استفاده تبلیغاتی اوباما از انفجارهای بوستون
به گزارش گروه سیاسی« تیتریک »؛دولت
آمریکا تحت نفوذ لابیهای صهیونیستی است که از چنین حوادثی بهره میبرند و
شاید حتی خود طراح آن باشند تا اهداف خود را دنبال کنند. متأسفانه بی
عدالتی ها و بی احترامی هایی که علیه مسلمانها در آمریکای بظاهر متمدن
میشود و فضای سنگین و سیاه تبلیغاتی که علیه دین اسلام به وجود آمده
نهادینه شده و اگر امکان آن فراهم شود حتی شدیدتر هم خواهد شد.
بسیاری از تحلیلگران و
کارشناسان سیاسی و امنیتی این حادثه را متوجه گروههای مخالف داخلی آمریکا
میدانند، اما برخی از رسانههای آمریکایی و صهیونیستی، روز گذشته این
حادثه را متوجه گروههای افراطگرای اسلامی و حملهای خارجی علیه آمریکا
توصیف کردهاند، رویکردی که دولت آمریکا دست کم تا لحظه نگارش این متن،
درباره آن سکوت کرده است.
گروه سیاسی قدس در گفت و گو با «مسعود شجره»
رئیس کمیسیون حقوق بشر اسلامی، مستقر در لندن، نوع برخورد رسانه ها و دولت
آمریکا با این حادثه را به بحث و بررسی گذاشته است. حاصل این گفت و گو را
در ادامه بخوانید.
آمریکا از زمان انفجارهای 2001 تدابیر شدید امنیتی را
در همه کشور اعمال میکند. در یک دهه گذشته نیز شاهد حادثهای از این دست و
اقدامهای تروریستی در آمریکا نبودهایم. از این نظر بمب گذاری بوستون را
چگونه تحلیل میکنید؟
با توجه به زمان و مکان بروز این واقعه، مفسران
تقریباً هم عقیده هستند که این انفجار احتمالاً توسط گروههای افراط گرای
نژاد پرست آمریکایی، فرقههای مختلفی که در این کشور فعالند و یا گروههای
مخالف اجتماعی صورت گرفته و اصولاً ارتباطی با خارج از مرزهای این کشور
ندارد.
البته به روال و بر اساس یک رویه که در دهههای اخیر مرسوم بوده
یک سری از رسانههای آمریکایی و گروه هایی که مواضع ضد اسلامی دارند و
بویژه رسانههای وابسته به لابیهای صهیونیستی از ابتدا جنگ تبلیغاتی و
روانی علیه مسلمانان را شروع کردهاند و انگشت اتهام را به سوی گروههای
تندرو اسلامی و خاورمیانه نشانه رفته اند.
با این حال در حال حاضر نمی توان تأیید کرد این بمب گذاری از ناحیه چه گروه یا افرادی صورت گرفته است.
با
این حال وقتی آمار سه دهه گذشته حملات تروریستی به آمریکا را که به صورت
رسمی از سوی دولت منتشر شده بررسی کنید میبینید که بر اساس گزارش اف بی
آی، تنها 6 درصد از حملات تروریستی در آمریکا از سوی گروههای تندرو اسلامی
خارجی و داخل آمریکا صورت گرفته است.
بر اساس همین گزارش، گروههای
تروریستی وابسته به صهیونیست ها، مسؤول 7 درصد حملات تروریستی در آمریکا
هستند و 87 درصد دیگر حوادث تروریستی توسط گروههای مختلف و باندها و
فرقههای مختلف آمریکایی صورت گرفته است. بنابراین بزرگترین خطر تروریستی
علیه امنیت ملی آمریکا در داخل خود این کشور نهفته است.
با این حال و با
وجود این تحلیل در پلیس آمریکا، واکنش دولت اوباما تمرکز و تبلیغ و جنگ
علیه کشورهای مسلمان و ایجاد محدودیت برای مسلمانان داخل آمریکا بوده است،
به نحوی که واژه تروریسم در غرب و در آمریکا مترادف با اسلام و مسلمانان
فرض شده است، در حالی که مسلمانان کاملاً بی گناه بوده و هستند و رفتار و
جنگ آمریکا با گروههای افراط گرا در خاورمیانه و پیامدهای آن را نباید به
پای مسلمانان نوشت.
