«ابد و یک روز» فیلمی خوب؛ اما یک شاهکار نیست/ بیان معضلات اجتماعی جامعه در ساختار فیلم
نکته ی جالبی است که در سالهای گذشته نیز فیلم اولی ها جزو بهترین ها و شگفتی سازان جشنواره بودند، از جمله این فیلمها میتوان به فیلمهایی چون «چند متر مکعب عشق» و «تنهای تنهای تنها» اشاره کرد که هر دو فیلم اولی و با بودجه ای کم ساخته شده بودند، اما حرفی جهان شمول و ساختاری عالی داشتند.
«ابد و یک روز» یک فیلم به شدت حرفه ای است که تکلیفش با خودش و مخاطبش روشن است، فیلمساز به شدت آگاه است که چه میخواهد و در حال ساختن چه نوع فیلم و دنیایی برای مخاطب است، گاه آنقدر همه چیز در کنار هم خوب و عالی پیش میرود که در هنگام تماشای فیلم از خودم میپرسم: واقعا این فیلم را یک جوان ۲۷ ساله دانشجوی سینما ساخته است؟!…
یک فیلم با ساختاری خرده پی رنگ و بازی های فوق العادهِ نوید محمدزاده و پریناز ایزدیار که گویی هر دو از آینده های خوب سینمای ایران هستند و همینطور بازی متفاوت پیمان معادی که همگی به شکلی عالی درآمده اند. ابد و یک روز شاهکار نیست، اما فیلمی خوب است، فیلمی که در سیل انبوه فیلمهای مشابه سینمای فرهادی که نمونه های بسیاری در سینمای ایران میبینیم، میتوان گفت جزو معدود فیلمهایی به این سبک و سیاق است که علاوه بر پرداخت یک معضل اجتماعی خیلی هم خوب از کار درآمده و به لحاظ ریتم و تکنیک و محتوا دارای ارزشهای بالایی است که این امر را ۸ سیمرغی که دریافت کرده به خوبی تصدیق میکند. هر چند که از نظر حقیر فیلم به لحاظ روایت زمانی مشکلاتی دارد و حتی میتوانست در انتخاب بازیگر هم بهتر عمل کند، اما حجم نقاط قوت فیلم به قدری بالاست که حتی مخاطب حرفهای هم از این دست نواقص فیلم چشم پوشی میکند و ترجیح میدهد برای بار دوم هم فیلم را بر پرده سینما ببیند، بخصوص بعد از اینکه میفهمیم فیلم را یک جوان ۲۷ ساله ساخته!
بنظر نگارنده سعید روستایی با ابد و یک روزش سیلی ای محکم به گوش سینمای ایران میزند و بار دیگر فریاد میزند که در این مرز وبوم هستند جوانان با استعداد و خوش ذوقی که میتوانند فیلمی با ساختاری عالی در حد سینمای روز اروپا و دنیا بسازند، اما افسوس که خدا میداند چند سعید روستاییِ با استعداد از حجم بی مهری ها و عدم حمایت در کنج خانه نشسته یا سینما را به کل رها کردهاند…
امید است که در آینده سعید روستایی های بیشتر کشف شوند.
نویسنده: محسن سلطاندوست-نقدنویس