کودکان در مدرسه با دنیایی متفاوت مواجه می شوند
گروه استانی «تیتریک»،به نقل از کرج رسانه،مهمترین حوزه ای که در بحث آموزش و پرورش دانش آموزان مطرحه، تربیت است . پرورش انسان های تحصیل کرده و کارآمد در تمام ابعاد شخصیتی مستلزم آموزش مناسب و یادگیری آداب و رسوم هر فرهنگ طبق هنجارها و موازین هر کشور یا منطقه و محل زندگی هر فردی است.
اما در پاسخ به این سوال که آیا روش تربیتی از والدین و گذشتگان به طور صحیح به فرزندان انتقال داده شده است نیازمند به یک ریشه یابی در زمینه ی اجتماعی ، آسیب شناسی فرهنگی ، جامعه شناسی خانواده و فرهنگ هستیم که با تشکیل یک کارگروه « بحران فرهنگی » می توان با آموزش های صحیح به کارشناسان مربوطه از اساس در زمینه ی تربیت و سبک فرزند پروری با این معضلِ عدم داشتن تربیت خانوادگی در تمام مراحل زندگی دانش آموزان جلوگیری و یا بهتر است بگوییم پیشگیری کرد .
زمانی که یک کودک وارد محیط باز و وسیع مدرسه می شود با انواع رفتارها ، گفتارها ، فرهنگ ها و تعالیم گوناگون برخورد می کند که قاعدتاً دچار یک چندگانگی از لحاظ ادبیات و تربیت می شود و این وظیفه ی مربیان و مسئولین محترم مدارس است که بعد از خانواده به شکل دادن یک شخصیت صحیح و سالم از نظر جسمانی و روانی تلاش کنند و سلامت روانی و اخلاقی دانش آموزان را تأمین کنند .
کودکان در مدرسه با دنیایی متفاوت مواجه
می شوند و هنگامی که در کلاس کنار هم کلاسی خود و از ادبیات کلامی او بهره
می گیرد چون خزانه ی لغات آموخته شده با سبک گفتاری و ادبیات خانواده ی او
متفاوت است فکر می کنند شاید الفاظ هم کلاسی من آنطور که من می فهمم درست
است و در خانواده "من "دچار فشار روانی از جهت گفتار هستم . پس سعی می کند
آسان ترین الفاظ، نوع گویش، جمله بندی و ادای عامیانه گفتار دوست خود را
انتخاب کند و این تأثیر پذیری شخصیت او را تغییر می دهد و دچار انحراف ادبی
می شود .
شخصیت کودکان طبق نظریه های روانشناسی از 1 تا 5 سالگی شکل می گیرد و در همین دوره ی حساس است که می توان بر روی تربیت کودک تأثیر گذاشت. هنگامی که از بن و پایه شخصیت او در نوع ادبیاتش شکل گرفته باشد مانند ( نحوه ی درست صحبت کردن ، رعایت احترام به بزرگترها ، عدم استفاده از الفاظ نادرست و رکیک ، آداب نشست و برخواست ، آداب رعایت صحبت نکردن و به جا صحبت کردن در مقابل بزرگترها ، مهمانی رفتن و آداب قرار گرفتن در یک جمع و موارد دیگر ) در او نهادینه شده و تأثیرات مثبت شخصیتی در بزرگسالی نمایان می گردد .
مدرسه جایگاه مقدسی است . کودک، معلم خود را
مادر دوم خود می داند . پس در اینجا نقش کلیدی و مهم مادر دوم مورد توجه
است حتی اگر کودک در خانواده به دلیل مشکلات و گاهاً اختلالات خانوادگی
دچار عدم رعایت مسائل تربیتی شده ، معلم او می تواند او را به سمت درست و
شایسته ای سوق دهد.
فشار روانی مدیران و مسئولین بر معلمین می تواند تأثیر بسزایی در تربیت دانش آموزان گذارد. بدین گونه که بررسی شده مدیری بر نحوه ی تدریس معلم اشکال می گیرد و معلم از نظر روانی بازخورد رفتار مدیر را بر دانش آموز خود با خشونت و بد کلامی و یا هر رفتار نامناسب دیگر نشان می دهد . یا دانش آموزی که مورد حمایت اخلاقی خانواده ی خود قرار می گیرد .
خانواده به دلیل سبک فرزند پروری و تک فرزند بودن و مهیا
نمودن تمام امکانات زندگی برای فرزند خود تحمل هیچ گونه فشار رفتاری و
اخلاقی را بر فرزند خود از جانب مدرسه ندارند و مدیران ، مسئولین و معلمین
را ملزم به انجام یک سری رفتارهای غیر اخلاقی می کنند و دانش آموز دچار
نوعی تربیت غلط و اشتباه خانوادگی می شود و این گونه رفتار و تربیت به دانش
آموزان دیگر انتقال پیدا می کند و متعاقبا ً این ادبیات نادرست و تربیت
ناسالم و فرهنگ ادبی اشتباه به تمام مدارس تعمیم داده می شود .
اگر
قرار بر اصلاح نحوه ی تربیت صحیح دانش آموزان و شیوه های جدید تربیتی باشد
باید ریشه ای همه موارد بطور سلسله وار اصلاح ، برنامه ریزی و اجرا شود.
هنگامی که معلمی از نظر مالی ، شغلی و خانوادگی به یک آرامش و امنیت خاطر رسیده باشد با تمام قوا و انرژی وقت کافی را هم برای تعلیم و هم برای تربیت دانش آموزان خود می گذارد. پس آموزش و پرورش در استان البرز می تواند تا جایی که امکان دارد در این امر تلاش کند تا نسل هایی که قرار است ایران اسلامی را در تمام دنیا حافظ ، سرافراز و افتخار آفرین نگه دارند پرورش دهد .