علم در خدمت جامعه معنا می شود
گروه دانش «تیتریک»، به نقل از تصویرالبرز، وقتی صحبت از کلمه "علم" میشود، کلمه "دانش" هم کنار آن می آید، علم و دانش یعنی آگاهی. آگاهی به تمام هر آنچه نمیدانیم و بعد از دانستن به دانش تبدیل میشود. تعریف علم از دیدگاه فلاسفه و عرفا و دانشمندان متفاوت است و در این مقال قصد ورود به آن را ندارم ولی آنچه مسلم است این است که ایران از پیشگامان توسعه علم در دنیا بوده است.
علمی
که از کلماکره و تپه های ازبکی و سیلک و مارلیک و حصار و ... آغاز شده است
و با ابوعلی سینا و رازی تثبیت و با شیخ بهایی و میرفندرسکی تداوم یافته
است و اکنون هم سریعترین رشد علمی دنیا را دارا میباشد. آغاز علم را میتوان
از مهد علم یعنی دانشگاه جندی شاپور دزفول پی گرفت و به مدرسه نظامیه
نیشابور و ابرکوه رسید و تا ربع رشیدی تبریز ادامه داد، آن هم در دورانی که
دنیا معنی علم و دانش را نمیدانست. تولید علم در ایران بسیار مفید است و
باعث شده ما گنجینه ارزشمندی از دانش و کتب سودمند علمی را در اختیار داشته
باشیم.
علمی
که در قدیم توسط حکیمان به صورت یکپارچه صورت میگرفته است، به عبارتی حکیم
ابوعلی سینا به صورت همزمان پزشک، فیلسوف، دانشمند، سیاستمدار، ریاضیدان و
طبیعیدان بوده است و یا حکیم ابوریحان بیرونی به صورت همزمان انسان شناس،
منجم، ریاضی دان و فیزیکدان بوده است.
در
تاریخ علم از حدود 400 سال پیش و به عبارتی از انقلاب صنعتی، تفکیک علوم
صورت گرفته و دانشمندان علوم منفک و جدا شدند، به عنوان مثال تخصص میرداماد
در زمینه عرفان و فلسفه بوده است که گریزی به ادبیات نیز زده است. ناگفته
نماند که انقلاب صنعتی در ایران مقارن با حکومتهای صفویه، افشاریه و زندیه
بوده است و در همین حکومتها به علوم انسانی بهای فراوانی دادند که نتیجه آن
در تقویت مبانی فکری فلسفه و عرفان اسلامی و حضور دانشمندان متعدد در این
زمینه آشکار است.
در
دوره قاجاریه، تیشه ای که علم زده شد را در هیچ دوره تاریخی در ایران
نمیتوان مشاهده نمود، بی ارزشی به علم در این دوران به اوج خود میرسد و در
دوران که دنیا با سرعت به سمت صنعتی شدن میتاخت، مردم ایران که از صاحبان
طبابت در دنیا بوده اند در نبود طبیب، از بیماری جان میسپردند و تلاشهای
کوتاه مصلحانی چون امیرکبیر، قائم مقام و میرزا حسین خان سپهسالار برای
پیشرفت علم هم با تیغ بران حکومتی مواجه شد تا کشور ایران تمام پیشرفتهای
خود را در دوران گذشته با پسرفت جبران نماید.
با
آغاز نهضت مشروطه و در دوره پهلوی اوضاع بهبود یافت، با تحصیل جوانان
ایرانی در داخل کشور و در خارج کشور و برگشت آنها به کشور، علم جان تازه ای
گرفت و دانشمندانی چون دهخدا، نسیم شمال، همایی، صفا، سحابی، عبدالکریم
قریب، محمد قریب، گنجی، شفیعی کدکنی، فروزانفر، سمیعی، رضا، ستوده،
عبدالعظیم قریب و صدها دانشمند دیگر در تمامی زمینه ها پرورش یافتند، کار
تا جایی پیش رفت که ایران حتی در فناوری نرم مانند موسیقی، هنر و سینما نیز
گامهای در خوری برداشت.
وقوع
انقلاب اسلامی ایران به عنوان نقطه عطف در تاریخ ایران باعث شتاب فزاینده
رشد علم در کشور به خصوص در دهه اخیر شد که حضور تاثیر گذار دانشمندان
ایرانی در مجامع بین المللی را میتوان نمونه بارز تلاشهای گسترش علم بر
شمرد. نشر مقالات متعدد در تمامی زمینه ها و به خصوص علوم نو و بین رشته ای
مانند نانو، بیوتکنولوژی، مواد و ... گویای این امر است به عبارتی مسیر
دانش در ایران در برخی علوم بر لبه دانش قرار دارد و این نکته مثبتی است.
با
توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری که روشنگرانه و روشن بینانه شرایط کنونی
کشور را ترسیم نموده اند، حرکت پر شتاب علمی بایستی ادامه یابد و به خصوص
به علوم جدید بایستی توجه ویژه ای داشت، در دوره ای که علوم بین رشته ای
شده و قابل تفکیک نیستند. البته اهمیت توجه به علوم انسانی و هنر به عنوان
زیربنای فرهنگی کشور نبایستی غافل ماند و همچنین به علوم پایه با توجه به
کاربرد در علوم دیگر و بازگشایی زوایای جدید در تمامی علوم بایستی توجه خاص
داشت.
این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که سیاست کشور بر مبنای گسترش علم است و در صورت تغییر دولتها به هیچ عنوان این سیاست نبایستی تغییر نماید.
یادداشت: محمد صادق سبط الشیخ انصاری - معاون فناوری پارک علم و فناوری البرز