ایران نیازمند عزمی جدی در برابر استفاده ابزاری غرب از حقوق بشر/ افول عقلانیت در مقابل تکنولوژی در مسئله حقوق بشر جهان را به قهقهرا می برد
این موضوع در تمام جهان وجود دارد و برای گذار از این وضعیت و رسیدن به مطلوب آموزش به وسیله ی تمام ابزار ممکن راهکار اساسی به شمار می آید. با این مقدمه دو مطلب به نظرم در مورد حقوق بشر به نظرم می رسد. اول اینکه مبحث اصلی اختلاف در مورد حقوق بشر در درک و دریافت از هستی و چیستی آن است. به معنای آنکه آن چیزی را که ما از حقوق بشر درک می کنیم بر اساس نظام معرفتیمان با آنچه که غرب در مورد آن می فهمد بسیار متفاوت است.
اگر چه حوزه هایی وجود دارد که بتوان در مورد آن به اشتراکاتی رسید. اما به راستی چرا این چالشها بین اندیشه های ما و غرب به وجود می آید و حتی در برخی از موارد این چالشها به طور روز افزونی گسترش می یابند؟ جواب به این سوال و از این دست ما را به سمت موضوعات فراوانی سوق می دهد که در اندک فرصت این یادداشت نمی گنجد اما آنچه را که می توان به طور کلی گفت این است که ما از زمان مشروطه دچار یک بیماری مزمنی شده ایم که در این بیماری آنچه را که در غرب ساخته و پرداخته شده است را به صورت مکانیکی دریافت می کنیم و بدون آنکه به بطن آن موضوع از آن جهت که آنها چه درکی دارند دست پیدا کنیم آن را در بوق و کرنا کرده خواستار اجرای آن می شویم.
در صورتیکه مفاهیمی همچون حقوق بشر مفاهیمی هستند که باید در زمینه های نظام معرفتی، هویت، انگاره ها، باورها، نظام فقهی، منابع حقوقی، زمینه های اجتماعی و فرهنگی و از این دست در جامعه ی هدف درک و بر اساس آن در مقام عمل اجرا شوند. پس در این زمینه نیاز به تعاریف جدید از مسأله ی حقوق بشر داریم که با معیار های فوق منطبق باشند و فارغ از هرگونه دریافت مکانیکی از منابع غربی بوده، سپس از طریق آموزش در جامعه نهادینه شوند.
مطلب دومی که به نظر می رسد درباره ی حقوق بشر این است که باید یک عزم جدی و اراده ی قوی در برابر استفاده ی ابزاری غرب از حقوق بشر در کشور بوجود آید. امروز غرب از حقوق بشر به عنوان اهرم فشار بر علیه کشورها استفاده میکند تا بتواند آنها را تحت فشار قرار داده از این طریق و با استفاده از جامعه ی مدنی بین المللی امتیازاتی را به دست آورد.مقابله با این ترفند آنان چیست؟اول سعی در شناخت نقاط ضعف خود در مورد این موضوع و ایجاد یک اراده ی عمومی قوی در رفع آنها در تمامی سطوح.
دوم اینکه شناخت نقاط ضعف طرف مقابل به دو منظور اول بهره گیری از آن به عنوان تجربه ای که خود دچار آن نشویم دوم بهره گیری از آن در قبال فشارهای غرب. اگر ما هم بتوانیم نقاط ضعف غرب را در زمینه ی حقوق بشر شناخته و از آنها برای فشار بر آنها استفاده کنیم با این مقابله به مثل در فرآیند زمانی متوجه خواهیم شد که حقوق بشر به عنوان اهرم فشار غرب رنگ و بوی خود را از دست داده است.
در پایان آنچه که امروز در سطح جهانی دیده می شود نقض فاحش حقوق بشر به اشکال مختلف است. امروز بشر با وجود رشد تکنولوژیکی در حوزه ی اخلاق و عقلانیت الهی دچار افول شدیدی است که او را به سمت قهقرایی می برد. امید است روزی بشر با به تعالی رساندن آموزه های اخلاقی و حقوقی هم در مقام نظر و هم در مقام عمل حقوق حقه ی یکدیگر را ارج نهند.
انتهای پیام/