عربستان تحت رهبری سلمان مکانِ حبس، ضرب و شتم، خفگی در آب، کشته شدن با برق و سلاخی مخالفان است

رژیم سعودی مبارزانی که حامی اصلاحات هستند را زندانی و شکنجه می کند. این کار باید متوقف شود.

عربستان سعودی، بزرگترین صادرکننده نفت در جهان، در مورد آزادی مذهبی، آزادی های مدنی و حقوق زنان بدترین رکورد را در جهان دارد.

سلمان بن عبدالعزیز آل سعود، پادشاه 82 ساله عربستان، به عنوان یک شخص محافظه کار تغییر چندانی نکرده است. این شاه سالخورده است و کشور را اداره نمی کند. از زمانی که وی به تخت نشسته حدود چهار سال پیش، شاهزاده محمد بن سلمان، پسر وی، سیاست سعودی را بر عهده داشته است.

این شاهزاده تحولاتی چون؛ آغاز جنگ های خارج از کشور، ایجاد بحران با کانادا بر سر نگرانی به جای آن در مورد حقوق بشر در عربستان و دستور قتل وحشتناک "جمال خاشقچی" رونامه نگار واشنگتن پست در کنسولگری سعودی در استانبول را رقم زده است.

چشم انداز شاهزاده برای ایجاد یک ملت جدید و مدرن بود، اما معلوم شد که محمد بن سلمان یک خودشیفته بسیار خطرناک است که با اصلاح طلبان همفکر خودش همکاری می کند.

او بدون شک نمی تواند تحمل کند که دیگران اعتبار خروج پادشاهی سعودی از ذهنیت قرون وسطایی را بگیرند. از این رو، حکومت سال گذشته به زنان مجوز رانندگی داد، اما یک ماه قبل از لغو این ممنوعیت، فعالانی را که طرفدار مسالمت آمیز تغییر بودند را دستگیر کرد.

از ماه نوامبر تاکنون اخبار معتبری مبنی بر شکنجه فعالانی که رسما متهم نشده اند توسط مقامات سعودی وجود داشته، اما ریاض آنها را انکار کرده است.

در منطق کافکا، عربستان سعودی تحت رهبری مجلس سلمان مکانی است که با شاهزاده موافق است و افراد را محبوس، مورد ضرب و شتم، خفه شده در آب و کشته شده با برق می بیند. مخالفان کشته و سلاخی می شوند.

حداقل در عربستان سعودی گذشته، منتقدان تنها با سرکوب مواجه بودند. اگر ملت امروز قصد متفاوت بودن را دارد، باید متفاوت عمل کند.

کارهای انجام نشده ی زیادی وجود دارد. عربستان سعودی جدید همان عربستان سعودی گذشته نیست. بدتر است.

سال گذشته، مقامات عربستان سعودی خواستار مجازات اعدام علیه مخالفانی که به خشونت متهم نشده بودند، شدند. به همین خاطر است که سیاست انگلستان نباید معاملات تجاری و تسلیحاتی را بر حقوق بشر مقدم بدارد.

اگر مجلس سلمان می خواهد عربستان سعودی لیبرال تر و مدرن تر شود، نیاز است که چنین سیاست های استبدادی و کینه توزانه را کنار بگذارد. در غیر اینصورت، پادشاهی اصلاح نخواهد شد، بلکه به سادگی دچار ریبرندینگ (بازسازی) می شود.

* "ریبرندینگ" در حوزه برندسازی سیاسی به تغییر شخصیت‌های سیاسی یا احزاب گفته می شود. برندهایی که به هر دلیلی از جمله؛ تغییرات جامعه، نوع فعالیت خود برندها و رقبای آنها مستهلک می‌شوند و برای ادامه حیات به بازسازی یا ریبرندینگ نیاز دارند.

معصومه میرحسینی – تیتریک

انتهای پیام/