مدیر بومی یا غیر بومی/ سهم پایین اشتهاردی ها در مدیریت شهرستان
گروه استانی "تیتریک"،به نقل از تات خبر، مدیر باید بومی باشد یا غیر بومی؟! عدهای فوری پاسخ میدهند که قطعاً مدیر باید بومی باشد؛ زیرا، هم با منطقه آشناست، هم دلش به حال استانش میسوزد و در آبادانی شهر و استانش بیشتر میکوشد تا چهره محرومیت را از آن بزداید.
استفاده نکردن از نخبگان بومی برای اداره و مدیریت مناطقی که در آنها زندگی می کنند، افزون بر این که دولتمردان را از مزیت نسبی بکارگیری ظرفیت های منحصر به فرد این افراد محروم می کند، موجب شکل گیری حس ناامیدی و بی اعتمادی به حاکمیت در میان مردم این منطقه ها می شود؛ مساله ای که تهدیدی جدی برای انسجام و و نفاق ملی به شمار می آید.
مدیران غیر بومی حواشی خاص خود را همیشه به همراه خواهند داشت و همیشه منتقدین به خود حق می دهند به موفقیت یک مدیر غیر بومی به دیده شک و تردید بنگرند.
مدیران بومی به دلیل آشنایی با مناطق خود، می توانند به بهترین شکل با مردم ارتباط داشته باشند و با ریشه یابی مشکل ها، راهکارهایی جدی برای آن ارایه دهند.
کسی که همسر و فرزندان و همه ی بستگان و دلبستگی هایش در شهری دیگر است، چگونه می تواند از مشکلات مردم آن شهر آگاه شود، زندگی و زیستن و همراهی با اشک ها و لبخندهای یک مردم است که می تواند شما را علاوه بر ” کارا ” بودن به ” دلسوزی ” و بالاتر از آن به ” دلجوشی ” برای آن مردم وادار سازد همچنین اختلاف فرهنگی که ممکن است بین یک مدیر غیربومی با فرهنگ رایج در منطقه وجود داشته باشد، می تواند مزید بر علت باشد.
برخی از مدیران غیربومی چون آداب و رسوم محل حوزه ی استحفاظی را نمی داند، با ادبیات غیر متعارف و نامناسب و گاه متکبرانه با زیردست خود و مردمان آن منطقه رفتار می کنند، تصور ذهنی این مدیران این است که مردم به آنها نیازمندی و وابستگی دارند.
یکی از آسیب های مدیریت غیر بومی، بی اعتمادی و شناخت نداشتن از سرمایه های بومی است که سبب می شود برخی از این مدیران، رویکرد باندبازی و خویشاوند سالاری را گسترش دهند. در برخی از موارد مدیر غیربومی سرمایه ها و منابع انسانی فرهیخته را مزاحم، رقیب و جانشین خود می پندارد و اقدام به حذف شخصیت های بومی می کند. اما این مدیران بومی هستند که آغوش خود را برای تربیت فرزندان بومی می گشایند و در پشتیبانی از آنها از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند.
در هرحال مدير غيربومي مقيم نيست و اسکان موقت و گاه به دور از خانواده ايشان دغدغه و تشويشهاي روحي و رواني را موجب ميشود که از حضور مستمر، ثبات راي و نظارت پيوسته او در محل کار مانع ميگردد، مدير غير بومي به ناچار دائم در حال سفر ميان مثلث خانه، کار و مرکز است بدين ترتيب او هيچگاه فرصت کافي براي هيچکدام از امور خويش نخواهد داشت.
اصولاً مديريت يعني قدرت ريسک، مدير غيربومي به دليل زودگذر بودن دوران مديريت و تداوم روند موجود اهل آزمون و خطا نيست و خويشتن را اسير تحول يا اصلاح امور نميکند.
در این زمینه ما نمی توانیم بند قانونی در کشور پیدا کنیم که بر بومی گرایی به دلیل شناخت منطقه تاکید کند زیرا در دنیای معاصر این امر کمتر مورد توجه است.
در صورتی که وقتی چندین نفر برای تصدی بر یک پست تعرفه می شوند و هر یک از لحاظ معیارهای مدیریتی تقریبا در یک سطح باشند، آن گاه اولویت با مدیران بومی است و باید برای راحتی دسترسی مردم یک مدیر بومی بر سر کار بیاید.
آیا وقت آن نرسیده با توجه به داشتن نیروهای بومی متخصص و کارشناس در حوزه های مختلف، برای ما مردم شهرستان اشتهارد سهمی در سبد مدیریتی مشخص شود؟ چرا که شواهد نشان می دهد بیش از ۷۰ درصد مدیران اشتهارد غیر بومی هستند مساله ای که نیازمند پیگیری ابولفضل اینانلو فرماندار اشتهارد است.
انتهای پیام/