شاه کلید ازبین بردن بنیان خانواده

از منظر بسیاری از کشورهای دنیا حتی کشورهای اروپایی ، پیامد ماهواره ، جهانی شدن (Globalization)) یا همان آمریکایی شدن (Americanization) روش زندگی است . هدف امپریالیسم فرهنگی یا رسانه ای این است تا برای تحقق ایده نظام تک قطبی (نظم نوین جهانی ) ، فرهنگ واحدی –شیوه زندگی آمریکایی –بر جهان حاکم شود.

«تالکوت پارسونز» جامعه شناس آمریکایی درباره تاثیر ماهواره می گوید:«بهترین پایگاه برای ایجاد تغییرات فرهنگی در جوامع از جمله پذیرش فرهنگ تهاجم ، جهان ارزش ها یا باورهای مذهبی و دینی است … تاثیر ماهواره بر نظام فرهنگی جامعه و تغییر فرهنگ اصلی توسط شبکه های مختلف ماهواره ای خود به تنش در جامعه و تغییر باورها و رفتارهای دینی منجر شده و زمینه تهاجم فرهنگ و کم رنگ شدن فرهنگ داخلی را در بر خواهد داشت.» به عقیده او تلاش برای تغییر نظام فرهنگی یک جامعه باعث افزایش تردید ، تشکیک و تنش در جامعه شده و به دنبال آن باورها و ارزش های یک جامعه تغییر کرده و بدین سان تهاجم فرهنگی عملی می گردد.

به طور کلی یکی از موارد آسیب شناختی جهانی شدن و ترویج سبک زندگی آمریکایی ، «بحران در خانواده و کاهش اهمیت آن» است که در حال گسترش و جهانی شدن است ؛ زیرا ماهواره تلاش دارد با تخریب فرآیندهای درونی سازی ارزش ها و هنجارهای اسلامی و ایرانی ، ارزش های حاکم بر خانواده را دچار تغییراتی اساسی کرده و با ایجاد تضاد ارزشی در بین اعضای خانواده ، میان آنها اختلاف و جدایی افکند.

ترویج خیانت در خانواده باعث از بین رفتن فضای اعتماد ، سست شدن تعهد ، دلبستگی و علاقه زن و شوهر به هم ، تبدیل روابط خانوادگی به روابطی سرد ، بی مفهوم ،گنگ و خالی از احساس و عاطفه و رواج بی بند و باری و بی قیدی شده و در نتیجه باعث تغییر روابط خانوادگی و سست شدن خانواده می گردد.

مثال معروفی است که می گوید اگر می خواهید جامعه ای را ویران و نابود کنید ، خانواده ها را هدف قرار دهید ؛ اگر توانستید بنیان خانواده را سست کرده و آن را به فروپاشی نزدیک نمایید ، نابودی و اضمحلال جامعه دور نخواهد بود. غربی ها با آگاهی از نقش و جایگاه خانواده در سلامت و صیانت از جامعه ، برای تامین هدف های سیاسی و اقتصادی خود و تسلط بر جوامع ، می کوشند خانواده را نابود و بنیان آن را سست کنند تا سلامت و سعادت عمومی به خطر افتد.

به این منظور آنها می خواهند با ترویج و عادی سازی بی بند و باری ، عفاف زدایی و از میان بردن نگاه عفیفانه مرد و زن در خانواده ، میان زن و شوهر اختلاف ایجاد کرده و پای بندی و وفاداری آنان را به تعهدات زناشویی سست کرده بر روابط خانوادگی و ساختار خانواده تاثیر گذاشته و اسباب فروپاشی آن را فراهم سازد.

غرب به خوبی می داند زمانی می تواند بنیان خانواده را نابود سازد که تعهدات زناشویی را سست و تضعیف نماید. در اهمیت تعهدات زناشویی همین بس که از نظر اندیشمندان ، تعهد زناشویی ، قوی ترین و پایدارترین عامل پیش بینی کننده کیفیت و ثبات رابطه زناشویی است و در آستانه هزاره سوم ، خانواده همچنان به عنوان مهم ترین قرارداد زندگی شناخته می شود و تعهد زناشویی ، مهم ترین عاملی است که می تواند پای بندی به این قرارداد را تضمین کند.

