متکدیان سمج آرامش را از آرامستان "بهشت سکینه"کرج گرفته اند
سرمای سال گذشته برخی بیخانمان ها را به گرم خانهها و عده ای را نیز به زیر گورها کشاند و بحث های داغ آن روزها، برخی را فقط به اظهار نظر و البته بعضی از مردم خیر را به توجه و تلاش در راستای کمک به معتادان و کارتن خوابها کرد.
بعد از عنوان شدن این معضل اجتماعی، راهکارهای مختلفی، از اعزام آنها به کمپ برای ترک اعتیاد گرفته تا بیمه کردن آنها و در نهایت عقیم کردنشان از طرف مسئولان مطرح شد.
مسئله گورخوابی و کارتن خوابی به عنوان مصداق بارز آسیبهای اجتماعی و روبه افزایش درکشور است و رفع مشکلات ناهنجار این قشر همت یکپارچه ای از جانب همه نهادهای مسئول را می طلبد.
تصمیمات مقطعی و روبنایی در پدیده تکدی گری و کارتن خوابی و یا به گردن دیگری انداختن این مسئولیت چاره مشکلات اعتیاد، مسکن، فقر فرهنگی و مادی و نابسامانی های این قشر نیست. چرا که این مشکل در حقیقت مشکل جامعه و تک تک مسئولان است.
بیشتر این افراد نتیجه و زایده مهاجرت های بی رویه افراد از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و عدم نظارت بر این امر بوده و در این پدیده نه فقط این افراد که به امید ساختن زندگی بهتر راهی شدند، بلکه همه کسانی که باید در حیطه مسئولیت خود نظارت، اعمال قانون و وظیفه می کردند و نکردند، مقصر هستند . چرا که اگر شرایط بهتری برای زندگی در روستا و شهرها مهیا بود امروز شاهد این آسیب های اجتماعی نبودیم.
تکدی «دست درازی کردن » برای کسب درآمد از دسترنج دیگران معنی می شود که متاسفانه این واژه با تمام معنای آن در جامعه روزبروز بیشتر نمود پیدا می کند و این واژه تحت شغل های انحرافی و کذایی مانند « سرقت، روسپی گری، واسطه گری، اعتیاد، و...) هر روز رایج تر می شود.
اما ظاهرا" تکدی گری در آرامستان ها و در کنار گورها به مذاق متکدیان خوش آمده چرا که مدتی است آرامستانها را مامنی برای خود کرده و البته باعث سلب آرامش از خانه مرده ها و خانواده های متوفیان شده اند.
از دورزمانی که در ذهن ها مانده، در آرامستان ها افرادی به عنوان قرآن خوان برای اهل قبورهمیشه حضور داشتند و با قرآنی در دست و گاها ظرف آبی برای شستن قبور به رسم ایرانی ها، به استقبال کسانی می آمدند که برای فاتحه خوانی و سرزدن به عزیز از دست رفته شان به آرامستان می روند. و این افراد با گرفتن مبلغی بابت خواندن سوره ای برای اهل قبور کسب درآمد و امرار معاش می کردند. این امر در همه کشور رواج داشته و استان البرز نیز از این موضوع مستثنی نبوده و نیست.
اما امروزه حاشیه های آرامستان و بهشت سکینه کرج از این فراتر رفته و پای متکدیان به آنجا باز شده که در صورت عدم رسیدگی و ساماندهی مسئولین، چه بسا گورخوابی، و زندگی زنده گان در خانه های ابدی امری عادی خواهد شد.
در بزرگترین آرامستان البرز« بهشت سکینه» نمونه های زیادی از رفتار و برخورد این افراد را می توان دید.
در مراسم سومین روز درگذشت جوانی که کنار مزارش برگزار شده بود و خانواده وی غرق در اندوه و گریه و زاری بودند، حضور متکدیانی که تعدادشان از انگشت شمار هم بالاتر بود باعث آزردگی خاطر خانواده متوفی شده بود.
به دنبال پدر متوفی
اولین متکدی که از راه رسید و با پرس و جو از افراد حاضر متوجه شد پدر متوفی چه کسی است، با نهایت بی ملاحظه گی و بدون در نظر گرفتن شرایط وی به سراغش رفت. خانم متکدی با عنوان اینکه فرزند سرطانی دارم و خدا روح جوانت را شاد کند، من دعا گو خواهم بود، یک اسکناس 10 هزار تومانی دریافت کرد و رفت. البته باز هم جلوی تک تک افراد حاضر در مراسم را نیز می گرفت و از برخی نیز با استفاده از احساسات آنها مبلغی را دریافت می کرد.
