گفتگو با دکتر مهدی محقق، مسن ترین استاد دانشگاه البرز/ توصیه استاد به دانشجویان ایرانی
لطفا خودتان را معرفی کنید و از سوابق آموزشی تان بفرمایید؟
من دکتر مهدی محقق هستم که در حال حاضر رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی هستم.و استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج. در مشهد سال 1308 به دنیا آمدم خانواده ما ، خانواده ای روحانی بود و من تحصیلات آغازینم بعد از شش ابتدایی ، تحصیلات حوزوی و طلبگی بوده است و خیلی زود دروس حوزوی را تمام کردم و تصدیق استشاد از مراجع تقلید گرفتم و در دو رشته دکتری گرفتم یک رشته الهیات و دیگری رشته زبان و ادبیات فارسی و از سال 1339 در دانشگاه تدریس می کنم تا الان و قبلش هم 8 سال دبیر دبیرستان ها بودم به عنوان یک ایرانی عضو فرهنگستان زبان عرب مصر هستم ، عضو فرهنگستان اردن هستم ، عضو فرهنگستان هند هستم و از سال 1340 تا 1342 استاد دانشگاه لندن در انگلستان بودم از سال 1344 تا 1347 استاد دانشگاه مک گیل کانادا بودم و از دانشگاه تهران 35 ساله که بازنشسته شدم در تاسیس دانشنامه جهان اسلام که به ریاست عالیه مقام معظم رهبری بوده من پایه ریزی کردم اولین مدیر عاملش من بودم . در حدود 80 الی 90 کتاب منتشر شده دارم و بعضی از کتابهایم هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب جایزه دریافت نمودم متجاوز از 150 مقاله به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی دارم .
بهترین و بدترین سال تدریس تان چه سالی بوده و علت را بیان کنید ؟
ما از تدریس همیشه لذت می بردم و بهترین و بدترین سال تدریس ندارم.من همه سالهای تدریسم را دوست داشتم و دارم.من همیشه دلم می خواسته یا واعض شوم مثل پدرم یا معلم شوم.هر دو این ها از یک مقوله هستند . وقتی من الان مثلا در این کلاس درس می دهم مثل یک واعظی می ماند که در مسجد بالای منبر است.با این تفاوت که در مسجد عامه ی مردم حضور دارند ولی در دانشگاه افراد خاصی هستند ولی هر دو از یک مقوله هستند . من از معلمی و تدریس همیشه لذت می بردم .
دانشجو های شما الان کجا هستند ؟ آیا خبری از آنها دارید ؟
بله ، دانشجو های من اغلب استاد دانشگاه هستند آقای دکتر زاکری شاگرد من بودند ، آقای دکتر ماهیار شاگرد من بودند در دوره دکتری ، آقای دکتر احمد احمدی که انتشارت سمت هستند شاگرد من بودند در دوره فوق لیسانس فلسفه ، آقای دکتر حسن حبیبی در علوم اجتماعی شاگرد من بودند اغلب استاد دانشگاه و از مسئولین کشور هستند همین آقای دکتر ماهیار از استاد خبره دانشگاه هستند در ایران از بزرگان ادبیات هستند شاگرد من بودند پایان نامه دکتری شان را با من گرفتند .
درآمد شما در حال حاضر به چه میزان است ؟
من یک حقوق بازنشستگی می گیرم و در دانشگاه ها هم اگر تدریس قبول کنم جداگانه حقوق دریافت می کنم .کتابی هم که تالیف می کنم یک حق التالیف به ما می دهند و گاهی هم که در صدا و سیما برای سخنرانی دعوت می شویم یک مبلغی صدا و سیما به ما می دهند .
اولین حقوقی که گرفتید چقدر بوده است ؟
پیش از انقلاب اولین حقوقم در وزارت فرهنگ آموزش و پرورش 160 تومان بوده است 160 تا تک تومانی بوده است بعد حق لیسانس که به ما دادند شد 230 تومان ، 230 تا تک تومانی .
فرق استاد قدیم با اساتید جوان چیست ؟
خوب اساتید قدیمی عمقی تر بودند علاقه به علم بیشتر داشتند نسل جدید بیشتر به دنبال نمره و مدرک و … هستند و اساتیدی قدیمی مثلا در دانشکده ادبیات که ما بودیم استاد بدیع الزمان فروزان فر ، استاد جلال الدین همایی ، استاد محمد معین خوب اینها افرادی بودند که عمق کلاس شون شاگردها را فوق العاده جذب می کرد در سال 1353 یعنی 40 سال پیش آقای دکتر ماهیار پیش من پایان نامه دکتری داشتند اساتید قدیمی عمیقی تر تدریس می کردند و فضا در گذشته علمی تر بود چون من جاهای مختلف دنیا تدریس کردم من در مالزی درس دادم در کانادا درس دادم در آکسفورد درس دادم در لندن درس دادم در مقایسه می توانم بگم که در اینجا کمتر می شود علاقه ای به درس پیدا کرد و فضا هم فضای مناسبی نیست مثلا من در کانادا که درس می دادم اگر یک مقاله ازت چاپ می شد همان فردا احساس می کردی دیگران با چشم دیگر بهت نگاه می کردند الان در ایران یک کتاب هم منتشر می کنی هیچ اتفاقی نمی افتد نسبت به علم بی خیال و بی توجه هستند . از اینجا آدم می تواند فرق بین محیط علمی و غیر علمی را متوجه شود یا مثلا یک دانشجوی ژاپنی پارسال آمده بود ایران ، در منزل ما زندگی می کرد نمایشگاه کتاب شده بود حدود سه میلیون کتاب که مربوط به رشته ی خودش بود گرفته بود عرفان ایرانی عنوان پایان نامه دکتری بود واما در دانشجوهای ایرانی کمتر علاقه به کتاب دیده می شود علاقه به تحقیق و پژوهش دیده می شود . دانشجوهایی که پول ندارند آنها معذورند اما دانشجوهایی هم که وضعیت مالی خوبی دارند انگیزه مطالعه ندارند.
خاطره از اولین روز مدرسه ؟
ما یک مدرسه ای در مشهد بود می رفتیم اتاقش تنگ بود من روی طاقچه می نشستم مدرسه خوبی بود ، مدیرش یک روحانی بود در زمان رضاشاه ، به جای سرود شاهنشاهی زیارت حضرت امام رضا (ع) می خواندیم ،شهر حال زندگی بنده در دوجلد به نام محقق نامه جلد شده ، در این کتاب حدود 80 مقاله است که دیگران نوشتند 20 تا مقاله انگلیسی و عربی و فرانسه در آن وجود دارد که دانشجویان خارج از ایرانم نوشتند 300 صفحه از این کتاب شرح حال خودم است با تصویر ، با اساتید خودم و عکس هایی که در کنگره های مختلف شرکت کردم و ..حتی کتاب هایی که به مرحوم امام خمینی (ره ) هدیه دادم در آن عکسش وجود دارد .
توصیه شما به دانشجویان جوان چیست؟
توصیه ام به دنشجوها این است که دانشجویان وقتی می بینند که این همه دستاوردهای علمی از غرب به ما می رسد باید بدانند که این نتیجه کوشش است با تنبلی و تن پروری و بی حالی به این درجات آدم نمی رسد ، این را باید خوب درک کنند نسل جوان ما باید کوشش کنند خوب شما الان نگاه کنید هر روز وسایل ارتباط جمعی عوض می شود کسانی زحمت کشیدند حالا یک عده در این میان بی تفاوت باشند بی توجه به علم باشند به اینجا نمی رسند حالا هر علمی که باشد فرقی نمی کند . ما یک زمانی بود تاریخ ادبیات ما را فرنگی ها می نوشتند این شرم آور بود که یک ملت کهن سالی مثل ما شرح حال شعرا و دانشمندهایش را ادوارد براون نویسد ، به هر حال دانشمندانی مثل دکتر صفا ، دکتر معین ، دکتر خالبری پیدا شدند و به روزی رسید که امروز ما خودمان تاریخ ادبیات ها را می نویسیم .ما چشم مان به غرب باشد یک وقتی دکتری افتخار می داد به خانم انوری شینه یک دانشمند خانم آلمانی ، این خانم در دانشگاه الزهرا درس خواندند من به مدیر دانشگاه الزهرا گفتم شما باید به دخترهای جوان 20 الی 22 ساله از این جور آدم ها ، انسان غنی ای بسازید بعد خانم انوری شینه لیاقت داره بفهمد مولانا کیست ؟جوان های ایرانی باید تاریخ ادبیات ایران را از بر باشند مخصوصا با این فرهنگ غنی و با شعرای توانمند. دانشجویان امروزی فوق العاده دنبال مدرک هستند و این من را ناراحت می کند ، یا یک خانم آمریکایی را فرستاده بودند تهران پایان نامه دکتری اش را بنویسد من بهش پیشنهاد دادم در مورد ناصرخسرو بنویسد پایان نامه ای نوشت که الان به زبان فارسی ترجمه شده و به عنوان یک مرجع در آمده تحت عنوان نگین بد اخشان ، برای چندین بار چاپ شده است. دختر آمریکایی لیاقت دارد که بفهمد ناصر خسرو کی بوده و چی بوده ؟ اما ایرانی ها نمره و مدرک شان را بگیرند و بعد با علم خداحافظی کنند .
دانشجوها باید در فرهنگ و ادبیات خودشون پیش قدم باشند و خود برای نوشتن تاریخ ادبیات و سرنوشت علمی کشور پیش گام باشند نه اینکه بیگانه ها رازهای علمی درون کشور ما را کشف کنند و قدر آن را بدانند.
منتظر این نباشیم که مثلا یونسکو اعلام کند قطب الدین شیرازی دانشمند خوبی بود پس برایش جشن بگیرید یعنی چی ؟ یعنی اینکه شما شعورش را ندارید که بفهمید قطب الدین شیرازی کی بود ؟قطب الدین شیرازی در 14 سالگی رییس بیمارستان مظفری شیراز شد خوب این چه فرهنگی بوده که بچه 14 ساله رییس بیمارستان می شود یا خواجه نصیر طوسی که رییس رصد خانه مراغه بوده است .در گذشته فضا ، فضای احترام به علم بود .مراکز علمی در گذشته چنان جاذبه ای داشت که یکی از شاگردان خواجه نصیر می گفت : خواجه نصیر مثل پروانه دور شاگردانش می چرخید یعنی به قدری محبت می کرد که ما خانواده مان را فراموش می کردیم و فقط به یادگیری فکر می کردیم.
با توجه به این که امسال رهبر معظم انقلاب روی فرهنگ تاکید دارند و سال را به این نام نامگذاری کردند چه توصیه ای برای تحقق بخشیدن به فرهنگ دارید ؟
خوب بایست در دانشگاه ها فرهنگ سازی شود . ما یک جلسه ای در دانشگاه آزاد کرج داریم که هر دو هفته یکبار با حضور دکتر نوری در دانشگاه برگزار می شود رییس همین دانشگاه آزاد کرج و شورای راهبردی فرهنگی که چه کنیم فرهنگ رسوخ پیدا کند مثلا در دانشگاه هایی مثل دانشگاه آزاد که این همه شعبه دارد چه کار کنیم دانشجوها به علم علاقمند شوند به تقوا ، به حجاب و عفاف .
وضعیت فعلی رشته ادبیات در کشور ما و پیشرفت هایی که در این رشته در کشور ما اتفاق افتاده را بفرمایید ؟
خوب از نظر کمیت زیاد بوده ولی خوب کیفیت خواه نا خواه تنزل می کند وقتی که کمیت زیاد باشد . ما تلاش می کنیم که به موازات کمیت کیفیت نیز تحقق پیدا کند الان در کشور مالزی که من سالی دو بار درس می دادم الان به فکر افتادند که کیفیت دانشگاه شان را بالا ببرند زمانی که ما بودیم یک دانشجو ایرانی در مالزی نبود اما الان 4000 الی 5000 دانشجو ایرانی رفته مالزی درس بخوانند دلار می دهند و درس می خوانند . یا مثلا کشورهای حوزه ی خلیج فارس مثل دبی و … و ما نیز بایست کمیت را که زیاد می کنیم کیفیت را نیز ارتقا دهیم.
ممنون که وقت تان را در اختیار ما قرار دادید .
خواهش می کنم.