در مجموع میتوان گفت حادثهای مثل بمب گذاری بوستون
برای آمریکایی ها حادثهای غریب و بی سابقه نیست. هر از گاهی در آمریکا
رخدادهایی از این دست رخ داده و میدهند. شاید عدهای ذهنشان متوجه
درگیریهای آمریکا در خارج و با گروههای افراطی مثل طالبان و القاعده و یا
نزاعهای خاورمیانه مثل بحران سوریه و یا حتی بحران و تنش میان آمریکا و
کره شمالی باشد، اما در حال حاضر محتمل ترین گزینه عامل در این حادثه
گروههای مخالف و تروریستی داخلی آمریکایی هستند.
نکته حایز اهمیت این
است که در سیاست جاری و علنی آمریکا هیچ اشارهای به تأثیر و میزان فعالیت
این گروه ها نمی شود و این مسأله همواره مخفی نگه داشته شده و حتی یک دلار
در آمریکا برای مقابله با گروههای فعال تروریستی صهیونیستی صرف نمی شود و
دولت این کشور از حوادث تروریستی و امنیتی همواره برای پیشبرد سیاست اسلام
هراسی و مداخلههای نظامی در نقاط دیگر جهان بهره میگیرد.
در گذشته و
در حوادث مشابه بلافاصله مقامهای آمریکایی انگشت اتهام را به سوی گروه ها
یا کشورهای اسلامی نشانه میگرفتند. اما این بار دولت آمریکا محافظه کار تر
با این اتفاق برخورد کرده است، به نحوی که اوباما در سخنرانی خود نه تنها
اشارهای به احتمال حمله گروههای اسلامگرا نداشت که از به کار بردن واژه
حمله تروریستی هم خودداری کرد، اگرچه در بیانیه کاخ سفید، ساعاتی بعد از
سخنرانی اوباما این حادثه تروریستی نامیده شد. به نظر شما دلیل این برخورد
محافظه کارانه و محتاطانه چیست؟
اولین و مهمترین دلیل به نظر من این است که تمام نشانه ها و سرنخ ها متوجه یک یا چند گروه داخلی در آمریکا ست .
از
سوی دیگر به نظر میرسد دولت آمریکا و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی این
کشور نمی توانند عوامل پشت پرده این حادثه بزرگ را مخفی نگه دارند. از این
رو متهم کردن گروههای اسلامگرا میتواند پیامدهای منفی سیاسی و بازتابهای
بدی در افکار عمومی داخل و خارج آمریکا داشته باشد.
در انفجار اوکلاهاما
در سال 95 هم همین مسأله را دیدیم. در آن حادثه همه روزنامه ها و
رسانههای آمریکایی حمله گستردهای علیه مسلمانان آغاز کردند که باعث شد
بسیاری از شهروندان مسلمان آمریکایی و مهاجران در این کشور مورد حمله و ضرب
و شتم قرار گیرند، اما در نهایت مشخص شد این انفجار کار گروههای نژاد
پرست آمریکایی بوده و پلیس فدرال نیز در پیگیری این پرونده اشتباههای
فراوانی را مرتکب شده است.
افزون بر این به نظر میرسد اوباما از این
مسأله یک استفاده تبلیغاتی و سیاسی هم میکند و تلاش دارد وانمود کند و
بگوید که ما مسلمانها را تحت فشار نمی گذاریم . در حالی که بویژه در یک دهه
گذشته مسلمانان در آمریکا زیر فشارهای شدید و نظارت بوده اند.
با این
وصف آیا تصور میکنید حوادث گذشته نظیر حمله به مسلمانان یا اعمال فشار و
محدودیت علیه مهاجران از سوی دولت آمریکا پس از این حادثه تکرار نشود؟
متأسفانه معتقدم این محافظه کاری و عملیات تبلیغاتی دوام زیادی نخواهد داشت چون سیاست و برنامه کلی حکومت آمریکا تغییر نکرده است.
محتملترین فرضیه درباره عاملان انفجار بوستون
مجتهدزاده در گفتگویی با خبرگزاری خبرآنلاین میافزاید: مسأله دوم این است که این انفجارها در مسیر دوی ماراتن رخ داد که این مسأله در ارتباط با دلیل اول موضوعیت پیدا میکند. در این مسابقه دو ماراتن تنها شهروندان آمریکایی شرکت نمیکنند بلکه شهروندان ممالک دیگر نیز در این مسابقه شرکت دارند. از این رو شاید با توجه به همان گرایشاتی که بدان اشاره کردم و با توجه به مناسبت داشتن انفجار با روز وطنپرستی و وقوع آن در این مکان ویژه، عاملان میخواستند این پیام خود را به دولت ارسال کنند که با روندهای موجود مخالف هستند. درنتیجه به نظر میرسد این مسأله بیشتر از بعُد چالشهای داخلی آمریکا قابل بررسی باشد که از طرف تندروهای نژادپرست و میهن پرست صورت گرفته باشد.