بعد از گذشت حدود 5 دقیقه خانمی دیگر از راه رسید و بعد از ایستادن و دست دراز کردن جلوی تک تک مهمانان خانواده صاحب عزا در آخر به سمت وسایلی که برای پذیرایی از مهمانان بود رفت و کیسه نایلونی که به همراه داشت را پر از میوه و حلوا و خرما کرد.
اما متاسفانه این مسئله به اینجا ختم نشده و پشت سر هم این افراد بی ملاحظه و سمج بودند که می آمدند و با مطالبه از خانواده متوفی و سوءاستفاده از احساسات و شرایط آنها مبالغی و یا میوه و ... دریافت می کردند .
بی ادبی و گستاخی متکدی
احمد رسایی که در مراسم عزاداری برادر همسر خود حضور داشت از این وضعیت به ستوه آمده و به دیگر متکدی که با سماجت و در رودربایستی قراردادن صاحب عزا جلوی دیگران، مطالبه کمک می کرد، گفت: شما نفر بیستم هستید که برای دریافت کمک آمده اید و با گفتن اینکه بفرمائید و مزاحمت ایجاد نکنید ، خواست وی را راهی کند که با گستاخی و بی ادبی مرد مواجه شد. و مرد متکدی شروع به فحاشی و نفرین کردن رسایی کرد.
در این بین خانواده متوفی از وضعیت پیش آمده ناراحت و احساس شرمندگی کرده و مدام از دیگران عذرخواهی می کردند. در حالیکه شرمنده گی از آن آنها نباید باشد.
حق بچه هایم است
زن متکدی دیگری که در این مراسم علاوه بر وجوهی که دریافت کرد، کیسه را پر از میوه و مواد پذیرایی کرد در اعتراض شخصی که مسئول پذیرایی از مهمانان مبنی بر اینکه هنوز مهمانان پذیرایی نشده اند قرار گرفت، گفت: هر چقدر ببرم نوش جان خودم و بچه هایم. من سه فرزند دارم و این ها حق آنهاست .
ارائه کارت عابر بانک برای دریافت کمک
مردی نیز به روال همنوعان خود جلوی فردی را برای دریافت وجه گرفت و در پاسخ وی که گفت پول نقد ندارم و کارت دارم، از جیب خود کارت عابر بانکی درآورد و در کمال ناباوری و زیاده خواهی گفت: از کارت من عکس بگیر و برایم واریز کن. بعضی از مردم که پول نقد ندارند به این طریق برایم پول واریز می کنند.
هر روز چندین مراسم در بهشت سکینه برگزار می شود و این افراد برای تک تک خانواده های داغدار این مزاحمت و نا آرامی را بر داغ از دست دادن عزیزشان می افزایند.
و نکته ای که در مورد اکثر آنها به چشم می خورد این بود که با بی ادبی و پررویی و با اهانت به دیگران برخورد می کردند و انگار از همه دنیا طلبکار بودند.
نمی دانم و نمی توانم تصور کنم که چرا کار آنها به اینجا کشیده و عاقبت آنها به کجا خواهد کشید.
کمک و گدایی هم حدی دارد
ناهید ترابی که بر سر مزار همسرش نشسته و غرق در اندوه و اشک قرآن می خواند می گوید: من هر پنجشنبه که به اینجا می آیم با این افراد مشکل دارم. و به قدری سماجت و پررویی می کنند که حوصله جواب دادن به تک تک آنها را ندارم.
وی در ادامه می افزاید: مدتهاست وقتی سر مزار همسر و پدرم می آیم و دوست دارم خلوت کنم و به حال خودم باشم اینها نمی گذارند. آخر کمک هم حدی دارد و گدایی هم حدی. باور کنید درهفته یکساعتی که اینجا می مانم حداقل 15 شاید هم 20 نفر برای گرفتن کمک مراجعه می کنند و من که نمی توانم به همه کمک کنم. برای همین از قبل پول خرد می کنم و به هر کدام هزار تومان میدهم .
متاسفانه هیچ کدام از متکدیان حاضر به صحبت و پاسخگویی نشدند. فقط یکی از آنها با گفتن اینکه در قبرستان هم نمی توانیم کار کنیم، و البته با جمله ای ناخوشایند و اینکه اگر احتیاج نداشتم به قبرستان نمی آمدم به راه افتاد.
