"تیتر1" گزارش می دهد
روایت حمله سگهای وحشی به پسر بچه فردیسی از زبان پدر و مادرش+ تصاویر
پدر و مادر پسر 12 ساله فردیسی که مورد حمله خونین 4 سگ وحشی قرار گرفت و بخشهایی از بدنش توسط سگها خورده شد این حادثه دهشتناک را در خانه خود برای "تیتر1" روایت می کنند.
به گزارش گروه استانی«تیتریک»، یک هفته پیش خبری مبنی بر صدمه دیدن پسر بچه 12 ساله ساکن فردیسی توسط چند سگ وحشی ولگرد در رسانه ها منتشر شد که بازتابهای مختلفی داشت.
این پسر بچه که به شدت مورد تهاجم سگهای گرسنه قرار گرفته بود با وضعیتی دهشتناک به اورژانس انتقال داده شد و شدت وخامت حال وی را در آی سی یو بستری نمود.
حسین محمدی، پسر 12ساله افغان که به همراه پدر، مادر و 7خواهر و برادرش در محله اسکویی فردیس کرج زندگی می کند، راهی خانه کوچکشان در یکی از محله های ضعیف و انتهایی منطقه فردیس شدیم و روایت این حادثه را از زبان پدر و مادرش برای شما خوانندگان نقل می کنیم.
محمدی پدر را در حالی پیدا می کنیم که پشت در آی سی یو منتظر شنیدن خبر سلامتی فرزندش است، نگرانی های مالی اش را یکی دو نفر از مسئولین شهرستان فردیس که در جریان اتفاق قرار گرفته اند رفع نموده وگرنه او پولی برای درمان پسرش در بساط نداشت و ندارد.
وی را تا خانه اش در یکی از انتهایی ترین و ضعیفترین محله های فردیس همراهی می کنیم تا ببینیم پسر 12 ساله در کجا مورد حمله سگها قرار گرفته است و چرا صدای کمک خواهی اش به گوش کسی نرسیده، به گفته محمدی پدر اگر شاهدان حادثه ده دقیقه دیرتر به حسین می رسیدند او کاملا از نفس می افتاد و توسط سگها کاملا خورده میشد.
انتهای پیام/
وی را تا خانه اش در یکی از انتهایی ترین و ضعیفترین محله های فردیس همراهی می کنیم تا ببینیم پسر 12 ساله در کجا مورد حمله سگها قرار گرفته است و چرا صدای کمک خواهی اش به گوش کسی نرسیده، به گفته محمدی پدر اگر شاهدان حادثه ده دقیقه دیرتر به حسین می رسیدند او کاملا از نفس می افتاد و توسط سگها کاملا خورده میشد.
اینجا محل حادثه است و در اینجا بود که سگها پوست و گوشتهای پشت پسر را کنده و خورده اند، بخشهایی از سر و صورت وی نیز صدمات شدید دیده است، به گفته پدر، وقتی توسط همسایه ها از ماجرا با خبر شدم به محل حادثه دویدم و پسرم را از بس در گل و خون غلطیده بود نشناختم، بلافاصله راهی کلانتری شدم که گفتند به ما مربوط نمی شود باید بروی شهرداری و به شهرداری رفتم و داد و بیداد کردم و آنها که ماجرا را فهمیدند آمبولانس خبر کرده و برای بردن پسرم اقدام کردند، من پولی نداشتم و نمی دانستم باید چکار کنم و پسرم را کجا ببرم.
مادر حسین که 6 بچه دیگر غیر از او در سنین بین 1 تا 14 دارد در مورد این حادثه می گوید: ساعت 2 بود که حسین را برای خرید نان فرستادم، دیر که کرد نگران شدم، از آنجایی که مریضی قند دارم وقتی نگران و عصبی شوم غش میکنم، همسایه ها که خبر او را برایم آوردند دیگر چیزی نفهمیدم، یکبار هم بیمارستان رفتم که آنجا هم حالم بد شد و بچه های کوچک و مریض را هم نمیتوانم در خانه تنها بگذارم، از شوهرم شنیدم که حال حسین بهتر شده و غذا خورده است، خدا کند که زودتر خوب شود چون او کمک بزرگی برای من و پدرش است.
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده
اگر از فشار گرسنگی بوده وای به حال شهرداری که با بودجه های ده ها میلیونی برای سیر کردن حیوانات بی پناه پولوتو جیب خودش میذاره