حنجره های طلایی درترازوی دین
گروه دین واندیشه«تیتریک»؛در مقاله پیش روی «هنر موسیقی از نگاه دین» توسط دکتر فرهاد ترابی استاد حوزه و دانشگاه مورد بررسی قرار گرفته است.
چکیده
نیاز انسان به جلوه های زیباشناختی و هنر ، بویژه، هنر آواز و موسیقی ، نیازی فطری ودرونی است وبه دلیل اثرات مثبت ومنفی آواز ها ونغمه ها برروان وضمیر آدمی واهمیت بسیار این هنر درزندگی انسان معاصر ، فقیهان سترگ بسیار کوشیدند تا ناهمواری ها وپیچیدگی ها ی آن را سامان بخشند وراه روشنی پیش پای دین باوران قراردهند،واز این میان، علامه روزگاران وفرزانه دورا ن حضرت امام خمینی (رض ) با سازماندهی فقیهانه وعلامه شیخ محمد رضا اصفهانی، با مهندسی فلسفی – هنری خویش، پریشانی های چندین سده را به پایان نزدیک ساخته ومبانی راه آینده را پی ریزی کردند.
کلید واژه : غنا ، آواز ، طرب ، موسیقی ، صوت زیبا
دیباچه
در نهاد ونهان آدمی دونیروی متخالف وجود دارد : یکی آن که می فهمد ومی اندیشد ودر اصطلاح هستی شناسی به آن عقل نظری گویند ، و دیگر آن که تصمیم می گیرد ومی گراید وعشق و نفرت می آفریند واصطلاحا آن را عقل عملی گویند .
روانشناسان نیزمعتقدند مغز آدمی از دوبخش تشکیل یافته است :نخست بخشی که فعالیت های فکری وامورسخت افزاری را مدیریت می کند وبخش دیگر مربوط است به احساسات وعواطف وجنبه های انگیزشی وامور نرم افزاری (بارابا ، 1388: 170)
با این توصیف ، انسان گاهی می اندیشد وگاهِ دیگر می انگیزد . محصول اندیشه آدمی، حکمت وفهم ودرک است ومحصول انگیزش او عاطفه واحساسات متعالی و عشق و نفرت.
هم چنان که آدمی نیازمند اندیشیدن وفهمیدن است ودراندیشیدن نیازمند منطق وشیوه نامه است، به همان اندازه نیز نیازمند عواطف واحساسات متعالی ودوست داشتن وهم گرایی است واین انگیزش ها سخت تشنه مدیریت حکیمانه
علوم زیبا شناختی وهنر وادبیات پدید آمده اند تا پاسخگو ی نیازهای فطری انسان به حسن وزیبایی باشند واز آن میان ، هنرهای زیبا- و بویژه هنر آواز وموسیقی- هم به لحاظ کمیت وهم به لحاظ کیفیت ، از اهمیت بسزایی برخوردار است ودرروایتی از پیامبر خدا (ص) نغمه دلربای صوت انسان ، اززیباترین جلوه های هستی شناخته شده است :« انّ من اَجمل الجمال الشّّعر الحسن ونغمه الصّوت الحسن ».(کلینی،1365،ج2 :615)
واین به دلیل آن است که تاثیر این هنر درروح وضمیر آدمی بسیار چشم گیر است و می تواند اورا هم درجنبه های مثبت وهم درجنبه های منفی دگرگون سازد :گاه اورا در قله های عطر آگین معنویت وگاه در دلتاهای پشت حیوانی فرود آورد .
نیز ، با توجه به پیچیدگی مقوله غنا وموسیقی وگوناگونی فتوای فقیهان واهمیت بسزای این هنر درزندگی انسان معاصر به سازمان اندیشه وفتوای علامه روزگاران وفرزانه جاودان، حضرت امام خمینی (رض) پناه می بریم واز مهندسی فلسفی ، هنری مرحوم شیخ محمد رضا اصفهانی، درسازماندهی بحث غنا بهره می جوییم وحقیقتا، سازماندهی حکیمانه وفقیهانه این دانشیان سترک ، ناهمواری های چندین سده بحث موسیقی وغنا را هموارساخته وپریشانی وپراکندگی آن را به سامان برده است ودر این نوشتار از رفیق اعلی توفیق می جوییم .