با به یادآوری فرموده پیامبر«ص» که اگر مردم می دانستند در سؤال و تکدی چه بدیهایی وجود دارد هرگز کسی از کسی چیزی درخواست نمی کرد، به این می اندیشم که در گذشته تکدی ها پنهانی بود و در قالب درویشی، دعا نویسی و کولی هایی که کف بینی می کردند انجام می شد، اما امروزه علنا" و با گستاخی و حتی زور و اهانت انجام می شود .
متکدیان شناسایی خواهند شد
مدیرعامل سازمان آرامستان های کرج در روزهای پایانی سال گذشته در این باره گفت: هرساله اوایل اسفند ماه با در نظر گرفتن ورود جمعیت میلیونی در پنجشنبه آخر سال به آرامستان ، ستاد استقبال از بهار طرح جمع آوری متکدیان را نیز اجرا می کند.
محمد یساولی افزود: این متکدیان توسط حراست و بازرسی سازمان شناسایی و با هماهنگی نیروی انتطامی و کلانتری کمالشهر، به مراجع ذیصلاح تحویل داده می شوند.
یساولی اظهار کرد: برخی از این افراد در قالب قاری و قران خوان چندی پیش توسط حراست سازمان شناسایی شدند و آنها که واقعا نیازمند بودند و کسب درآمد می کردند، برایشان از طریق حراست کارت شناسایی صادر و کاورهای متحدالشکلی با آرم سازمان آرامستان ها تحویل گرفتند.
وی در ادامه گفت: اما متکدیانی که اکنون در جمع خانواده های عزادار حاضر می شوند، با سرو وضعی آراسته و ظاهری مناسب هستند که نمی توان تصور کرد متکدی هستند.
مدیرعامل سازمان آرامستان های شهرداری کرج با بیان اینکه این افراد علاوه بر دریافت پول ، زمان پذیرایی شیرینی و میوه را یکجا برمی دارند گفت: این وضعیت قطعا مناسب و شایسته نیست و همزمان با اجرای طرح استقبال از بهار، این افراد با کمک حراست و پلیس نیروی انتظامی شناسایی ، جمع آوری و ساماندهی خواهند داشت.
دلیل حضور متکدیان کوتاهی همکاران در آرامستان
معاون خدمات شهری شهرداری کرج نیز با تایید اینکه این معضل اکنون گریبان آرامستان کرج را گرفته گفت: ما رسیدگی به این معضل را در دستور کار خواهیم داشت تا با رفع آن مزاحمت برای مردم را خاتمه دهیم.
حسن مدیرروستا اظهارکرد: اگر این اتفاق تاکنون افتاده به دلیل کم کاری و کوتاهی همکاران ما در آرامستان بوده است چرا که باید از ورود متکدیان به آرامستان جلوگیری می کردند.
وی با بیان اینکه من خود نیز این معضل و ایجاد مشکل از جانب متکدیان برای مردم را ناظر بودم افزود: با توجه به اینکه افرادی که به این مکان می آیند نیاز به تسلی خاطر و آرامش دارند و حضور این افراد آنها را از حال و هوای لازم خارج می کند، قطعا برای پیگیری و رفع این معضل به همکاران مسئول تاکید خواهم کرد.
اکنون با وجود اظهارات مدیرعامل سازمان آرامستان های کرج، همچنین قول رسیدگی معاون خدمات شهری شهرداری کرج به این موضوع، اما با گذشت سه ماه واندی از سال نه تنها از حضور این متکدیان در آرامستان کاسته نشده بلکه حضور زنان متکدی در مواردی مغایربا شئون اخلاقی و اسلامی نیز بر آن افزون گشته.
اما نکته مهم این است که آیا با شناسایی و جمع آوری آنها از این آرامستان مشکل تکدی گری در جامعه حل خواهد شد؟ یا باز این دمل از جای دیگری در شهر سرباز خواهد کرد؟
برنامه ریزی های نامناسب و جزیره ای عمل کردن ارگانها دردی را دوا نخواهد کرد و لازم است در کنار و با هماهنگی هم در این راستا تصمیم گیری و اجرا شود. چرا که در این زمینه نهادهایی مانند شهرداری، بهزیستی، نیروی انتظامی، کمیته امداد و انجمن های مردم نهاد به تدبیر خود و با فرض حل این مشکل اقداماتی انجام می دهند و شاید برای مدت کوتاهی مسکنی برای این درد باشند اما غافل از اینکه این معضل مثل زخمی است که با هر کاردی در بدن جامعه پخش می شود.
خدیجه ستارزاده
انتهای پیام/
|
||
|