"یتیم خانه ایران" فیلمی متناسب شرایط فعلی سیاسی و اقتصادی جامعه است/ انقلاب اسلامی با تولید چنین آثاری فرهنگ خود را به دنیا صادر کند/ پرداختن به چنین مضامینی دل شیر می خواهد
فیلم یتیمخانه ی ایران آخرین ساخته ی ابوالقاسم طالبی به لحاظ عظمت در تولید قابل تحسین است و پرداختن به چنین مضامینی در شرایط فعلی سیاسی و اقتصادی دل شیر می خواهد. بعضاً انتخاب موضوع آنچنان مناسب و بدیع است که نقص در پرداخت را هم پوشش می دهد. فجایع حاصل از وبا و قحطیِ سالهای مصادف با جنگ جهانی اول در ایران بی شک موضوعی درخور بوده که سال ها از نظر اندیشمندان، هنرمندان و حتی مورخان مغفول مانده است. فاجعه ای با میلیون ها کشته آنهم برای کشوری که علی الظاهر در جنگ بی طرف است. طالبی تمام تلاش خود را برای نمایش بخشی از این فاجعه به خرج داده که نتیجه ی آن قابل قبول است. مسلماً تبیین جوانب مختلف این فاجعه، بیشتر از خلق یک اثر صرفاً دراماتیک دغدغه ی فیلمساز بوده که از آن سربلند بیرون آمده است.
یتیمخانه از جهتی دیگر هم اتفاق قابل ملاحظه است. سالها است که سینمای ایران بخاطر انبوهی از مشکلات من جمله مشکلات اقتصادی، به بیماری تک لوکیشنی مبتلا است. معمولاً لوکیشن های تکراری آپارتمان، خیابان ها و محله های چرک و تاریک، رخدادگاه فیلم های ما شده اند. به گونه ای که به نظر می آید دیگر فیلمسازان اعتماد به نفس تولید آثار بزرگ را از دست داده اند. این فیلم با توجه به ظرفیت های محدود سینمای ما توانسته تصویر چشم نوازی برای تماشاگر ارائه دهد.
یتیمخانه از منظر دیگر فیلمی استراتژیک است. نکته ای که بسیاری از فیلمسازان به آن حتی فکر هم نمی کنند. تماشاگر ایرانی با دیدن این فیلم و تطبیبق رویدادهای آن با زمانه ای که در آن زندگی می کند، نمی تواند آرامش و امنیت فعلی را ندیده بگیرد. این اتفاق یکی از کارکردهای یک فیلم استراتژیک می تواند باشد. تبعات حاصل از بی کفایتی حاکمان، نادیده گرفتن نفوذ دشمن، عدم بصیرت در دشمن شناسی از مسائلی که فیلم یتیمخانه بدان پرداخته است.
طالبی با وجود دغدغه های انقلابی اش، از خلق اثری دراماتیک هم چشم پوشی نکرده و بنا بر ظرفیت های خودش توانسته قصه بگوید. یتیمخانه ای که فرزندان یتیم مشروطه خواهان را در خود جای داده فی نفسه جذاب است. تلاش «محمدجواد» برای مبارزه با زیاده خواهی های استعمار پیر، در خور توجه است و او را به یک قهرمان تبدیل کرده که مخاطب را با خود می کشاند. پایان بندی فیلم هم آب سردی بر آتش کینه ی حاصل از زیاده خواهی های اجانب می ریزد و تماشاگر را به لحاظ روانی، آرام و عزتمند از سالن خارج می کند.
در مجموع تولید فیلم هایی از این دست شاید مهم ترین نیاز سینمای امروز ما باشد. البته که حرکت در این مسیر با مشکلات فراوانی اقتصادی و سیاسی همراه است که کنایه های روشنفکر مآبان داخلی را هم با خود خواهد داشت. امّا آنچه مسلم است این است که انقلاب اسلامی می بایست با تولید چنین آثاری فرهنگ خود را صادر کند و هزینه کردن برای فیلم های معمول کاری از پیش نخواهد برد.
انتهای پیام/