غربت «اسناد ملی»
بزرگداشت «اسناد ملی» در 17 اردیبهشت هر سال را قاعدتا باید ستود و قدر آن را دانست.
گروه جامعه «تیتریک» ؛ بزرگداشت «اسناد ملی» در 17 اردیبهشت هر سال را قاعدتا باید ستود و قدر آن را دانست. در عین حال بزرگداشت این روز نباید مسوولان، پژوهشگران و افکار عمومی را از توجه به مسایل بنیادین و راهبردی مربوط به اسناد و آرشیوهای ملی غافل کند. نزدیک به دو سده از جمعآوری رسمی اسناد دولتی و حدود 45 سال از زمان تاسیس آرشیو ملی در ایران گذشته است. تردیدی وجود ندارد که در این مدت میزان توجه به اسناد و آرشیوهای تاریخی میان مسوولان، پژوهشگران و افکار عمومی، روند کلی، حرکت به سمت وضعیت مطلوب بوده است. از سوی دیگر، با هر معیار و سلیقهای، اقبال و توجه عمومی به اسناد تاریخی و موسسات آرشیوی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهمراتب بیشتر از دورههای قبل از آن است. با این حال، این توجه نسبی نباید ما را از فاصله زیاد شکلی و محتوایی آرشیوهای ایرانی و نحوه مدیریت و تعامل آن با محققان و عموم مراجعان غافل نگاه دارد. اگر وظایف اصلی و بنیادین آرشیوهای ملی را در سه موضوع «شناسایی و نگهداری»، «طبقهبندی و فهرستنویسی» و «ارایه آزادانه و بدون تبعیض اسناد از طبقهبندی آزاد شده به همگان» بدانیم، درمییابیم که راه دراز و دشواری در رسیدن به استانداردهای مطلوب جهانی و تحقق شعار «آرشیو برای همه» در پیش داریم. در سالهای اخیر، اشتیاق زیادی از سوی موسسات مختلف آرشیوی به انتشار متن یا تصویر اسناد خام و حتی تحلیل و تاریخنگاری براساس اسناد منتشرنشده و دیدهنشده وجود داشته و دارد. در خوشبینانهترین شکل برخورد، میتوان انتشار حرفهای و فارغ از گزینش توام با اغراض غیرعلمی را اقدامی مطلوب و اضافی، ولی صرفا پس از عمل به وظایف اصلی آرشیوها دانست. در حالی که اغلب موسسات گوناگون دارنده اسناد در ایران، بدون عمل کردن به وظایف سهگانه اصلی خود، صرفا اصرار بر انتشار برخی از اسناد دستچین شده و توسط محققان آشکار و نهان خود دارند. هنوز پس از سالها آموزش و توجه به اسناد تاریخی، تصور عمومی و نگاه مسوولان آرشیوی بر این دیدگاه غیرکارشناسی است که اسناد باید به صورت محدود و معدود در اختیار محققان و مراجعان قرار گیرد و ارایه آزادانه و بدون محدودیت اسناد به پژوهشگران، موجب خدشهدار شدن اقتدار آرشیوها، نقصان مجموعه و کاهش ارزش اسناد ارایه شده به محققان میشود. در سالهای اخیر، ادغام غیرکارشناسانه و نهچندان داهیانه آرشیو ملی در کتابخانه ملی و تاسیس «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران» کمکی به بهبود و اعتلای وضع اسناد تاریخی، آرشیو ملی و دسترسی کامل عمومی و آزادانه به اسناد نکرده است.
بسیاری از کارشناسان اطلاعرسانی و اسناد بر این باورند که این ادغام موجب کم شدن توجه مسوولان و مراجعان شده است. در این شرایط تعجبی ندارد که باوجود افزایش کمی و کیفی امکانات آرشیو ملی ایران، بهشدت از تعداد مراجعان و اقبال عمومی به آن کاسته شده است. از زمان تاسیس آرشیو ملی ایران، مبارزه آشکار و نهانی برای اجرای قوانین مشخص آرشیوی و انتقال همه اسناد دولتی و عمومی به این آرشیو وجود داشته است. در این مبارزه نابرابر، حتی نهاد ریاستجمهوری (و قبل از آن نخستوزیری) که مستقیما مقام ارشد آرشیو ملی است، از انتقال اسناد خود به آرشیو ملی، خودداری میکند و همچنان آرشیو جداگانه و انتشارات فعالی را برای خود نگاه داشته است. در این ماجرا، تعجبی ندارد که دو سال قبل وقتی وزارت اقتصاد و دارایی تصمیم گرفت به وظیفه و مسوولیت قانونی خود عمل کرده و اسناد یکصد سال اخیر خود را به آرشیو ملی ایران تحویل دهد، به این مناسبت مجلس جشن و سروری در آرشیو برپا و از وزیر مربوطه تقدیر و تجلیل به عمل آمد. در سالهای اخیر، آرشیو ملی و دیگر نهادهای اسنادی در ایران تلاش زیادی برای پیشرفت و تحول فرهنگی کردهاند، ولی واقعیت این است که برای رسیدن به اندازهها و استانداردهای جهانی و تحقق هدف استفاده از اسناد به عنوان یک حق عمومی و نه یک امتیاز خاص، راه درازی در پیش است.
مجید تفرشی . تاریخنگار و سندپژوه
منبع : روزنامه شرق
ارسال نظر
اخبار برگزیده