«عقیم» بیان هویت دهه شصت/ رنجی که تئاتر کرج برای اجرا از عدم زیرساخت های مناسب می برد
گروه استانی تیتریک، این روزها باز نمایش دیگری از هنرمندان کرج در تهران اجرا می شود. "زیرساخت نداریم، هنرمندان حمایت نمی شوند، مسئولان دغدغه هنر و هنرمند ندارند و برای تئاتر استان قدمی برنمی دارند، هنرمندان البرزی هنر را به دوش می کشند و از شهری به شهر دیگر می برند" اینها گلایه هایی است که همواره هنرمندان البرز ابراز می کنند، که نمایش در حال اجرای "عقیم" نیز جزو دارندگان همین گلایه ها از وضعیت هنر و هنرمندان استان است.
این نمایش به نویسندگی و کارگردانی علیرضا معروفی هنرمند البرزی و بازیگران فعال و کوشای استان از چهارشنبه نهم آبان در تهران روی صحنه می رود.
معروفی در گفتگو با نگارانه از داستان نمایش می گوید و از وجه اشتراکی که بین زمان نمایش مربوط به دهه شصت و دهه نود وجود دارد در ادامه مصاحبه ی کارگردان نمایش عقیم را می خوانید:
وی با اشاره به اینکه جرقه نمایش عقیم از یکی از فیلم های جشنواره عمار به ذهنم رسید عنوان کرد: یکی از دوستان من بازخوانی جشنواره فیلم عمار را بر عهده داشت. یکروز داستان فیلمنامه ای را برایم روایت کرد که در آن ستاد تفحص شهید والامقامی را پس از سالها پیدا کرده و به ایران می آورند. خانواده این شهید مهیای مراسم تشییع می شوند اما خانواده اصلی او نیز پیدا می شوند و درخواست می کنند که مراسم تدفین باید در شهر آنها انجام گیرد. موضوع برایم جالب آمد و از همان جا جرقه نمایش به ذهنم خورد. هرچند نیاز به یک حلقه وصل داشتم. این شد که سوالاتی را در ذهنم مرور نمودم. مثلا اگر پدر و مادر جدید و پدر و مادری که بچه را بزرگ کرده اند با هم نسبت فامیلی داشتند، چه می شد؟ چه دلایلی باعث شده تا یک خانواده بچه را به خانواده دیگر بدهد؟ و …ایده بسیار جالب بود و حدود دو ماه برای نوشتن آن تحقیق کردم تا نمایشنامه عقیم آماده اجرا شود.
این هنرمند البرزی در ادامه افزود: ریشه داستانم را به عنوان نام نمایشنامه برگزینم، در این داستان اگر برادر عقیم نبود و خواهر به این واسطه فرزندش را به او نمی داد بی شک قصه ای شکل نمی گرفت. به نظرم ضعف برادر پایه های داستان را شکل داد و من نیز به همین دلیل نام نمایشنامه را «عقیم» گذاشتم.
معروفی به خلاصه ای از داستان نمایش اشاره کرد و گفت: آذر به دلیل عقیم بودن صادق و بچه دار نشدنش می خواهد از او جدا شود.صادق پیش طوبی (خواهرش) می رود و مسئله را با او در میان می گذارد.طوبی پسر دو ساله ای به نام آرش دارد و ناخواسته فرزند دوم خود را به دنیا می آورد.به دنیا آمدن پسر دوم در شرایطی است که شوهر طوبی زندان است.طوبی به دلیل نداشتن مخارج می خواهد نوزادش را سر راه بگذارد.مصیب از این موضوع با خبر می شود و به او می گوید بچه را به صادق بدهد تا آذر از او جدا نشود و بچه او هم زیر دست غریبه بزرگ نشود.صادق هم در عوض بدهی سنگین شوهر طوبی را می دهد تا از زندان آزاد شود.طوبی به دلیل اینکه نزدیک فرزندش نباشد و نخواهد برود او را ببیند با شوهر و بچه اش تصمیم می گیرند از ایران خارج شوند و به اروپا سفر کنند.بیست سال بعد در سال 1365 طوبی با آرش پسرش به دلیل فروش زمینی که به نام آرش است به ایران می آیند.پس از فروش زمین هنگام برگشت پلیس در فرودگاه از خروج آرش ممانعت می کند و او می فهمد به خاطر نرفتن سربازی ممنوع الخروج است.طوبی از طریق مصیب دنبال خانه صادق می گردد تا از او کمک بگیرد که متوجه می شود فرهاد (فرزند دومش)مفقود الاثر شده و …
وی با بیان اینکه وجه اشتراک دهه شصت و نود در این است که مردم هنوز هم در مبارزه هستند بیان کرد: در دهه شصت با اسلحه، گلوله، تانک و هلی کوپتر می جنگیدیم، اما امروز با وجود جنگ اقتصادی که سالهاست گریبان مردم کشورمان را گرفته است و مسئله برجام که از طرف آمریکایی عهدشکنی شده است از دیگر مشکلات بوجود آمده در کشور است که مردم ما با آن مواجه هستند.
این هنرمند البرزی با اشاره به اینکه زیرساخت های مناسبی برای اجرای عموم در کرج وجود ندارد اظهار کرد: تئاتر هیچگاه دغدغه مسئولان فرهنگی این شهر نبوده است ولی در تهران به شکل دیگری این اتفاق می افتد . در تهران هر شب نزدیک به صد و ده نمایش اجرا می شوند و مردم استقبال خوبی از نمایش دارند ولی در البرز با جمعیت بیش از سه میلیون، حتی 60 صندلی درست برای تماشاگر وجود ندارد!
معروفی با بیان اینکه بودجههای فرهنگی البرز خرج امور غیرفرهنگی میشود بیان کرد: اگر مسئولین فرهنگی در استان هزینه فرهنگ را برای فرهنگ خرج کنند مشکل هنر تئاتر در استان حل می شود .
وی در پایان تاکید کرد: نمایش «عقیم» از ۹ تا ۳۰ آبانماه، ساعت ۱۹ در مجموعه تئاتر محراب واقع در خیابان ولیعصر(عج)، تقاطع خیابان امام خمینی(ره)، رو به روی موزه قرآن، مجموعه تئاتر محراب، سالن کوچک، به صحنه میرود.
انتهای پیام/