آوای رحمت
اولين خطبه حضرت عمر در آغاز خلافتش
سعيد بن المسيب ميگويد: همين كه عمر به خلافت رسيد، براي خطبه روي منبر رسول الله نشست و پس از ذكر مقدمه خطبه چنين گفت: (اي مردم، ميدانم كه شما در گذشته از من سختگيري و خشونت ديدهايد.
سعيد بن المسيب ميگويد: همين كه عمر به خلافت رسيد، براي خطبه روي منبر رسول الله نشست و پس از ذكر مقدمه خطبه چنين گفت: (اي مردم، ميدانم كه شما در گذشته از من سختگيري و خشونت ديدهايد.
رفتار خشونت آميزم بدين جهت بود كه من با رسول الله بودم، غلام و خدمتگزارش بودم. آن حضرت چنان كه خدا فرموده است، نسبت به مؤمنين رؤوف ومهربان بود. من در كنارش مانند شمشير برهنه بودم، نسبت به هر جسور و بي ادبي كه از رأفت و مهرباني رسول الله سوء استفاده مينمود، امر آن حضرت را اطاعت نموده، اجرا ميكردم، نزد آن حضرت هميشه چنين بودم؛ تا آن گاه كه خدا او را از دنيا برد، او از من راضي بود ومن از اين بابت خدا را ميستايم و خود را خوشبخت ميدانم.
بعد از رسول الله نزد ابوبكر خليفه رسول الله نيز چنين بودم و چنان كه ميدانيد او شخصي آرام بود ودر كارش نرمش نشان ميداد. لذا من در كنارش مانند شمشير از نيام كشيده بودم، خشونتم را با نرمش او ميآميختم (تا امور خلافت تعادل يافته به خوبي پيش رود) همراه ابوبكر اين چنين بودم؛ تا آن كه خدا او را از دنيا گرفت، در حالي كه از من راضي بود و خدا را از اين بابت شكر ميكنم و خود را از اين حيث نيكبخت ميدانم.
اكنون پس از ابوبكر خلافت به من رسيده ميدانم كه بعضي ميگويند: در گذشته با آن كه امور ما در اختيار كسي ديگر بود، بر ما سخت ميگرفت. اكنون كه خلافت به خودش رسيده و امور ما مستقيماً در اختيارش قرار گرفته چه خواهد كرد؟
بدانيد كه شما براي شناختنم نيازي نداريد كه از كسي بپرسيد؛ زيرا مرا به خوبي شناخته و آزمودهايد. خدا را سپاسگزارم كه از محمد پيغمبرمان -صلى الله عليه وسلم- فهميدم آنچه را كه بايد بفهمم، بدانيد كه آن شدت و خشونتم كه ديدهايد اكنون چندين برابر شده است، ولي فقط نسبت به ستمگران و براي گرفتن حق ضعفاء و ناتوانان از اقويا و توانگران. من جز در اين مورد در مقابل پاكدامنان و پرهيزگاران رخسارم را بر زمين مينهم، اي بندگان خدا! از عقاب خدا بترسيد و مرا در امر به معروف و نهي از منكر و دراجراي امورتان كه خدا به من تفويض فرموده است، كمك و ياري كنيد و همه خير خواهم باشيد.
نقد:
دراینجا نویسنده بی آنکه بداند و یا عمر بدون توجه به گفته های خود نبی مکرم اسلام را ناقص در اداره جامعه دانسته و خود را مکمل نبی مکرم اسلام جا زده است.
حالا سئوال این است که قبل از آنکه عمر ایمان بیاورد و هنوز کافر بت پرست بود و در مقابل پیامبر قرار داشت، چه کسی پیامبر را یاری میکرد و شمشیر برآمده از نیام وی چه کسی بود. و نیز در زمان عمر نقش مهربانانه پیامبر به چه کسی سپرده شد؟
آوای رحمت
رفتار خشونت آميزم بدين جهت بود كه من با رسول الله بودم، غلام و خدمتگزارش بودم. آن حضرت چنان كه خدا فرموده است، نسبت به مؤمنين رؤوف ومهربان بود. من در كنارش مانند شمشير برهنه بودم، نسبت به هر جسور و بي ادبي كه از رأفت و مهرباني رسول الله سوء استفاده مينمود، امر آن حضرت را اطاعت نموده، اجرا ميكردم، نزد آن حضرت هميشه چنين بودم؛ تا آن گاه كه خدا او را از دنيا برد، او از من راضي بود ومن از اين بابت خدا را ميستايم و خود را خوشبخت ميدانم.
بعد از رسول الله نزد ابوبكر خليفه رسول الله نيز چنين بودم و چنان كه ميدانيد او شخصي آرام بود ودر كارش نرمش نشان ميداد. لذا من در كنارش مانند شمشير از نيام كشيده بودم، خشونتم را با نرمش او ميآميختم (تا امور خلافت تعادل يافته به خوبي پيش رود) همراه ابوبكر اين چنين بودم؛ تا آن كه خدا او را از دنيا گرفت، در حالي كه از من راضي بود و خدا را از اين بابت شكر ميكنم و خود را از اين حيث نيكبخت ميدانم.
اكنون پس از ابوبكر خلافت به من رسيده ميدانم كه بعضي ميگويند: در گذشته با آن كه امور ما در اختيار كسي ديگر بود، بر ما سخت ميگرفت. اكنون كه خلافت به خودش رسيده و امور ما مستقيماً در اختيارش قرار گرفته چه خواهد كرد؟
بدانيد كه شما براي شناختنم نيازي نداريد كه از كسي بپرسيد؛ زيرا مرا به خوبي شناخته و آزمودهايد. خدا را سپاسگزارم كه از محمد پيغمبرمان -صلى الله عليه وسلم- فهميدم آنچه را كه بايد بفهمم، بدانيد كه آن شدت و خشونتم كه ديدهايد اكنون چندين برابر شده است، ولي فقط نسبت به ستمگران و براي گرفتن حق ضعفاء و ناتوانان از اقويا و توانگران. من جز در اين مورد در مقابل پاكدامنان و پرهيزگاران رخسارم را بر زمين مينهم، اي بندگان خدا! از عقاب خدا بترسيد و مرا در امر به معروف و نهي از منكر و دراجراي امورتان كه خدا به من تفويض فرموده است، كمك و ياري كنيد و همه خير خواهم باشيد.
منبع:http://anbaranema.blogfa.com/post/230
نقد:
دراینجا نویسنده بی آنکه بداند و یا عمر بدون توجه به گفته های خود نبی مکرم اسلام را ناقص در اداره جامعه دانسته و خود را مکمل نبی مکرم اسلام جا زده است.
حالا سئوال این است که قبل از آنکه عمر ایمان بیاورد و هنوز کافر بت پرست بود و در مقابل پیامبر قرار داشت، چه کسی پیامبر را یاری میکرد و شمشیر برآمده از نیام وی چه کسی بود. و نیز در زمان عمر نقش مهربانانه پیامبر به چه کسی سپرده شد؟
آوای رحمت
ارسال نظر
اخبار برگزیده