"تیتر1" گزارش می دهد؛
کوتاهی صداوسیما برای کاهش اضطراب مردم، تب کرونا را بالا برد/بی توجهی رسانه ملی به روانشناسان کار دست سلامت روان جامعه داد!/شایعات فضای مجازی خطرآفرین تر از یک ویروس
متاسفانه آمار مبالغه آمیز مرگ و میرها درباره کرونا بدون اینکه منبعی داشته باشد بین مردم دست به دست می شود و شرایط روحی جامعه را به خطر می اندازد، در این بین مرجع خاصی هم پای کار نمی آید تا آرامش روانی با به جامعه باز گرداند.
به گزارش گروه سبک زندگی تیتریک، این روزها آسیب شایعات به مردم بیشتر شده است و تاثیرات اضطراب را بر جسم بسیاری از اقوام و نزدیکانمان مشاهده می کنیم، عده ای معده درد دارند و برخی هم با سایر علائم ناشی از استرس دست و پنجه نرم می کنند، پیگیری شایعات فضای مجازی و اخبار غلط بر این رویه دامن زده و شرایط نامطلوب روحی سیستم ایمنی بدن را تضعیف خواهد کرد.
پرخاشگری ها، اضطراب و تنش ره آورد این روزهای کروناست و صرفا به داشتن بیماری ختم نمی شود، زمانی که استرس بر جو جامعه حاکم شود عوارض بسیار بدتری از وضع موجود را به دنبال دارد، اطلاعات غلطی که غالب مردم فارغ از تلویزیون و رسانه ها از فضای مجازی به دست می آورند بیشتر شده و آنها را نگران کرده است.
متاسفانه آمار مبالغه آمیز مرگ و میرها بدون اینکه منبع داشته باشد بین مردم دست به دست می شود و شرایط روحی جامعه را به خطر می اندازد، در این بین مرجع خاصی هم پای کار نمی آید تا آرامش روانی با به جامعه باز گرداند و بعضا شاهدیم حضور روانشناسان در عرصه کرونا کم است.
باید گروه هایی برای حمایت روانی مردم تشکیل شود
ملیحه شریفی دکتری روانشناسی عمومی با اشاره به اینکه در وضعیت کنونی مردم نیاز دارند آموزش های صحیح و لازمه را برای کاهش بار روانی فرابگیرند، به خبرنگار تیتریک، می گوید؛ "متاسفانه همکاری با جامعه روانشناسان کمرنگ شده است، استرس و شرایط ِحاکم شده، جامعه را بیمار می کند، اینکه صرفا خودمان را قرنطینه کنیم چیزی را حل نمی کند بلکه باید گروه هایی برای حمایت روانی مردم تشکیل شود.
باید مشاوره های رایگان در اختیار مردم قرار گیرد و نیاز به روانشاسی هم راستا با فعالیت پزشکان و پرستاران احساس می شود، عده ای با شرایط کنونی جامعه تپش قلب گرفته اند، از هر اتفاقی ترس دارند و مستعد ابتلا به بیماری های دیگر هستند، وضعیت به گونه ای است که مردم از یک سرفه کردن یا آّبریزش بینی ساده می ترسند لذا باید از یک منبع رسمی آگاهی عمیقی به جامعه داده شود.
نظام روانشناسی باید کاهش بار روانی جامعه را بر عهده بگیرد و مردم را حمایت کند تا سطح اضطراب به حداقل برسد، بیماری کرونا کمتر از ترس روحی برای مردم خطرآفرین است، کرونا دو درصد کشنده است اما آنگونه با اغراق این آمار پررنگ می شود که عموم را مضطرب می کند در حالی که با رعایت مسائل بهداشتی می توان ایمن بود.
متاسفانه ذهن عموم جنبه های منفی را پردازش می کند و عموم مردم زمانی که می خوانند 1200 بهبود یافته کرونا داریم و صرفا 10 نفر فوت شده اند آمار فوتی را مد نظر قرار می دهند، زنتیک ذهنی ما افکار منفی را سریع دریافت خواهد کرد در حالی که با خودمراقبتی و تکنیک های روانشناختی می توان آرامش را به حد نرمال بازگرداند.
سلامت روان حلقه گمشده برنامه های صدا و سیما
شبکه های آموزشی در ماه های گذشته با روانشاسنان درباره موضوعات مختلف گفتگوهایی داشتند و حضور روانشناسان در صدا و سیما پررنگ بود اما از زمانی که تب کرونا بالا رفته است شبکه ای را پیدا نمی کنید که درباره سلامت روان برنامه داشته باشد، به نظر می رسد نظام روانشناسی و همکاران سلامت کوتاهی می کنند و صرفا در صدا سیما به علائم جسمی پرداخته می شود.
مثلث مردم، جامعه و نظام روانشناسی می توانند سلامت روان را به کشور بازگردانند در حالی که تلویزیون طی 24 ساعت صرفا آمار کرونا را اعلام می کند اما روانشناسی را دعوت نمی کنند تا روحیه مردم بالا برود، این روند جای سوال دارد زیرا سفیران سلامت روان در شرایط بحرانی کنونی می توانند حرف اول را بزنند.
منزوی شدن روانشناسان آسیب بزرگی است و اگر نظام روانشناسی یا تلاش گران عرصه پزشکی خود را کنار کشیده و دریافت اطلاعات توسط مردم به فضای مجازی ختم شود قطعا با خسارت های جبران ناپذیری در زمینه بیماری های روحی و روانی در ماه های آینده مواجه خواهیم شد.
عدم آگاهی مردم تب شایعات را بالا می برد
هر میزان سطح اضطراب بالا باشد شایعه پراکنی هم در جامعه بیشتر خواهد بود زیرا زمانی که اطلاعات کافی درباره خبری نداشته باشیم یا استرس درونی ما را آزار دهد ناخودآگاه به سمت شایعه پراکنی می رویم تا به نوعی خود را آرام کنیم و متاسفانه عدم آگاهی مردم تب شایعات را بالا می برد.
امروز حتی دغدغه کودکان هم کرونا شده است چرا که ارتباط خانواده ها کمرنگ شده و صرفا صحبت های آنها به کرونا ختم می شود یا اعضای این کانون با ترس و لرز در کنار یکدیگر قرار می گیرند، این روند متاسفانه آسیبی است که باید برای برطرف شدن آن همه دست به دست هم بدهند.
بیماری های روان تا دو الی سه ماه علائم آنچنانی در بدن ندارند و اگر شوک ناگهانی برای فرد اتفاق بیافتد شاید علائم اولیه آن صرفا تپش قلب ناگهانی یا ترس و لرز باشد اما آن حالت در بدن متوقف خواهد شد و اثرات آن در سیستم های مغزی و جسمی پس از 3 ماه نمود پیدا می کند.
علائم منفی، حالت غم، افسردگی و ... فرد را با مشکل مواجه کرده و کاهش این علائم علاوه بر دارو درمانی نیازمند روان درمانی هم خواهد بود و کار روانشناسان بسیار سخت می شود و درمان به صفر نمی رسد در حالی که امروز می توان از این مهم پیشگیری کرد".
ختم کلام اینکه ...
یادمان باشد پیشگیری بهتر از درمان است.
انتهای پیام/ س
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده