از "شهید خندان" تا " اشعث زمانه ات را بشناس"!
جشنواره وبلاگی ۹دی تولد دوباره انقلاب
تیشه بی خیالی بر ریشه فرهنگ کشور
روایت نو٬به نقل از وبلاگ دل نوشته های یک ژورنالیست نوشت:
صدا و سیما چه کرده که پرشین تون به جای شبکه پویا و خیلی برنامه های دیگرش در دل کودکان ایرانی جا باز کرده است ؟؟؟
چه می کنیم یا بهتر است بگوییم مسئولین فرهنگی چه می کنند ؟؟؟؟؟
تیشه بی خیالی به دست گرفته ایم و با کمک خارج نشینان بر ریشه فرهنگ کشور می زنیم!!
ریشه ی فرهنگ ما همین کودکانی هستند که به ازای فرهنگ حسینی و تفکر بسیجی با ضد فرهنگ دوستی دختر و پسر، پوشیدن لباس های نامناسب و . . . رشد می یابند.
حال دشمنان با استفاده از همین تفکر، کودکان ما را با پخش کارتون و برنامه ی جذاب همراه با خوراک ضد فرهنگی مد نظر خویش هدف گرفته اند….
چه می کنیم ؟؟؟؟؟؟…
********************************************
اشعث زمانه ات را بشناس
روایت نو٬به نقل از وبلاگ سربازصفر نوشت:
« اشعث بن قیس کندی » پس از افشای فسادش در آذربایجان با اقتدار مولا امیرمؤمنان علیه السلام برکنار و به کوفه فرخوانده شد
ولی وقتی طبل جنگ نواخته شد
قوم بزرگ « کنده » به دلیل رفتار تند امیرمؤمنان علیه السلام با اشعث از جنگ سرباز زدند و چون احتمال داشت…
************************************************
چهار نعمتی که بهتر است هر روز صبح یادی از آنها شود
روایت نو٬به نقل از وبلاگ لبیک یا محمد (ع) نوشت:
چهار نعمتی که بهتر است هر روز صبح یادی از آنها شود
حضرت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«هر که صبح کند و چهار نعمت خدا را یاد نکند می ترسم که نعمت خدا از او زائل گردد»…
********************************************
امنیت ملی و عتبات متبرکه عراق خط قرمز ما است
روایت نو،به نقل از وبلاگ مدافعون – مدافعان حرم السیدهَ زینب (س) نوشت:
به طور طبیعی در سوریه و عراق ما با دولتها برای حفظ ثبات و امنیت آنان همکاری می کنیم و در بُعد سلاح و تجهیزات معمولا دولتهایشان از ما خرید میکنند.
ایران در میان کشورهای دارای توان موشکی دارای جایگاه مناسبی است و در جایگاه پس از آمریکا، روسیه و چین، قرار دارد.
ما متناسب با تهدیدات احتمالی علیه کشور، تلاش کرده ایم تا برد موشک هایمان را افزایش دهیم و در این زمینه ما به بردهای لازم رسیده ایم.
امنیت ما برای ما مهم است، حتی اگر جریانی خارج از مرزهای ما بخواهد تهدیدی را برای ما ایجاد کند. خط قرمز ما امنیت ملی ما است…
*******************************************************
مانند کـــوه در حمایت مولا ایستـاده ایم
روایت نو،به نقل ار وبلاگ ســــــــرداران فـــــــــــاطمی نوشت:
از ما بتــــرس طایفـــه ای پر اراده ایم
مــا پیــــروان قــائـم آل محمــدیم
مانند کـــوه در حمایت مولا ایستـاده ایم…
***************************************************
روایت نو٬به نقل از وبلاگ آسمان تب دار نوشت:
با اجازه ی مادر سادات،رخت عزای پسرش را ن از جان،
بلکه از تن در می آوریم
و خواهیم گفت ای حسین:
داغ تو تا ابد ،در سینه ی ما خواهد ماند…
*************************************************
شیطان پرستان
روایت نو،به نقل از وبلاگ یا اباصالح المهدی(عج) نوشت:
اندیشه ی « شیطان پرستی و تقدیس شیطان »، در شماری از ادیان کهن آمده است
و برخی از ادیان، خدایان متعدّدی داشتند که آن خدایان نماینده ی شر بودند.
به عنوان مثال در تمدّن کهن « مصر »، الهه ی « سیت » یا « شیث » به کلمه ی
satan؛ یعنی شیطان که نماینده ی نیروی شر است، نزدیک است و مصری ها برای
در امان ماندن از شرّ او، قربانی های زیادی تقدیم آن می کردند…
******************************************************
هاشمی در سال۸۸
روایت نو،به نقل از وبلاگ کاریکاتور حساس بشو نوشت:
یکی از اشخاصی که مجموعه اظهار نظر یا سکوت او در سال ۸۸ از جنبههای مختلف قابل تامل بود، آقای هاشمی رفسنجانی است.
آقای هاشمی در آن سال، بر خلاف سال های گذشته، نقشی به دور از اثر گذاری غیرمستقیم و ستادی داشتند.
حرف های مستقیم یا سکوتهای جهت دار در قالب اظهار نظرهای وی ظهور و بروز بیشتری نسبت به سالهای گذشته پیدا کرد.
هر چند کتابی با نام "هاشمی ۸۸” درباره عملکرد آقای هاشمی در وقایع آن سال توسط همفکران وی منتشر شده است،
اما شاید نکاتی مغفول مانده درباره آقای "هاشمی در سال۸۸” وجود دارد…
********************************************************
زائری بارانی ام آقا به دادم می رسی
روایت نو،به نقل از وبلاگ جنبش یا زهرا نوشت:
زائری بارانی ام آقا به دادم می رسی ؟
بی پناهم ، خسته ام ، تنها ، به دادم می رسی ؟
گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگیم
ضامن چشمان آهوها به دادم می رسی ؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا به دادم می رسی…
*********************************************
در شگفتم از مردمی که از …
روایت نو٬به نقل از وبلاگ آسمان تب دار نوشت:
روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه میکند.
شاگردان گفتند: ” کسی چیزی به شما گفته؟ لاتی، چاقو کشی چیزی شما را اذیت و آزار کرده؟"
شیخ جعفر در میان گریه ها گفت: ”آری… یکی از لات های این اطراف حرفی به من زد"
همه نگران شدند که بی احترامی به ایشان کرده باشد. گفتند…
******************************************
شهید خندان
روایت نو٬به نقل از وبلاگ ســــــــرداران فـــــــــــاطمی نوشت:
ترکش خمپاره سینهاش رُو چاک داده بود
و روی زمین افتاد و زمزمه میکرد.
مصاحبه گر:دوربین رُو برداشتم و رفتم بالای سرش…
داشت آخرین نفساشو میزد.
ازش پرسیدم این لحظات آخر چه حرفی برای مردم داری؟
با لبخند گفت…
******************************************