به بهانه مجوز فیلمهای حامی فتنه
سینمای کودتا؛ بحران جدید سینمای ایران/مهم ترین مشکل«عصبانی نیستم»و«قصه ها» چیست؟
زرگترین مشکل فیلمهایی چون «عصبانی نیستم» و «قصهها» این است که به مردم، احساس نفرت از هموطنان خود را القا میکنند.
![](/files/fa/news/1393/8/21/182597_360.jpg)
این عبارات، محورهای محتوایی فیلمهایی است که طی ماههای اخیر بهعنوان نماینده سینمای ایران در جشنوارههای مختلف جهان شرکت کرده و جوایزی را هم دریافت کردهاند. دو فیلم «عصبانی نیستم» و «قصهها» که از آنها به فیلمهای حامی فتنه هم یاد میشود، به جز عبارات فوق، حرف دیگری برای گفتن ندارند. آثاری که از ساختار هنری و سینمایی محروم هستند و حتی برخی از منتقدان مطرح سینمای کشورمان، این دو اثر را ماقبل سینما و فاقد قابلیت نقد میدانند، اما به دلیل شعارهای ضدایرانی خود، مورد توجه جشنوارههای غربی قرار میگیرند. برای نمونه، فیلم «قصهها» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد اصلاً فاقد فیلمنامه به معنای واقعی کلمه است و از به هم چسباندن چند فیلم کوتاه شکل گرفته، اما در جشنواره فیلم ونیز جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد! همچنین فیلم «عصبانی نیستم» که موضوعات کهنه و کلیشهای و مشتی شعار شبهسیاسی را به خورد مخاطب خود میدهد، در شصتوچهارمین دوره جشنواره فیلم برلین پذیرفته شده بود.
بزرگترین مشکل فیلمهایی چون «عصبانی نیستم» و «قصهها» این است که به مردم، احساس نفرت از هموطنان خود را القا میکنند. اکثر قریب به اتفاق ملت ایران مسلمان هستند و همه زیر پرچم عشق به اسلام با هم متحد شدهاند، اما این واقعیت را هم نمیتوان نادیده گرفت که ایران از مردمی با قومیتهای مختلف، طبقات و اقشار گوناگون و سلایق سیاسی و فرهنگی متفاوت تشکیل شده است؛ تنوعی که یک رنگینکمان زیبا به نام ایران را به وجود آورده است، اما طی سالهای اخیر، دشمنان ایران در تلاش هستند تا رنگهای این رنگینکمان را از هم جدا کنند. خط اصلی برنامههای شبکههای ماهوارهای فارسیزبان هم همین است. متأسفانه فیلمهایی چون «عصبانی نیستم» و «قصهها» هم ـ خواسته یا ناخواسته ـ در همین خط ساخته شدهاند. یعنی این فیلمها هم القاگر گسست میان گروههای مختلف اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایرانی هستند.
درست مانند فیلم «عصبانی نیستم» که نماد و نمود تمامعیار یک فیلم ضدقومیتی است. فقط کافی است به شخصیتپردازی کردها در این فیلم تأمل کنیم. در فیلم تنها دو شخصیت کرد وجود دارد. یکی دلال و مفسد اقتصادی است و دیگری یک روانپریش کف کرده و متنفر از آدمها ـ مثل خود فیلم ـ است!
یکی از تبلیغات بیاساس رسانههای غربی علیه ایران، القای دروغ فراوانی دانشجوهای ستارهدار است. آنها مدعی هستند که هر دانشجویی که از نظام ایران انتقاد میکند، از تحصیل محروم میشود! این در حالی است که هر کس مدتی در یک دانشگاه معتبر ایرانی تحصیل کرده باشد، تصدیق میکند که چنین ادعایی یک دروغ بزرگ است. فیلم «عصبانی نیستم» هم در راستای همین دروغ ساخته شده است. شخصیت محوری این فیلم، دانشجویی است که به دلیل فعالیت در فتنه و حمایت از کودتای نافرجام سال 88 از دانشگاه اخراج میشود و پس از آن هم به دلیل سوابق سیاسیاش امکان اشتغال نمییابد!
هنوز در کشور ما قانون و تمهید مدیریتی خاصی برای غربال کردن آثاری که به جشنوارههای خارجی ارسال میشوند، وجود ندارد. به همین دلیل هم اغلب فیلمهایی که به عنوان نماینده سینمای ایران به جشنوارههای غربی راه پیدا میکنند، در واقع، تبلیغی علیه کشور ما هستند. نمونه بارز چنین مسئلهای درباره دو فیلم مذکور رخ داد. برای نمونه پس از نمایش فیلم «قصهها» در جشنواره ابوظبی، رسانههای عرب ضدایرانی به بهانه این فیلم انواع توهینها را به کشور ما روا داشتند. این رسانهها در تحلیلهای خود از این فیلم آن را «برملاکننده زشتیهای جامعه ایرانی» خواندند که از جمله اینها روزنامه لبنانی و ضد ایرانی «النهار» است که با اشاره به دور زدن قانون از سوی بنیاعتماد نوشت: این فیلم مجموعهای از فیلمهای کوتاه است که بازتابی واقعی از جامعه ایران دارد که در آن؛ سرخوردگی، اعتیاد، عشق و سوءاستفاده جنسی دیده میشود! این روزنامه ادامه میدهد: کارگردان مستندوار فیلمی از فساد ساخته است؛ فیلمی از یک راننده تاکسی، زنی که خودفروشی میکند و... و نهایتاً یک تصویر دقیقی از ایران نشان میدهد که مردمان آن بین بقا در آن و کوچیدن از این دیار مردد هستند! پایگاه مصری «الموجز» نیز با اشاره به داستان فیلمهای کوتاه هفتگانه «قصهها» نوشته است: فیلم سقوط واضح زندگی در داخل جامعه ایرانی را نشان داده است! این پایگاه با اشاره به شخصیتهای مختلف فیلم «قصهها» از جمله دختری که خودفروشی میکند تا مردی که به دنبال بیمه خودش است و از مشکلات امنیتی و بوروکراتیک مینالد، میافزاید: بنیاعتماد در این فیلم در قالبی پانورامایی داستان شخصیتهایی از طبقه متوسط و ضعیف را نشان داده و در ارائه تصویری منتقدانه و سیاه از جامعه ایرانی موفق شده و خطوط قرمز سینمای ایران را رد کرده است!
منبع: سراج 24
ارسال نظر
اخبار برگزیده