دیشب فقط با کلیپ ها و گزارش هایی که انصافاً بسیار پرمحتواتر از اصل برنامه بودند، پر می شد.
البته از انصاف نگذریم، مهمان پولدار برنامه بسیار سعی می کرد از این عنوان ها فاصله گرفته و به موضوع برنامه و مادر بودن بپردازد..
چرا که در ادامه مجری برنامه که به تازگی متأهل شده، با درنگ و افسوسی منحصر به فرد، می پرسد: «این دغدغه ی امروز من است که اگر امروز یک زن بخواهد مادر شود، باید حداقل چند سالی به نفع فرزندش کنار بکشد..»
و اینجاست که آه از نهاد نگارنده بلند می شود که تریبون رسانه ی ملّی، در یکی از پر بیننده ترین ساعات و ایّام، مروّج چه نوع تفکّری است؟
آنهم درست در برهه ای که شخص رهبری انقلاب، روی مسأله ی جمعیّت و کنار گذاشتن تعریف های غربی و افکار شکست خورده ی آنان در مورد زن تاکید فراوان دارند..
همه ی فداکاری ها و ظاهراً سختی هایی که برای یک مادر پیش می آید، آنقدر شیرین هست که به قول مهمان برنامه، حسّی ست که فقط باید تجربه اش کرد و هرکسی توانایی درک آن را ندارد.
در برنامه ای دیگر از شبکه استانی خودمان، مجری از پزشک فیلیپینی که مسلمان شده و مهمان برنامه است، می پرسد: «از همسرتان برای روز زن چه هدیه ای گرفتید؟»
گذشته از اصل سؤال که فی نفسه کاملاً اشتباه و در واقع ورود به حریم شخصی افراد تلقّی می شود، (در عید نوروز بارها میزان عیدی سؤال می شد) تأثیر پاسخ مهمان فیلیپینی جای توجه دارد.. : «همسرم فقط به من تبریک می گوید!» و در برابر تعجّب مجری ادامه می دهد: «ولی اگر هدیه بدهد، یک سرویس کامل طلا و برلیان برایم می خرد !!!!»
در این لحظه قیافه ی مجری دیدنی است!
اصرار بیش از حدّ مجری برای شنیدن پاسخ ، مهمان را به دادن پاسخی وادار کرد که هم مجری مبهوت مانده و هم نمی تواند موضوع را جمع کند!
حال قیافه ی مخاطبان برنامه (چه خانم و چه آقا )، خصوصاً از اقشار کم در آمد را تصوّر کنید که چه حالی دارند..
این قصّه سر دراز دارد و مثال ها ازین همه بی توجّهی تمامی ندارد..
کاش مدیران رسانه، بیشتر به تقویم نگاه کنند و با نظارت و کادرسازی درست، برنامه سازی، خصوصاً درمناسبت های مهم را به افرادی با هدف و کارشناس واگذار نمایند تا صرفاً برای پرکردن آنتن، تن به ساخت و پخش هر برنامه ی بی محتوا و بی هدفی ندهند. انشاالله./
فاطمه زرعکانی - تیتر1