"تیتر1" گزارش می دهد؛
اشک یهودی ها با وعده های کرونایی وزارت خزانه داری اسرائیل درآمد/ فروپاشی اقتصادی پس از آمریکا دامن رژیم صهونیستی را گرفت
یووال که مغازه داری اسرائیلی است با گریه می گوید؛ ماهیانه 12 هزار شِکِل اجاره می دهم، می خواهم خودم را آش بزنم، نمی دانم چکار کنم، خجالت می کشم به خانه باز گردم، به زنم بگویم چه برایشان آورده ام؟
به گزارش گروه سیاسی تیتریک، کرونا این ویروس کوچک در ماه های اخیر کشورهای جهان را با آزمونی بزرگ مواجه کرد و توان آنها را در بوته آزمایش گذاشت، درست در ساعاتی که کشورهای غربی، عبری و عربی داعیه دار قدرت بودند، کووید 19 زمینه ای فراهم کرد تا غرب و شرق قدرت خود را به نمایش بگذارند.
بر خلاف باورها این بار هم ایران توانست با زیرساخت های علمی و جهاد شهادت گونه مردم سدی مقابل کرونا باشد و روسیاهی بماند برای آمریکایی هایی که در برابر یک ویروس زانو زدند تا بار دیگر اثبات کنند آن هیمنه پوشالی خواب و خیالی بیش نیست.
فروشگاه هایی که دست رد به سینه مشتریان گذاشتند، صف های طویل مردم آمریکا برای تامین مواد غذایی و اظهار عجز مردم از رهبران این کشور همه و همه درست زمانی رخ داد که در ایران مردم هر آنچه در توان داشتند در روزهای کرونایی با یکدیگر تقسیم کردند و نگذاشتند ویروس چشم بادامی کرونا در مقابل آنها حرفی برای گفتن داشته باشد.
زمانی که مادران آمریکایی از نداشتن پوشک برای کودکانشان فیلم می گرفتند در باور کمتر ابرقدرتی می گنجید که در ایران کارگران با دل و جان از شیفت ایثار استقبال کنند تا درآمد یک روزشان را به همنوعانشان ببخشند. این است تفاوت حکومتی که در دل مردم جای دارد با غرب پوشالی که برای فروپاشی ساختارهای اقتصادی اش در زمان کرونا تلاشی نمی کند.
کووید 19 این روزها نه تنها داد مردم آمریکا را برای بی توجهی دولت به اقتصادشان درآورده است بلکه دلیل اشک های بسیاری از ساکنان رژیم صهیونیستی نیز شده است. یووال که مغازه داری اسرائیلی است با گریه به گزارشگر تلویزونی می گوید، من ماهیانه 12 هزار شِکِل اجاره می دهم، امروز می خواستم مواد اولیه سفارش بدهم که آن هم قبل از عید پسح تمام شده بود.
به شرکتی که مواد اولیه را از آن تهیه می کردم زنگ زدم اما گفت چیزی به شما نمی فروشیم، گفتم چرا؟ گفت چک بیار! از کجا چک بیاورم، از کجا چک بدهم؟ من خانواده دارم، بچه دارم نمی دانم چه کار بکنم؟
آمدم مغازه ام را باز کنم گفتند ممنوع است! چرا ممنوع باشد؟ گفتند دو متر از هم فاصله بگیرید، فکر کردم می شود مشتری ها یکی یکی داخل بیایند. پلیس ها آمدند و گفتند اگر محدودیت اعمال نکنید و پیک نداشته باشید نمی توانید مغازه را باز نگاه دارید. در غیر این صورت مغازه شما را می بندیم.
من چگونه زندگی کنم؟ نمی دانم چکار کنم؟ گزارشگر از وی سوال می کند که جایی برای وام وراجعه کرده ای اما باز هم ادامه می دهد کجا وام بگیرم؟ اصلا نمی شود مسئولین را گیرد آورد. یووال تعریف می کند که هیچ وقت چکش برگشت نخورده و همیشه مالیات داده است، اما ظرف دو ماه 65 هزار شکل کسری داشته، چون مغازه فلافل فروشی او بسته شده است.
صبح زود بلند شدم، سالاد درست کردم، فلفل های گرم آماده کردم و امیدوار بودم بتوانم به سر کار برگردم اما اشتباه می کردم، یووال می گوید پلیس ها امدند و گفتند گوش کن فقط پیک! من پیک ندارم، هیچوقت در زندگی ام پیک نفرستاده ام و به علاوه فلافل را گرم و تازه می خورند!
تا کی می توام اینگونه ادامه بدهم. نمی دانم چکار کنم. گزارشگر می گوید وزارت خزانه داری و بنیاد جبران خسارت می کند اما یووال همچنان ادامه می دهد در تلویزون اعلام شده که ما میلیون ها شکل دریافت کردیم! چه گرفته ایم؟ کوفت گرفتیم؟ یک شکل هم دریافت نکرده ایم، هیچی ... هیچی ...
می خواهم خودم را آش بزنم، نمی دانم چکار کنم، خجالت می کشم به خانه باز گردم خجالت می کشم به زنم بگویم چه برایشان آورده ام. دخترم دو ماه پیش بچه دار شد اما نتوانستم برایش هدیه ای بخرم چه برایم مانده است؟ این چه ممکلتی است؟
با کمی تامل در صحبت های یووال، می توان دریافت کرد بدون شک آمریکا و اسرائیلی که توان اجایت درخواست های مردمشان را ندارند قطعا نمی توانند تهدیدی برای کشور ایران به حساب بیایند و چه بهتر است که هزینه های میلیارد دلاری برای جنگ و خونریزی کودکان مظلوم را صرف ملتشان کنند.
انتهای پیام/ س
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده