هشدار به اصولگرایان؛
اقدام سنجیده اصلاح طلبان/ تکرار پدیده احمدی نژاد !
با توجه به کناره گیری دو تن از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، آرایش انتخابات تغییر کرد.
گروه داخلی «تیتریک» ; امام علی(ع) در بخشی از خطبه 25 نهج البلاغه، به داستان "بُسر بن اَرْطاة و غلبه او بر یمن" اشاره مى کنند، سپس به سرنوشت مردم عراق پرداخته و آینده تاریک آنها را با ذکر علل و عوامل دقیق آن باز مى گویند.
یکی از علل شکست اهل حق در این خطبه چنین بیان شده است: بِاجْتِماعِهمْ عَلَى بَاطِلِهمْ، وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ.
جریان اصلاحات در سال های گذشته برای رسیدن به منافع خود انعطاف پذیری زیادی نشان داده؛ انعطافی که از سوی برخی طیف های تندرو اصلاح طلب در فتنه 88، مرز "مقابله با اصل نظام جمهوری اسلامی ایران" را هم درنوردید.
در شرایط کنونی، بی مناسبت نیست که چند نمونه از این انعطاف پذیری برای رسیدن به منافع سیاسی را مرور کنیم:
** اصلاح طلبان در جریان انتخابات مجلس ششم، آقای هاشمی رفسنجانی را "عالیجناب سرخ پوش" [!] لقب داده و از هیچ تخریب و توهینی علیه ایشان دریغ نکردند.
** همین افراد، برای احیای حیات سیاسی خود در انتخابات 92، به حمایت همه جانبه از کاندیداتوری آقای هاشمی پرداختند و ایشان را "پدر انقلاب"[!] نامیدند.
** پس از عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی، حامیان دیروز وی به گرد آقای روحانی – که بارها خود را اصولگرای معتدل خوانده و حتی آقای عارف هم تاکید کرده بود، من روحانی را اصلاح طلب نمی دانم- جمع شده اند.
مدل رفتاری اصلاح طلبان نشان می دهد که در صورت تغییر شرایط، آقای روحانی را به طرفه العینی پایین کشیده و به سمتی دیگر خواهند رفت.
با این توصیف، سوال اساسی از کاندیداهای اصولگرای حاضر در صحنه این است که "آیا پس از اتحاد اصلاح طلبان، حضور جریان اصولگرا با سه کاندیدا در صحنه انتخابات به صلاح است؟ و آیا ادامه دادن چنین روندی نشانه تکلیف مداری و اصولگرایی است؟"
بی تردید با ادامه این وضعیت، آراء اصولگرایان به سه قسمت تقسیم شده و این بازی برنده ای جز طیف اصلاحات نخواهد داشت.
کشیده شدن انتخابات به دور دوم هم فرصتی تاریخی به اصلاح طلبان داده و آن ها را از انزاوای سیاسی ایجاد شده پس از فتنه 88 بیرون خواهد کشید.
همه می دانند که تفرقه آقایان هاشمی رفسنجانی، معین، کروبی و مهرعلیزاده، آقای احمدی نژاد را به پدیده انتخابات 84 تبدیل کرد. اکنون به نظر می رسد در انتخابات جاری این سناریو درحال تکرار شدن برای اصولگرایان است.
از سوی دیگر در صورتی که انتخابات به دور دوم کشیده شود، تمام اصولگرایانی که به یکی از این سه کاندیدا رای بدهند در دور دوم مجبور خواهند شد بر روی یک کاندیدا اجماع کنند، اما با توجه به اینکه اصلاح طلبان پس از راهیابی احتمالی به دور دوم انتخاباتی روحیه ای مضاعف خواهند گرفت و شکست دادن آنها سخت تر خواهد بود، آیا عاقلانه نیست که این اجماع از همین الان شکل بگیرد؟
تایید همه کارشناسان سیاسی بر کناره گیری آقای حداد عادل و تقدیر از ایشان می تواند شروع خوبی برای حرکت به سمت اجماع اصولگرایان باشد که تجربه انتخابات 84 (البته به سود اصلاح طلبان)تکرار نشود.
وظیفه بزرگان اصول گرا در این برهه حساس تاریخی، انتخاب یک کاندیدا از بین این سه نفر و معرفی وی به مردم می باشد. جریان اصولگرایی می تواند پس از این توافق، اعلام کند که هر کاندیدای دیگری که در صحنه باقی بماند، کاندیدای ما نیست.
درغیر این صورت، خود مردم دلسوز و پایبند به انقلاب و ارزشهای آن می توانند یک کاندیدا را انتخاب کرده و با حضور یکپارچه در انتخابات از شکسته شدن آرای اصولگرایی جلوگیری کنند.
ارسال نظر
اخبار برگزیده