گروه استانی "تیتریک"، خبرنگار نگارانه گفتگویی با افشین بختیار تهرانی از اساتید برجسته عکاسی و داور بین المللی انجام داده است که در ذیل شرح مصاحبه با ایشان را می خوانید:
چند ساله عکاسی می کنید و اولین جرقه عکاسی چه زمانی در شما زده شد؟
من افشین بختیار، عکاس هستم. حدود 40-45 ساله عکاسی می کنم. چون حدود 64-65
سالم است و من رشته تحصیلی ام چیز دیگری است. چون عکاسی را دوست
داشتم،عکاسی را انتخاب کردم. برق قدرت دانشکده علم و صنعت خواندم و همزمان
با آن عکاسی کردم. جرقه هم خوب هر کسی که به یک هنری علاقه مند باشد،یک
موقع جرقه میخورد. من هم چون پدرم عکس میگرفت،من هم به عکاسی علاقه مند شدم
و شروع به عکاسی کردم و هیچ وقت هم از رشته تحصیلی ام استفاده نکردم و
عکاسی شده شغل و حرفه ام.
چه موضوعاتی را بیشتر برای عکاسی انتخاب میکنید؟
من هر موضوعی که بشود عکس گرفت را عکاسی میکنم ولی معروف به عکاس طبیعت و معماری و مردمی ایران مخصوصا عشایر هستم.
چه جوری سوژه هاتان را انتخاب می کنید؟
خوب سوژه را نمی شود که مثلا براش برنامه چید. هر چیزی که اتفاق بیفتد و هر
چیزی که جلوی نظر آدم بیاد،از یک زاویه خاصی نگاهش میکنیم و عکسش را
میگیریم. وگرنه این نیست که من بگم الان این سفر را میرم و از 4 تا درخت
عکس می گیرم و یا میروم و از فلان کوه عکس می گیرم. من عکاس طبیعت و
معماری هستم مخصوصا طبیعت که هیچ وقت نمیاد از قبل بگوید که من چه جوری
میشم که تو بیای عکس بگیری. من اتفاق های خاص،زاویه های خاص و نورهای خاص و
خیلی چیزهایی که خاص باشد و کمتر بهش پرداخته باشند،سعی میکنم بهش بپردازم
و عکس بگیرم.
بهترین عکس تان را چه زمانی گرقتید؟
من هنوز بهترین عکسم را نگرفتم و ان شاء الله بعدا می گیرم.
آیا عکاسی شغلی درآمد زاست؟
والا من در رابطه با این برنامه هیچی نگویم،بهتر است. چون در مملکت ما هیچ
شغل هنری درآمد زا نیست چون هنر آخرین شغلی است که خدا خلق کرده و در این
مملکت. تازه عکاسی میاد بارها فاصله میگیرد و بعد تازه می شود عکاسی از
هنر. نه همچین چیزی نیست ولی من راضی ام چون این شغل را دوست دارم و هر
چقدر هم درآمدش کم باشد ،با آن درامد زندگی می کنم و خدا را شکر می کنم.
شما آینده هنر عکاسی را چگونه ارزیابی می کنید؟
من فکر نکنم آینده خوبی داشته باشد. از زمانی که دیجیتال آمده دیگه هر کسی
یک دوربین کوچک و موبایل دارد نه اینکه بد باشد، خیلی هم خوب است چون
همانطور که می بینید اینها همه عکاس هستند ولی آن موقع حس و حال خاص دیگری
داشت و چون الان عکاسی راحت شده و من به نظرم یگ خرده سطحی شده است.
مشکلات هنر عکاسی از دیدگاه شما چیست؟
در ایران هر شغلی که داشته باشی،درد سر است ولی خوب عکاسی درایران مثل
اینکه من وقتی بخوام بروم در یک شهرستان عکاسی کنم،فکر می کنند من یک جاسوس
مثلا از کره مریخ آمدم و مانع تراشی می کنند بعد فکر کنید با سوهانی که به
روح زدم، آدم میخواهد برود طبیعت یا معماری یا مثلا یک چیزی را عکس بگیرد
که زیبا باشد. به نظر من باید یک مقدار این برنامه ها درست شود. چون ما در
هر صورت ایرانی هستیم و داریم برای ایران کار می کنیم. عشق مان ایران است.
دوست نداشتیم مثل خیلی کسانی که از این مملکت رفتند،می رفتیم و ما ماندیم و
ایرانی بودن را ثابت کردیم چون در همه رده ها، در سختی ها و تو شادی ها در
مملکت بودیم و پس اجازه بدهند ما عکس خوب بگیریم تا به جهانیان بگوییم که
عکاسان ایرانی یک سر و گردن از همه دنیا بالاترند.
برگزاری نمایشگاه ها و جشنواره ها میتواند به ارتقای هنر عکاسی کمک کند؟
هر چیزی را که در جشنواره و هر چیزی که بیایند و راهش بندازند و بگویند
عکاسی در آن است را مطمئن باشید برای پیشرفت و برای پیشرفت هنر میتوانه
مثمر ثمر باشد.
شما به نوجوان هایی که الان می خواهند عکاسی را به عنوان یک شغل انتخاب کنند و این راه را ادامه دهند،چه توصیه ای دارید؟
اگر علاقه مند هستید،اگر عشق تان عکاسی است،رشته عکاسی را انتخاب کنید. چون
آنچنان منبع درآمدی ندارد. این شغل یک مرد کهن میخواد، یک مردی میخواهدد
که همه سختی ها را به جان بخرد و خیلی چیزها را تحمل کند و مطمئن باشید که
میتواند عکاس خوبی باشید.
اگر صحبت پایانی دارید،بفرمائید؟
من فقط میتوانم بگویم که بجای اینکه به ابزار زیاد فکر کنند که اسمش چییست و
به همدیگر فخر بفروشندعکس ببینند و عکس بگیرند و اینقدر عکس بگیرند تا
بتوانند بگویند که من عکاس هستم. من دیدم که در اکثر جاها فقط ابزار را به
رخ هم میکشند در صورتی که ابزار درسته میتواند 50 درصد مسئله باشد ولی
مابقی اش چی؟ مابقی اش باید یک انرژی،یک نیرو،یک فکر، یک پشتکار و یک صبر و
تحمل خیلی زیاد باشد تا بتوانه آن 50 درصد همان ابزار را یک جوری با
همدیگر مچ کنند.
انتهای پیام/