در آموزه های دینی و در فرهنگ اصیل ایرانی هم وفاداری ، تعهد ، گذشت و عشق ، پایه های اصلی استحکام خانواده است ؛ چنانکه در قرآن کریم از زن و مرد به عنوان لباس یکدیگر یاد شده است ؛ «هٌنّ لِباسٌ لَکٌم وَ اَنتٌم لِباسٌ لَهٌنَّ ؛ آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرند).»(سوره بقره ، آیه 178)

در جای دیگری قرآن شریف تاکید بسیار دارد که پایه و اساس زندگی خانوادگی مودت ، رحمت و محبت است و زن موجب آرامش است. چنانکه می فرماید:«وَ مِن آیاتِهِ أَن خَلَقَ مِّن أَنفٌسِکٌم أَزوَاجِّا لِّتَسکٌنٌوا إِلَیهَا وَ جَعَلَ بَینَکٌم مَّوَدَّهًوَ رَحمَه إِنَّ فِی ذَلِک لآیَاتٍ لِّقَومٍ یَتَفَکَّرٌونّ؛ از جمله نشانه های قدرت او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید که در کنارشان آرام گیرید و در میان شما محبت و شفقتی قرار داد ، بی تردید در این (تدبیر عجیب) نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند.»(سوره روم، آیه 21)

در خانواده هایی که روابط بین فردی بر اساس مهر و محبت ، عطوفت و صمیمیت برقرار است ، نشاط و شادی حاکم می شود و هیچ گاه ناامیدی پیش نخواهد آمد.

پژوهش ها نیز نشان می دهد بین تعهد زناشویی و ارزش های فرهنگی ، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و بین تعهد زناشویی و ارزش های فرهنگی ، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و بین پای بند نبودن به ارزش های فرهنگی با تعهد زناشویی ، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد ؛ یعنی زوجینی که به همسر و ازدواجشان ، تعهد و پای بندی بیشتری دارند ، میزان پای بندی بیشتری نیز نسبت به ارزش های اجتماعی و فرهنگی جامعه نشان می دهند.

با همه این اوصاف در اغلب فیلم ها و سریال های ماهواره ای هدف های ذیل دنبال می گردد:

• زدودن تقوا ، شرم و حیا
• عفاف زدایی (از میان بردن نگاه عفیفانه مرد و زن در خانواده)
• نابودسازی وفاداری ، تعهد ، احساس مسئولیت و پایداری افراد خانواده نسبت به هم
• ترویج تفکر آزاد اندیشی مطلق و ایجاد فضای آزادی مطلق در خانواده
• ایجاد حس رقابت جنسی (لیبرالیسم جنسی ) زن و شوهر نسبت به یکدیگر (یعنی آنها به جای اینکه انیس و مونس هم باشند ، به صورت رقیب به یکدیگر نمایش داده می شوند و نسبت به هم وفاداری ، تعهد و پای بندی ندارند .)
• پای بند نبودن به اصول زندگی مشترک و طلاق های بی شمار بر اثر آشنایی با جنس مخالف دیگر.
• ترویج وقاحت به جای قباحت و کنار زدن و از بین بردن بسیاری از حجاب های اخلاقی ، دینی و شکستن قبح و زشتی بسیاری از مسایل ، به ویژه در زمینه های جنسی و خشونت.
• تکرار نمایش مسایل خلاف اخلاق و عرف به گونه ای که به مرور زمان قباحت و کراهتش می ریزد.
• جلوه دادن زیور عفاف به عنوان یک عامل مخرب .
• ترویج گسترده خیانت زن به مرد در جهت عادی سازی این گونه خیانت و از بین بردن قبح شدید آن در جامعه
• تاکید بر خیانت در سریال های شبکه های ماهواره ای به گونه ای است که پس از مدتی قبح این مسأله در اذهان عممومی کمرنگ شده و بینندگان دیگر از تماشای روابط سراسر دروغ و خیانت اظهار تحیر نمی کنند.
• ترویج خیانت های محجور (شبیخون بر روابط) خواهر و برادری

آنچه مسلم است پایه و رکن زندگی خانوادگی ، روابط خونی و خانوادگی است و ماهواره به عنوان یک ابزار نیرومند تلاش دارد تا پایه و اساس زندگی خانوادگی را نابود سازد .راهکار آن در نابودی این روابط ، ترویج خیانت های محجور از نوع برادر و خواهری است. بسیاری از فیلم ها و سریال های ماهواره ای نه تنها خیانت های زن و شوهر را تبلیغ می کنند تا به عادی سازی آن کمک نمایند ، بلکه اسفبارتر آنکه می کوشند خیانت های محجور خواهر و برادری را آن چنان در مقابل چشم بینندگان به نمایش گذارند تا قبح و زشتی آن ریخته و به صورت پدیده ای عادی جلوه داده شود.

بسیاری از فیلم ها و سریال های ماهواره ای روایت مثلثی عشقی است که دو ضلع آن دو خواهر یا دو برادر هستند که با هم رقابت می کنند و دست به خیانت می زنند ؛ نتیجه آنکه وقتی برادر به برادر و خواهر به خواهر خیانت می کند ، خانواده مفهومی گنگ و نامعلوم پیدا می کند.