آواز خوانی
درک زیبایی، به دلیل فطری بودن ،نیازمند کتاب ودفتر وآموزش نیست وهرانسانی بی آن که مکتب ومدرسه دیده باشد ، زیبایی را می فهمد .
با این وجود، تربیت این قوه مدرکه برتوانایی های آن می افزاید وهزارنکته باریکتر از مو_که برای افراد عادی پنهان است _ درپدیده های زیبای جهان هستی، به رویش می گشاید .مثلا یک اثرخوشنویسی برای هر بیننده ای که سوادخواندن ونوشتن داشته باشد ، جذاب است، ولی همان اثر برای یک هنرمند بسیار جذاب تر است، زیرا اوبه نکته های زیبا شناختی ظریفی توجه دارد که غالبا از دید انسان های عادی پنهان می ماند ، بنابراین ، درک زیبایی، درعین عمومیت قابلیت تربیت وبالندگی رانیز دارد .
دین دراین زمینه سه وظیفه انجام داده است :1- به نیازهای انگیزشی وحس زیبا شناختی آدمی پاسخ داده است 2- آسیب های فطری را شناسانده و هشدارهای لازم را گوشزدکرده است 3- درجهت تربیت حس زیبای شناسی انسان کوشیده است .
یکی از کار آمدترین جلوه های زیبایی ، آواز دلربای انسانی است که درفرهنگ ومتون دینی ما بسیا ر حائز اهمیت بوده وفقیهان، فراوان پیرامون آن قلم فرسوده اند، و زیر مجموعه " مکاسب محرمه " ، پژوهش های ارزنده ای در جهت آوا شناسی ( خوانندگی ونوازندگی ) به انجام رسانده اند .
حاصل پژوهش های فقیهان ودین شناسان، با توجه به دو دسته از روایات باب ، چنین بود ه است که به هرصدای دلنشین وفرح بخش ،غنا اطلاق نمی گردد ، بلکه تنها نوع خاصی از آوازهای دل ربا با ویژگی هایی که گفته آید ، بعنوان غنا شناخته شده وحکم حرمت را می پذیرد.
سازماندهی فنی ، فلسفی غنا
مرحوم شیخ محمدرضا اصفهانی ،درشمار دانشیان پژوهشگری است که تحقیقات ارزنده ای درشناخت ماهیت موسیقی غنایی ، دررساله قیّم خود " الروضه الغناء فی تحقیق معنی الغناء " ، انجام داده است. وی با نگرش فنی _ فلسفی به مقوله غنا پرداخته وطرحی نو درانداخته وپراکندگی مفهوم آن را بخوبی سامان دهی کرده است .
شیوه سازماندهی پروژه غنا وتعریف ابتکاری وی از آن، بسیار مورد توجه حضرت امام خمینی (رض) واقع شده و علیرغم وارد کردن نقدهای علمی به این تعریف ، بهره های فراوانی نیز از آن برده اند.
تعریف فنی موسیقی غنایی
مرحوم شیخ محمد رضا اصفهانی ، غنا را چنین تعریف می کنند :
" الغناء صوت الانسان الّذی من شانه إیجاد الطّرب بتناسبه لمتعارف النّاس والطّرب هو الخفّه الّتی تعتری الإنسان فتکاد اَن تذهب بالعقل وتفعل فعل المُسکِر لمُتعارف النّاس ایضا " (امام خمینی،1373 ، ج1 :300)
" غنا آواز انسان است که به سبب انسجام وهم آهنگی اش، قابلیت شورانگیزی ورامشگری برای مردم عادی را داشته باشد . واژه طرب ( رامشگری ) عبارت از خفت ( وسبکبالی ) است که بر روان آدمی پدید آید و تقریبا عقل وی برباید وبسان نوشیدنی های مست کننده بر مردمان عادی اثر گذارد ." ..... وخلاصه آن که طرب درغنا، مانند مستی درشراب است وعلت تحریم غنا همان علت تحریم مسکرات ، یعنی ازاله عقل است .....واصلا جمله " غنَاه واَطربه " ( آواز غنا سر داد واورا به طرب آورد ) درست مانند جمله " سَقاه واَسکره ".( وی را باده نوشاند ومست اش کرد )می باشد" .
