چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 01
صاحب یک کتاب فروشی سیار در گفتگو با "تیتر1" به مناسبت روز کتاب؛
عشق به کتاب مرا دستفروش کتاب کرد/ علاقه ام نگذاشت به سراغ شغل دیگری بروم
امیر عزتی کتاب فروش جوان کرجی گفت: علاقه ام به کتاب نگذاشت بعد از فارغ التحصیلی به سراغ شغل دیگری بروم، من اگر رئیس جمهور هم می شدم از آزاد اندیشی و گسترش تفکر به وسیله کتاب خوانی حمایت می کردم .
به گزارش گروه استانی«تیتریک»؛ امیر عزتی جوانی که اینروزها در جوار مترو گلشهر کرج بساط کتاب فروشی خود را راه اندازی کرده و کاسبی می کند در گفتگو با خبرنگار "تیتر1" اینگونه می گوید: از سال 90 کتاب فروشی سیار خود را برپا و شروع به فروختن کتاب کردم، ابتدا در میدان انقلاب تهران اینکار را انجام میدادم ولی بعد به فکرم رسید در جایی کتاب عرضه کنم که مردم دسترسی کمتری به کتابفروشی ها دارند، طرح خوبی بود و به دلیل رفت و آمد زیاد دانشجویان در مترو کاسبی من هم روز به روز بهتر شد.
وی ادامه داد: اکثر خریداران کتاب هایم جوانان
دانشجویی هستند که به کتاب خواندن نیاز و یا علاقه دارند، رشته تحصیلی من حسابداری بود و زمانی که فارغ التحصیل شدم با وجود اینکه مشاغل زیادی از ذهنم گذشت ولی علاقه ام به کتاب باعث شد به حیطه ای که کتاب محوریت اصلی را داشت قدم بگذارم ولی کمبود سرمایه و امکانات باعث شد فروشنده سیار کتاب شوم.
کتاب فروش جوان کرجی اظهار داشت: کتابهایم ژانرهای متفاوتی دارند، هیچ زمانی نمی توانم بدترین یا بهترین کتاب را نام ببرم زیرا اعتقاد دارم برای هر سطر از نوشته، زحمات بسیاری کشیده شده است، خیلی ها فکر می کنند کتاب فقط سیاه کردن صفحات با جوهر است ولی اینگونه نیست، کتاب هایم را خودم نیز می خوانم، داستان کوتاه، موضوع مورد علاقه ام است و با آنها زندگی می کنم.
عزتی ادامه داد: بیشترین استقبال خریداران از کتابهایی با اسم خاص است مثل کتاب بی شعوری، هم اسم جالبی دارد و هم طراحی جلد متفاوت و کتابهایی با این ویژگی ها افراد را جلب می کند، به عنوان کسی که در این سالها تجربه های زیادی اندوخته می توانم بگویم نوآوری در رنگ و لعاب جلد و نام و موضوع می تواند اقشار را به سمت کتابخوانی کشانده و علاقمند کند.
وی افزود: فروشندگی کتاب تجربه ی زیادی به من داده است، حتی می دانم خواننده ی کتابهای من و یا مشتریانم در چه سطحی هستند، هر کتابی که قصد عرضه آن را دارم سعی میکنم خودم آن را خوانده باشم باید بدانم که به خریدار در مورد کتاب و اهداف نویسنده چه بگویم، بعضی وقتها برای اینکه بتوانم مشتری ام را قانع کنم باید او را روانشناسی نمایم، از نوع راه رفتن و حرف زدنشان بفهمم طالب چه نوع کتابی هستند و با توجه به همین موارد سعی کنم راهنمای خوبی برای آنان باشم.
این کتابفروش کرجی ادامه داد: زمانی که کارم را راه اندازی کردم در اوایل شاید برای رفع نیازهای روزمره و امرار معاش بود و حتی به سود هم فکر می کردم اما رفته رفته عشقم به کتاب زیادتر شد و به واسطه آن توانستم با مردم مختلف آشنا شوم و این خود یعنی زندگی، امروز جوانان سرگرمی های زیادی را برای خود انتخاب می کنند اما باید بگویم که بهترین سرگرمی و دوست آدم ها می تواند کتاب باشد، زیرا هم می تواند آگاهی انسان را نسبت به محیط اطرافش زیاد کرده و هم پاسخگوی تمامی سوالاتشان باشد.
امیر عزتی در پاسخ به سوال علم بهتر است یا ثروت می گوید: شک نکنید که علم بهتراست، ما دراین دنیا مسافر هستیم و گذران عمر ارزش معنوی اش بیشتر از تا جنبه مادی، هرگز از خداوند بزرگ ثروت ریالی نخواستم ، همیشه از او تنی سالم و فکری کامل خواهانم، زمانی که کودک بودم دوست داشتم مشهورشوم ، اما در حال حاضر از زندگی ام راضی هستم زیرا که با کتاب عشق م کنم و آن را بهترین مونس خود می دانم و همین برای من کافی است، در حال حاضر یک آرزو دارم و آن هم داشتن غرفه ای برای کتاب هایم در جایی ثابت است، زیرا به فصل زمستان که نزدیک می شویم، تنها دل نگرانی ام این است که کتاب هایم در باران خیس شوند، این کتابها تنها منبع درآمد من هستند گرچه درآمد مهم نیست اگر هم کم باشد باید برکت دار باشد.
وی در پاسخ به سوال بعدی که اگر رئیس جمهور کشور بودی چه کاری را انجام می دادی اظهار داشت: اگر رئیس جمهور بودم به آزاد اندیشی و گسترش تفکر به وسیله کتابخوانی اهمیت زیادی می دادم و بستر آن را فراهم می کردم، ضعیف ترین صدای مردم ملتم را می شنیدم، حتی اگر من را دوست نداشه باشند، کتاب مقوله ای بسیار ارزشمند است زیرا میتواند کوهی از آگاهی را بر دوش ما استوار کند که از سنگینی اش لذت ببریم.
جوان کتاب فروش کرجی در پایان خاطر نشان کرد: کتاب خیلی مورد بی مهری واقع می شود، خانواده ها باید بجای بازی های بی فایده که فقط وقت گرانبهای فرزندانشان را هدر می دهد کتاب را جایگزین کنند و ای کاش هزینه های کتاب پایین بود تا همه مردم حتی آنهایی که دخلشان به خرجشان هم نمی خورد می توانستند از این موجود بی جان ارزشمند استفاده نمایند.
انتهای پیام/
انتهای پیام/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده
