خندوانه بازار کتاب را به هم ریخت

گروه فرهنگی «تیتریک»، با توجه به فرا رسیدن روزهای غدیریه و عید سعید غدیر کتاب های، غدیر در مدائن، یک روز در غدیر، خطبه پیامبر اکرم در غدیر خم از جمله آثار پروفروش این هفته از شهریور ماه سال 95 هستند.

پرفروش های این هفته آثاری هستند که این روزها تبلیغ در رسانه ملی پیرامون آنها افزایش یافته است، طرحی که سرانه مطالعه را هدف قرار داده است. گردان قاطرچی‌ها، دیدم که جانم می‌رود، میشکنم در شکن زلف یار، تن تن و سندباد و من دیگر ما از جمله آثار دیگر پرفروش این هفته شمرده می‌شوند.

«ابن مشغله» نوشته نادر ابراهیمی یکی دیگر از آثار پرفروش و با استقبال محسوب می‌شود.

در بخش ابتدایی این داستان می‌خوانیم:

آن روزها که پدر می‌گفت: «می‌خواهیم آب حوض را بکشیم. آب حوضی سه تومان می‌گیرد. تو همان سه تومان را می‌گیری بکشی؟» و من، بلافاصله لخت می‌شدم و سطل کهنه‌ی پر از سوراخ را می‌گرفتم دستم و می‌پریدم توی حوض و آن آب را که رنگ سبز تیره داشت، می‌ریختم توی باغچه یا آب‌رُوِ باریک کنار حوض، مراقب ماهی‌های سرخ و خاکستری هم بودم و تَهاب را از اَلَک سیمی رد می‌کردم و ماهی‌های مضطربِ معلّق‌زنِ جان بر کف را می‌گرفتم و می‌انداختم توی طشتِ آب روشن، و زندگیِ تندِ آمیخته به ناباوری‌شان را می‌نگریستم و گاه در تهِ حوض، در لابه‌لای لجن‌ها، چیزی را می‌یافتم که مدّت‌ها پیش گم کرده بودم.

ده دوازده سال بیشتر نداشتم هرگز گمان نمی‌کردم که این در طبیعت من باشد که هر شغلی را (اگر شرافتمندانه‌اش بدانم) بلافاصله بپذیرم و به این که از من بر می‌آید یا نمی‌آید اصلاً فکر نکنم؛ و گمان نمی‌کردم که نتوانم در هیچ شغلی آنقدر دوام بیاورم که لااقل یک بار یک درجه ترفیع بگیرم و لذّت اضافه حقوق و تعویض رتبه را حس کنم و مژده‌ی افزایش و «ترقّی» را به خانه ببرم و چون بوی آوازهای خوش و صدای گُل در خانه پخش کنم…