( ایرانی،1370 : 82 )
آیه الله محمد رضا اصفهانی (رض) در آغاز رساله خویش می نویسند:" اختلاف نظر فقیهان درمعنای غنا به حدی است که برای کسی که سبب این اختلاف را نداند ، موجب شگفتی می گردد ،ولی برمن روشن شد که دانش، نقاب از چهره آن برگرفته وپرده از رخسارش کنار زده وآن را برای کسانی که آب را از سرچشمه اش می گیرند وحل مشکلات را از قواعد اساسی اش می جویند ، از سپیده صبح روشن تر کرده است. (ایرانی،1370 :69)
[بنابراین] " هر آوازی که این تعریف بر آن منطبق نباشد ، غنا نیست ،گرچه خوانندۀ آواز دارای صوتی لطیف باشد وزیبا اداکند وبسیار عالی بخواند وازطرف شنوندگان موردبالاترین مراتب تحسین قرار گیرد ." ( ایرانی،1370: 88 )
گفتار بالا،جان کلام مرحوم شیخ محمدرضا اصفهانی است که تعریفی دقیق وفنی از غنا به دست می دهند وپرده های شک وسرگردانی را از چهره یقین می زدایند . با این وجود، پیرامون تعریف ایشان نکته هایی است که ذیلا آورده می شود:
- مرحو م اصفهانی علت طرب و رامشگری را هماهنگی وانسجام فنی ونظم ریاضی می دانند ومعتقدند " هرگاه زیر وبم صدا ،بلندی وکوتاهی ومدّوکشش آن وقطع ووصل اش هم آهنگ ومتناسب با یکدیگر باشد ، آن صدا غنا نامیده می شود ، وفن موسیقی که یکی از اقسام علوم ریاضی است، برای بیان این نسبت ها وانواع آن وضع شده است"(ایرانی ،1370: 78)
شناخت فنی ، شناختی درونی از موسیقی است ومعتقد است که مفهوم غنا به لحاظ هنری ،از عناصر سه گانه محوری که عبارتنداز ملودی ( لحن ) ، ریتم ( آهنگ ) وهارمونی ( وزن وانسجام ) حاصل آید.
اگر صوت وآوازی دارای این عناصر سه گانه باشد ،اهل فن آن را غنا می گویند ، حال فرقی نمی کند که درآن صدای آهنگین ومنسجم ، چهچهه ورامشگری باشد ، یا نباشد ، فتنه انگیزوگمراه کننده ومبتذل باشد یانه ، آنچه مهم است ، همان ساختار درونی وفنی موسیقی وخوانندگی است وبه احتمال قوی ، مقصود مرحوم اصفهانی ازتناسب، همان عناصر سه گانه یا دست کم ، ریتم وهارمونی می باشد؛ واین درحالی است که به لحاظ فقهی ، آوازی نارواست که زیر مجموعه لهوالحدیث ، اضلال ( گمراه کننده ) وقول الزور ( گفتار نارواست وکژی ) قرارگیرد .
- احیانا ممکن است صدایی طرب انگیز باشد، ولی هیچ هم نوایی با لهو وگمراه کنندگی و مجالس خوشگذرانی نداشته ، بلکه هم آهنگ ودمساز با مجلس تذکر ه باشد . مثلا صدای ربنای شجریان ، یا ،صوت شورانگیز حجاز جناب عبدالباسط ، قطعا رامشگرند وآدمی را سبکبال می کنند، ولی پرپرواز آن ،میل متعالی دارند واحساسات وعواطف پاک انسانی را بر می انگیزانند ، نه امیال پست حیوانی را ؛ بنابراین ، نظم ریاضی وطرب انگیزی همیشه نمی توانند سرچشمه غنا باشند، بلکه آن دوگاهی سر از غنا درآورند وگاهی اوقات نیز به حد غنا نمی رسند .
- تشبیه اثر غنا به مسکرات ، از جهت نزدیک سازی به ذهن ، تشبیهی مناسب ورساست واز درِهمانندی معقول به محسوس، بسیار موفق وکامل است ،ولی به فرموده حضرت امام خمینی (رض) در تحقق غنا لازم نیست اثر آن تا سر حد مستی رسد، بلکه درکمتر از آن نیز غنا حاصل آید، زیرا درعرف ولغت هیچ گواهی برای آن یافت نمی شود .( امام خمینی ، 1373)
- نکته دیگر آن که می بایست آواز قابلیت طرب ورامشگری داشته ولازم نیست این قابلیت وتوانایی بالفعل باشد ، همانند شراب که قابلیت مست کنندگی را دارد، هرچند ممکن است مقدار اندک آن کسی رامست نکند ، درعین حال، به دلیل شانیت وقابلیت مست کنندگی حرمت دارد ؛ همین طور، اگر آوازی قابلیت رامشگری داشته باشد ،همان درغنا بودن بسنده است ، هرچند تحقق آن نیازمند تکرار شکن ها ورتیم ها ی صوت باشد .
- و آخرین نکته آن که آواز باید قابلیت وتوانایی رامشگری برای انسان ها ی نرمال ومتعارف را داشته باشد ، زیرا برخی از افراد ، به دلیل نرمی ولطافت روحی ، با کمترین شکن وترنّمی به وجد وطرب آیند، ودرمقابل ، بعضی دیگر از نوع بشر ، آن چنان سنگدل وبی احساسندکه هراندازه هم، آهنگی لطیف وشورانگیز باشد ، انگیزش وطربی درآنان به وجود نمی آید . بنابراین ،معیار تحقق را مشگری، این دودسته از مردم نیستند ، بلکه ترازوی سنجش مردمان نرمال ومتعارفند.
ساماندهی فقهی غنا
علامه کبیر ، حضرت امام خمینی ( رض) احیاگر اسلام ناب محمدی (ص) وروشن بین ترین شخصیت علمی _ سیاسی تاریخ اسلام ، بهترین وکارآمدترین نظریه فقهی درخصوص مساله غنا را درکتاب ارزنده " تحریرالوسیله " ارائه داده اند ، بطوری که با درک عمیق ودقت کافی پیرامون این نظریه ،پیچیدگی مساله وغموض آن حل شده وابهامات موجود از بین می رود.
حضرت امام (ره) دراین کتاب ، غنا را چنین شناسانده اند :" الغناء...... لیس هو مجرد تحسین الصّوت ، بل هومدّه وترجیعه بکیفیّه خاصّه مُطربه ، تناسب مجالس اللّهو ومحافل الطّرب وآلات اللّهو والمَلاهی ".( امام خمینی ،بی تا ،ج1 :497 )
"به آوازی که تنها زیبا وخوشایندباشد ، غنا گفته نمی شود، بلکه آواز غنایی عبارت است از: بالا وپایین کشیدن صدا وچرخاندن آن درگلو، به گونه خاصی که طرب انگیز ورامشگر بوده وبا مجالس لهو وبارهای هوسرانی مناسبت داشته ، وهم نوا با ابزاروآلات لهو باشد ".
حضرت امام روح الله(ره) دراین تعریف ، تحقق غنا را بر سه عنصر محوری استوار داشته اند که با فقدان یکی از آن عناصر ، عنوان غنا شکل نمی گیرد ، هرچند آن صدا سخت زیبا ودل انگیز بوده وشنونده را بی تاب کند ویا او را شاد وخندان سازد.
عناصر محوری غنا عبارتنداز :
- مد وکشش صدا وچرخاندن آن درگلو (چهچهه صدا )
- طرب انگیزی ورامشگری صدا
- متناسب بودن صدا با محافل وبارهای لهو وهوسرانی ودرخوربودن با ابزاروآلات مبتذل نوازندگی
دراین تعریف ، عنصر دوم یعنی ، کیفیت طرب انگیزی ، بسیار حائز اهمیت است وبرای درک درست ماهیت موسیقی غنایی ، ناگزیر می بایست واژه طرب ومفهوم آن را بیش تر بررسی کنیم . لغت شناسان درتعریف واژه " طرب " نوشته اند :" الطّرب خفّه تعتری الانسان لشده حزن اوسرور ،وفی المنجد : طرب : اهتزّو اضطرب فرحا او حزنا ".(معلوف، 1374 462؛امام خمینی،1373 :304)
" طرب ،عبارت ازحالت سبکسری درآدمی است که دراثر شدت شادمانی یا اندوه پدید آید ودر کتاب المنجد آمده است که طرب ، یعنی، دراثر شادمانی یا اندوه به جنبش وهیجان درآمد ".
طرب ، حالتی روان شناختی است که با اثر پذیری شنیداری ، فرد به هیجان درمی آید وسبکسری بر جان وتن وی سایه می افکند وناخواسته از درون درهم می ریزد واز برون، رفتار وگفتار غیر عادی بروز می دهد وبه جوش وخروش بر می خیزد، بطوری که پس از خروج از آن فضای روحی ، از یاد کرد آن رفتارها وگفتارها شرمنده شده وسخت تعجب می کند ، همان طور که انسان در حالت مستی چنین است .
شناسایی وشناساندن چنین آسیب های روانی واخلاقی_ که عقل بشری را موقتا از کار می اندازد واورا درپرتگاه های خطرناک وبیشه های دام گستر فضاحت وبی عاری رها می کند _ از رسالت های خطیر دین به شمار آید .
به این ترتیب " اگر صدایی احیانا موجب خنده یا شادمانی گردد، لزوما طرب انگیز نخواهدبود ، زیرا چنانچه ملاحظه فرمودید ، طرب ، سبکسری وحالت خاصی است که درنتیجه تغنّی پدید آید، نه مطلق شادمانی " (امام خمینی ،1373ج1 : 304 )
همان گونه که درتعریف طرب آورده شد ، عامل سبکسری ،گاهی ممکن است فرط شادی باشد وگاهی نیزشدت اندوه وترا ژدی ، هرچند برخی از صاحب نظران فقیه معتقدند ، با پیوست عنصر سوم درتعریف غنا _ که متناسب بودن آواز با محافل لهو وهوسرانی باشد ، تنها طربی ناروا خواهدبود که از فرط شادی پدید آمده باشد و درنتیجه، خفت وسبکسری حاصل از اندوه شدید ،زیر مجموعه رامشگری ناروا قرار نمی گیرد ، زیرا محافل شادکامی وخوش گذرانی وبارهای هوسرانی ومیگسازی ، با اندوه ودرد ناسازگار است. ( نظریه حضرت آیه الله مهدی هادوی تهرانی ، دردرس خارج فقه )
نیز، اگر آوازی بشنویم ودرآن تردید کنیم که آیا از نوع آوای غنایی است یا نه ؟ دراین صورت ،گوش سپردن به چنین صدایی ، روا وبی اشکال است ( امام خمینی، 1380)
نکته دیگر آن است که آیا ترانه ها واشعاری که درآواز خوانی به کار می روند، درمرزبندی غنا وحکم آن دخالت دارند، یا نه ؟حضرت امام خمینی ( رض) دراین خصوص می فرمایند :" ثمّ انّ مقتضی کلمات کّل من تصدّی لتحدید الغناء انّه من کیفیه الصّوت ولیست مادّه الکلام دخیله فیه ". ( امام خمینی ، المکاسب المحرمه ،ج2،ص307)
" بی شک ره آورد گفتار کسانی که عهده دار تعریف غنا شده اند، این است که غنا از کیفیت صداست واصل کلام ترانه ها واشعار دخالتی درغنا بودن آواز ندارد ".
این سخن به این معناست که اگر اشعار هرزه گو وشهوت آلود درآوازی به کار رود ،آن خود بحثی دیگر است ودرباب " تشبیب " ومانند آن، مورد بررسی فقهی قرار می گیرد وحکم آن به دست می آید ، واز آنجا که غناازسنخ کلام وواژه نیست، بلکه از مقوله کیفیت صداست ، پس نوع ترانه ها واشعار به کاررفته درآواز، ارتباطی به غنا ندارند .
ترنّم بهشتی
شیخ حر عاملی، در وسائل الشیعه، گزارشی زیبا وشگفت انگیز ودرعین حال ، مرسله،از امام سجاد (ع) آورده است : "سأل رجلٌ علیّ بن الحسین (ع) عن شراء جاریه لها صوت ،فقال (ع) : ما علیک لو اشتَریتَها فذکّرتک الجنّه ".(العاملی،1391ق،ج12: 86 )
" فردی از امام سجاد (ع) درباره حکم خریدن کنیز خوش آواز پرسیدند ؟ حضرت پاسخ گفتند : اشکالی ندارد که آن را بخری [ وبا آواز خوشش] یادآور بهشت باشد ".
نیز درهمان منبع،ازامام هادی(ع) روایت شده است که فرمودند :" انّ علیّ بن الحسین (ع) کان یقرا فربما مرّ به المارّ فَصَعق ِمن حُسن صوته ؛ وانّ الامام لواظهر من ذلک شیئا لَما احتَملَه النّاسُ من حُسنه ".".(العاملی،1391ق،ج12: 86 )
" هنگامی که علی بن الحسین (ع) می خواندند ، ورهگذری از نزدیک ایشان گذر می کرد ، ازشنیدن صوت زیبای امام دگرگون می شد ؛ واگر امام سجاد (ع) اندکی صدای زیبایش را آشکار می ساخت ، مردم ازدلربایی صدای امام ، تاب وتوان خود را از دست می دادند ".
ما نیز از شنیدن آهنگ دل انگیز این دوروایت زیبا شناختی ودرک پیام های زندگی ساز آن ، سخت دگرگون شدیم وتاب وتوان خود را ازکف دادیم وبیش ازپیش ، دلباخته گویند ه آن سخن گشتیم، زیرا زیباتراز سخن زیبا ، گوینده آن سخن است .
نکته ها
1- امام علی بن الحسین (ع) هنرمندی بی مانند درعرصه آواز وقرائت بوده است وچنانچه قبلا نیز گفتیم، ارزش این هنر تنها به قرائت قرآن ویژگی نیافته ،بلکه با استفاده از بخش دوم روایت امام باقر (ع)، می تواند درمناجات واشعار حِکَمی نیز ارزنده باشد . این چگونه صوتی است که تمام هستی وآشکار ونهان شنونده را سخت تحت تاثیر خود قرار می دهد واورا با امواج زیبای تارهایی صوتی اش از خود بی خود می کند . بی شک، این شورانگیزی ودلربایی هنری از یک قانون عمومی پیروی می کند که همه آواهای زیبای انسانی بر آن استوار است : عناصر محوریِ ریتم وملودی وهارمونی. اگرصدایی فاقد یکی از این عناصر باشد ، نمی تواند آن چنان روح آدمی را تسخیر کند واو را از بیخ وبن جسمانی اش جدا کرده ودرعوالم روحانی پر پروازش دهد .
در اینجا یک سوال اساسی وجود دارد وآن این است که پس چه فرقی است میان غنا وصوت دل انگیزولیّ وآواز دلربای نبیّ- که امام علی (ع) فرمود: {داود} قارئ اهل الجنّه؛(رضی ، 1379 :ص 300) داوود (ع) خواننده بهشتیان است- زیرا عناصر سه گانه فوق در همه آوازهای دلپسند مشترک است.
دراینجا یک فرق اساسی وجوهری وجوددارد که حضرت امام خمینی (رض) درشرط سوم تحقق غنا بدان پرداخته اند وآن متناسب بودن صدای غنایی با مجالس لهوومحافل هوسرانی است . لحن وشکن آوا به گونه ای است که با حال وهوای مجالس گناه ومحافل هوسرانی ومیگساری وغفلت سازگار است ، وکنشی شهوت انگیز وواکنشی مستانه به همراه دارد. نیز، عنان اختیار ازکف ربوده ودل را در چراگاه های آلوده رها می سازد ودرخور ملودی(لحن) فاسقان است .
2- درروایت کنیز خوش آواز ،پرسشگر ازحکم شرعی خرید اوسوال می کند،وامام سجاد (ع) دربخش نخست پاسخ خویش ،چنین تجارتی را بی عیب واشکال می دانندودربخش دوم فرمایش خود، فلسفه راهبردی هنر وهنرمندی دراسلام را تبیین فرمودند : هنر درخدمت معنا داری وقرب حق تعالی ، هنر درخدمت حس کمال جویی ورشد وتعالی عواطف عالی انسانی.
جمله کلیدی" ذکّرتک الجنّه "، آوازی را توصیه می کند که گردوغبارهای غفلت وروز مرگی ودل مردگی آدمی را بزداید وازتنگنای زندگی کسل کننده مادی برهاند ولحظاتی دریچه های جهان معنا وروزنه های نسیم بهشتی را به روی او بگشاید ودمی دربهشت برین به مهمانی اش سپارد . بعنوان نمونه عینی وملموس ، ندای ربّنای استاد شجریان دردما دم افطارماه رمضان وصوت حجاز شیخ عبدالباسط، برژرفای جان وتن نفوذ می کند وروح شنونده را سبکبال به پرواز درمی آورد ونوازش کنان وشورانگیز از عالم تن وجسم رهایی می بخشد ودرگلستان خیال انگیزروحانی با ساکنان حرم سرّ عفاف ملکوت دمساز می کند . این نغمه های عاشقانه هرچند سخت زیبا ودلرباست ، اما هیچ تناسبی با ریتم های گناه آلود فاسقان ندارد ودل وروح آدمی را سبکسرانه درخضراء الدمن(سبزه زارهایی که دربیشه زارهای آلوده روییده باشند) پیاده نمی کند وکنار آبشخورهای گندیده غفلت وگناه فرود نمی آورد . واین همان فرق اساسی ترنّم بهشتی با نغمه های فتنه انگیز غنا ست ،و فصل بیّن آواز غنایی ، متناسب بودن با مجالس لهو ومحافل هوسرانی است .
یکی پر پرواز می دهد برآشیانه مرغان بهشتی ودیگری پر می کشد به بیشه های سرسبز جهنمی ؛یکی با نوای دل انگیزش بربال های فرشتگان می نشاند ودیگری با دلربایی هایش برشاخ های ابلیسیان؛ وبالاخره ، یکی با ترنّم دلنوازش، سبکبال به گلستان پاکی ها وزیبایی های پردیسان پر می دهد وآن دیگری ، دلنوازان درمرغزارهای دلفریب هوسبازان فرود آورد .
3- امام سجاد (ع)هنرمندی هنرپرور است وهنر را حکیمانه برای دین می خواهد. او گوهرشناسی است که قدر گوهرداند ؛ هم خوش آواز است وهم خوش آوازان وهنرمندان را ارج می نهد وبهره مندی از صوت زیبای انسان را برا ی معنا ومعنویت ترغیب می کند.
4- امام سجاد (ع) دست کم، دردوچیز با حضرت داوود(ع) مشابهت دارند : یکی خوش آوازی ودیگری خلق مناجات های زیبا وجانسوز. کتاب زبور دربرگیرنده مناجات وادعیه حضرت داوود (ع) وکتاب صحیفه سجادیه – که آن را زبور آل محمد (ص) نیز گفته اند – مشتمل برمناجات ها ونیایش ها ی امام علی بن الحسین زین العابدین (ع) می باشد.
نتیجه
نتیجه آن که هنرآواز خوانی جایگاه ویژه ای دردین دارد وبهره گیری ازآن، درمسیر سالم ورشد وبالندگی معنوی و روحانی انسان ،نه تنها بی اشکال بوده ، بلکه سفارش اکید پیشوایان معصوم دین است وتنها نوع خاصی از آواز – که فساد انگیز بوده وتحت عنوان غنا شناخته می شود - ناروا وحرام تشخیص داده شده است وبهترین تعریفی که برای موسیقی غنایی ارا ئه داده اند، همان تعریف شیخ محمد رضا اصفهانی( ره) درکتاب الروضه الغنّا ء وحضرت امام خمینی (رض) درکتاب تحریر الوسیله است .
فرهاد ترابی/ترابی دانش آموخته حوزوی خارج فقه ومبانی وکارشناس ارشد زبان وادبیات عرب و مربی دروس معارف اسلامی دانشگاه ها
منابع:
- ایرانی، اکبر(1370) هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی،تهران،نشر حوزه هنری،چاپ اول
- بارابا،دی آنجلیس (1388) رازهایی درباره مردان،مترجم مجید صباغی،گیلان،نشر ارمغان،چاپ چهارم
- الامام الخمینی، روح الله(1373) المکاسب المحرمه،قم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،چاپ اول
- الامام الخمینی،روح الله(بی تا) تحریرالوسیله،قم،نشر موسسه مطبوعات دارالعلم،چاپ دوم
- امام خمینی،روح الله(1380) استفتائات امام خمینی ، قم ،دفتر انتشارات اسلامی،چاپ پنجم
- الشریف الرضی،محمد(1379) نهج البلاغه ،محمد دشتی،قم،انتشارات قم،چاپ اول
- العاملی، حر(1391ق) وسائل الشیعه فی تحصیل مسائل الشریعه،لبنان ، بیروت،نشر دار احیاء التراث العربی،الطبعه الرابعه
- الکلینی، محمدبن یعقوب(1365) الکافی،تهران،نشر دار الکتب الاسلامیه ، چاپ اول
- معلوف، لوئیس، (1374) المنجد،تهران، انتشارات دهاقانی،چاپ چهارم