همزاد تنهایی محکوم به حسرت/ وقتی تابلوی طلاق می شکند
گروه اجتماعی «تیتریک»، مهرم حلال جانم ازاد، میرم راحت میشم، خدا که نمرده ! بچه هام خدا رو دارند !اینها جملاتی است که شاید امروزه با افزایش طلاق خانواده ای نباشد که اینچنین جملاتی را نشنیده باشد، جملاتی که آسان از دهان بیرون می آید اما تاوان سختی را برای خود فرد و خصوصاً بچه هایی که حکایت از آینده ای نامعلوم دارد، رقم می زند .
همه چیز خیلی سریع اتفاق میافتد آشنایی و خواستگاری و ازدواج، همه چیز خوب پیش میرود اما بعد از مدت کوتاهی، کمکم اختلافها خودنمایی میکنند و جنگ و جدلها آغاز میشود، تا زن و شوهر میآیند بفهمند کجای زندگی اشتباه کردهاند، بچهشان آنها را مامان و بابا صدا میزند و دردسرها اضافه میشوند.
بچهای که آمده بود تا کانون خانواده را گرم کند حالا خود به مشکلی تبدیل شده اما کار به همین جا ختم نمیشود بعد از مدتی کش و قوس سرانجام مهر طلاق روی شناسنامهها میخورد و خلاص، خلاص! شاید پدر و مادر از دست هم خلاص شوند اما برای بچهشان این تازه اول ماجراست او حالا یک عنوان تازه دارد: بچه طلاق، مساله این است!
یکی از بدترین موقعیت ها برای کودکان زمانی پیش می آید که والدین آنها از هم جدا می شوند. بدتر از آن زمانی است که یکی از والدین تمایلی به دیدن آنها ندارد یا به هر صورت وضعیت به سمتی می رود که امکان دیدار با آن والد وجود ندارد.
آره ... کودکیم سوخت !!! لطفا دعواهایتان را كنار بگذارید
نازنین . م یکی از بچه های طلاقی است که حالا 15 سال سن دارد و در حال اتمام دوران دبیرستان است ، زندگی خود را بی مفهوم می داند و می گوید؛ دلــم حـضـور مــردانــه ی پدری را می خــواهــد نه اینکه تنها نام پدر بر رویش باشد، بلکه حـرفـش...قــولــش...فــکــرش...نـگـاهـش...قـلـبـش... و ...آنــقــدر مــردانــه و پدرانه باشد کـه بـتـوان تا بـیـنهـایــت دنـیــا بـه او اعـتــمــاد کــرد .
وی با حسرت از اینکه دیگر بس است و والدین لطفا دعواهایشان را كنار بگذارند می گوید؛ " کودکیم سوخت " نمیخوام شرح روزگار خودم رو بگم اگر چیزی میگم برای شماست! پدر مادر های آینده! یک روزی فکر میکردم تموم میشه! بابا منم میخوام زندگی کنم ! اخه منم دوس دارم بیام با پدر مادرم پیش هم خوب خوش باشیم ولی این یه خواب بود ! آره من از بزرگ شدن متنفر بودم ! ولی قبل هر چیز بزرگ شدم !
بچه های طلاق قربانیان بی فردای جامعه هستند
سرور محمدی کارشناس روانشناسی و مشاور خانواده در خصوص بچه های طلاق گفت:
طلاق را در واقع باید نوعی شکست و خارج شدن رشته های محبت و قلب دانست و
این شکستن تجربه بسیار سخت و تلخی برای کودکان است.
وی بیان کرد: کودکان و نوجوانانی که شاهد طلاق والدین خود بوده اند پایان
زندگی مشترک پدر و مادر خود را سخت ترین اتفاق زندگی شان دانستند.
محمدی تصریح کرد: متخصصان روانشناسی بخشی از علت این مسئله را کوچ آنان و
زندگی با یکی از والدین می دانند و به علت آنکه حضور ناگهانی یکی از والدین
در کنار آنان بی رنگ می شود بخشی از ارتباط آنها با یک جای خالی مواجه شده
و این ضربه سختی است که باید در برابر آن تاب بیاورید.
این مشاور در ادامه افزود: کارشناسان امور خانواده به پدر و مادرانی که قصد
جدایی دارند توصیه می کند با توجه به رفتارهای خود که از روی ناآگاهی یا
لجبازی است از وارد شدن آسیب ها و ناکامی های عمیق تر در قلب فرزندان خود
جلوگیری کنند.
وی با بیان اینکه گروهی از والدین پس از طلاق سعی می کنند با یک تلاش بی
اندازه نگاه و محبت فرزندان شان را به خود جلب کنند، اظهار کرد: این تلاش
به نوعی استرس عاطفی نادرست و ناهمگونی را به فرزندان آنها وارد می کند و
آنان را در موقعیتی قرار می دهد که خود را مجبور به مذاکره و هم صحبتی در
مورد پدر و مادرشان و وضعیتی که ایجاد شده است، می کنند. این استرس عاطفی
در واقع یک نوع فشار مضاعف را بر روح و روان آنان وارد می کند.
این مشاور ادامه داد: متخصصان معتقدند به جای ایجاد این فشارهای عاطفی
مستقیم بهتر است از طریق ایمیل، پیامک و ... مدتی به او فرصت دهند که به
ترمیم زخم های عاطفی اش که حاصل فاصله ایجاد شده از درگیری های قبلی و طلاق
است، بپردازند. با این شیوه او به سلامت عاطفی دست خواهد یافت.
این مشاور با بیان اینکه والدین هرگز نباید با بیان جزییات خشم، نفرت،
اضطراب و درگیری هایی که با شریک زندگی شان داشته اند جهان درونی کودک را
وارونه سازند، بیان کرد: اگرچه بسیاری از والدین به علت وقوع طلاق و هجوم
افکار و احساسات منفی و تنش ها نیاز به هم صحبت دارند و از طریق بیان سختی
هایی که در حال لمس آن هستند باید با کسی درددل کنند ولی باید به خاطر
داشته باشند که فرزندان شان گزینه خوبی برای دوش کشیدن این ناراحتی ها
نیستند و در صورتی که این مرزها را رعایت کنند در آینده باید شاهد استرس
های عمیقی باشند.
محمدی با بیان اینکه کودکان و نوجوانان نیاز به درک شدن دارند، افزود: این
نیاز پس از طلاق والدین شدت می یابد و باید احساسات آنها از سوی والدین درک
شده و مورد توجه قرار گیرد. در این مواقع لازم نیست که به عنوان پدر و
مادر که در هفته چند ساعتی با او هم صحبت هستند از او انتقاد کرده یا او را
نصیحت کنند.
این مشاور تصریح کرد: بچه ها در این سن به جای واکنش های والدین و دل
نگرانی هایشان نیاز به کسی دارند که حرف هایشان را بشنود. در واقع راه حل
در همین شنیدن و همراهی با انبوه آنان نهفته است در صورتی که والدین
بتوانند ارتباطی با فرزند خود برقرار کنند که احساسات خود را برایشان بازگو
کند مشکلات عاطفی او کمتر خواهد شد.
منبع: آفتاب دل
انتهای پیام/