یادداشت اختصاصی؛
چند نکته مهم درباره مذاکرات هسته ای/ "تغایر در تفاهم"
در راستای همدلی و همزبانی دولت با ملت، و بر مبنای چارچوب های تعیین شده از سوی رهبرحکیم انقلاب،شفاف سازی صادقانه و اعلام موضع متناسب، روشن، قاطع و به موقع از سوی تیم ایرانی درباره متن منتشره و مواضع آمریکا، مورد انتظار افکار عمومی است.
گروه سیاسی«تیتریک»،/ مهدی عسگری
درباره مذاکرات لوزان، 3 متن منتشر شده است:
متن اول- متنی که توسط ظریف و موگرینی در کنفرانس مطبوعاتی به عنوان "بیانیه" قرائت شد.
در این کنفرانس مطبوعاتی به تفاهمی اشاره و ارجاع داده شده تا مبنای توافق نهایی قرار گیرد.
با عنوان اختصاری: "PJCPOA"
یعنی: "پارامترهای برنامه جامع اقدام مشترک"
متن دوم- متنی فارسی، که توسط تیم مذاکره کننده ایرانی دقایقی قبل از شروع کنفرانس مطبوعاتی پایانی، در اختیار رسانه ها گذاشته شد. حاوی:
"خلاصه ای از راه حل های تفاهم شده برای رسیدن به برنامه جامع اقدام مشترک"
(هر دو متن درخبرگزاری ها دردسترس می باشد.)
متن سوم- متنی که توسط آمریکا به طور رسمی منتشر شد و در سایت رسمی وزارت خارجه امریکا قابل دسترسی است و ترجمه آن نیز در خبرگزاری های داخلی منتشر شده است. با عنوان:
"پارامترهای برنامه جامع اقدام مشترک" یا همان "PJCPOA"
نکات اساسی:
1) دربیانیه و مصاحبه پایانی در حالی به تفاهم لوزان، به عنوان مبنای توافق نهایی اشاره شده است که تا کنون دو سند متفاوت یکی از سوی وزارت خارجه ایران با عنوان فوق، یعنی " خلاصه راه حل ها..." منتشر گردیده،
و دیگری با عنوانی تقریبا مشابه و بدون ذکر کلمه "خلاصه"، بلکه با همان عنوان کامل "PJCPOA" از سوی کاخ سفید منتشر شده است.
2) نکته بسیار مهم این است این دو متن، تفاوت های بسیار زیاد و بنیادین با هم دارند. به گونه ای که با وجود چنین اسناد متغایر و مصاحبه ها و مواضع متفاوت، نمی توان مفهوم "تفاهم یا توافق" را از مذاکرات دریافت کرد بلکه بیشتر "تغایر و اختلاف" به چشم می آید. بنابراین براساس اطلاعات موجود تاکنون خروجی مذاکرات لوزان مبهم تلقی می شود.
3) بسیاری از رسانه های خارجی مهم ترین اختلاف دو تیم در روزهای پایانی را در نحوه انعکاس محتوای مذاکرات، صدور بیانیه پایانی و متن "PJCPOA" عنوان کرده اند.
براین اساس ایران درپی انتشار "کلیات" و طرف مقابل به دنبال انتشار "جزئیات" نتیجه مذاکرات بوده است. چنانکه در اسناد منتشر شده این تفاوت به روشنی مشاهده می شود.
4) تجارب قبلی، بویژه در توافق ژنو نشان داد علی رغم تفاوت دیدگاه دوطرف درباره "فکت شیت" منتشر شده توسط آمریکا، عملا روند مسائل نزدیک به همان fact sheet منتشره پیش رفت.
5) در قرائت تیم ایرانی از مذاکرات لوزان، اتفاقی منفی احساس نمی شود و اگر واقعا چنین تفاهمی صورت گرفته و در عمل نیز مبنای توافق نهایی قرار گیرد قابل اعتنا و به گفته دکترظریف در مسیر برد-برد قابل ارزیابی خواهد بود.
اما براساس قرائت طرف مقابل، با دادن امتیازات نقد فراوان ازسوی ایران و گرفتن برخی امتیازات نسیه، نشانی از برد-برد وجود ندارد.
6) شکی در تلاش و سختکوشی تیم ایرانی وجود ندارد درعین حال حاصل این تلاش ها در کنار سالها زحمت دانشمندان و سرمایه گذاری های گسترده و دستاوردهای گرانسنگ حاصله و حمایت های مردمی در عین فشارها، باید خروجی مثبت خود را در چارچوب سیاست "عزت، حکمت و مصلحت" نشان دهد.
در راستای همدلی و همزبانی دولت با ملت، و بر مبنای چارچوب های تعیین شده از سوی رهبرحکیم انقلاب،
شفاف سازی صادقانه و اعلام موضع متناسب، روشن، قاطع و به موقع از سوی تیم ایرانی درباره متن منتشره و مواضع آمریکا، مورد انتظار افکار عمومی است.
7) نکته مهم دیگر حفظ فضای همدلی و در عین داشتن آگاهی، بصیرت و هوشیاری، پرهیز از مواضع هیجانی و تند، جهت جلوگیری از ایجاد صف بندی کاذب در بین مردم شریف ایران عزیز است.
***
اینجاست که بیشتر به حکمت این جملات کلیدی رهبرانقلاب پی می بریم:
تیم هستهای که رئیسجمهور انتخاب کرده انصافاً خوب، امین، مورد قبول و دلسوزند و در حال کار و تلاشند اما با وجود این برادرانِ خوب، من نگرانم، چون طرف مقابل حیلهگر و اهل خدعه و نیرنگ است و از پشت خنجر میزند."
این حرفی هم که حالا انسان میشنود که میگویند که «در یک برههای دربارهی اصول کلّی توافق کنیم، بعد دربارهی جزئیات»، این را هم بنده نمیپسندم؛ این را من نمیپسندم. با تجربهای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس میکنم که این وسیلهای خواهد شد برای بهانهگیریهای پیدرپی برسر جزئیات. اگر توافق میکنند، جزئیات و کلّیات و همه را در یکجلسهی واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کّلیات را جداگانه توافق کنند، و بعد بر اساس آن کلّیات - که یکچیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیلپذیر است - بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست.
همهی آنچه هم قرارداد بسته میشود بین مسئولین ما و بین طرف مقابل، باید روشن، واضح، غیر قابل تفسیر و تأویل باشد. اینجور نباشد که طرف مقابل - که با دبّهکردن و چکوچانه زدن، کار خود را پیش میبرد - بتواند باز سر قضایای گوناگون، بهانهگیری کند، دبّه در بیاورد، کارها را مشکل بکند.
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده